تاریخ و فرهنگ ایران زمین

تاثیر گذاری فرهنگ و تمدن ایران باستان بر مسلمانان

نگاهی کوتاه:

حکومت خوشنام ساسانیان نماد حکمرانی خوب در نزد مردمان جوامع ایرانی و اسلامی شده بود و مسلمانان تاثیرات بسیاری از فرهنگ و تمدن ایران باستان پذیرفتند. فرهیختگان پس از اسلام حتی نویسندگان عرب و مسلمان به ستایش فرهنگ و دولت‌های ایران باستان پرداختند. در این نوشتار، تأثیر گذاری فرهنگ و تمدن ایران باستان بر مسلمانان را در چهار حوزه کشورداری، معماری، علم و دانش و ادبیات مورد بررسی قرار می‌دهیم…

کاخ فیروز آباد. بسیاری از آثار پس از اسلام تحت تاثیر معماری بناهای باستانی مانند کاخ فیروز آباد بودند.

افراطی‌های به ظاهر مذهبی از چند دهه پیش تا کنون، تلاش دارند حکومت‌های ایران باستان را منحط و ظالمانه معرفی کنند تا بدین صورت سپاهیان خلفایی که ایران را فتح کردند و در این میان کشتارهای فراوانی هم انجام دادند را ناجیان ایرانیان از این ظلم معرفی کنند!! (ن.ک: کشتار و جنایات سپاهیان خلفا در ایران). آنها به فرهنگ ایرانی در ایران باستان هم نگاه تحقیر آمیزی دارند و در تبلیغات خود از انحطاط فرهنگی در آن دوران می‌گویند!!

این در حالی است که در تاریخ اسلام رفته رفته خود مسلمانان تاثیرات بسیاری از فرهنگ و تمدن ایران باستان پذیرفتند و فرهیختگان پس از اسلام حتی نویسندگان عرب و مسلمان به ستایش فرهنگ و دولت‌های ایران باستان پرداختند. 

حکومت خوشنام ساسانیان نماد حکمرانی خوب در نزد مردمان جوامع ایرانی و اسلامی شده بود و خاطرات خوب به جا مانده از آن روزگار و همچنین جنبش‌هایی مانند جنبش سیاه جامگان که ایرانیان در آن نقش پر رنگ داشتند، باعث شد مسلمانان تلاش کنند شبیه ساسانیان شوند.

پیش از تاثیرپذیری از دستاوردهای تمدن‌های دیگر که در راس آنها تمدن ایران باستان قرار داشت، نمی‌توان گفت که خلافت اسلامی سطح علمی و تمدنی بالایی داشته است و باید پذیرفت که این تلاش‌ها باعث پیشرفت تمدن در دوران اسلامی شد.

البته باید تاکید کنیم که تاثیر پذیری به صورت کامل نبود و اصلا تاثیرپذیری کامل هم ممکن نبود چرا که بسیاری از آثار ایران باستان از بین رفته بودند. در دوران پس از اسلام شاهد فراز و نشیب هستیم به طوری که برخی حکومت‌ها رواداری داشتند و باعث پیشرفت علم و دانش و هنر می‌شدند ولی برخی دیگر با تعصب فرمانروایی می‌کردند. وجود حکومت‌های افراطی پس از اسلام باعث می‌شده که فرصت برای حفظ همه دستاوردهای ایران باستان دشوار باشد. برخی از آداب و متون باستانی ایرانیان در نظر فرمانروایان ضد اسلامی تلقی می‌شدند و این موارد باعث می‌شد که احیای کامل گذشته باستانی صورت نگیرد.

در این نوشتار، تأثیر گذاری فرهنگ و تمدن ایران باستان بر مسلمانان را در چهار حوزه کشورداری، معماری، علم و دانش و ادبیات مورد بررسی قرار می‌دهیم. البته تاثیرگذاری محدود به این حوزه‌ها نمی‌شود ولی ذکر همه آنها در این مجال نمی‌گنجد.

تأثیر گذاری در کشورداری

در عرصه کشورداری، خلافت عباسیان و حکومت‌های مستقل ایرانی که بعدتر شکل گرفتند، از راه و رسم ساسانیان بسیار تاثیر پذیرفتند. 

یکی از این تاثیرات مهم ایران باستان بر حکومت‌های پس از اسلام، مقام وزارت اعظم بود که از بزرگ فرماندار (وُزُرگ فَرمَدار) در دوران ساسانیان تقلید شده بود. بزرگ فرماندار وظیفه اداره امور کشور را تحت نظارت پادشاه داشت و در همه شئون کشور حکم صادر می‌کرد. این مقام مهم حکومتی، نقش مشاور و وزیر پادشاه را داشت. وزارت اعظم که خلفا برقرار کردند و در همه دولت‌های اسلامی متداول بود، تقلید مستقیمی از بزرگ فرماندار ساسانیان بود (کریستین‌سن، ۱۳۸۵: ص ۸۱).

همچنین دبیرخانه و کاتبان دولت‌های اسلامی نیز تقلید مستقیمی از دبیران در دوران ساسانیان بود. دبیران کار ثبت اسناد حکومتی، مالیاتی و... را داشتند (ن.ک: همان: ص ۹۵). سیستم مالیاتی خسرو انوشیروان به الگویی برای مالیات‌ستانی دولت‌های اسلامی تبدیل شد (همان: ص ۲۶۴)

حتی در زمینه رسوم درباری و حکومتی، خلفای عباسی و به ویژه حکومت‌های مستقل ایرانی پس از اسلام قصد داشتند از ساسانیان تقلید کنند. در دوران عباسیان بخش‌های غیر دینی و غیر زرتشتی آیین‌نامگ‌ها یا آیین‌نامه‌های باستانی را به عربی ترجمه کردند (ن.ک: تفضلی، ١٣٨۹: ص ۲۴۵-۲۴۶).

این تأثیرگذاری‌ها که باعث پیشرفت فرهنگ و تمدن پس از اسلام شد، به حدی بود که که ابولفدا، دانشمند برجسته مسلمان، کشورداری ایرانیان باستان را بسیار می‌ستاید و می‌نویسد:

همه اقوام متفقند که پادشاهان ایران بزرگ‌ترین سلاطین جهان بودند، عقل و فکر و تدبیری به کمال داشتند و از حیث جهانداری هیچ یک از شاهان جهان را با آنان برابر نتوان کرد (ن.ک: کریستن‌س، ۱۳۸۵: ص۳۶۷).

تأثیرگذاری در معماری

آثار معماری ایران باستان، آثار بسیار مهمی هستند که نام پدیدآورندگان آنها به دست ما نرسیده است. می‌دانیم که از دوره هخامنشیان تا دوره ساسانیان آثار قابل توجهی به جا مانده‌اند.

معماری ایران باستان تاثیر قابل توجهی بر معماری پس از اسلام گذاشته است، به طوری که بسیاری از آثار ریشه در ایران باستان دارند.

شهر بغداد که در دوران عباسیان ساخته شد، بر اساس معماری شهرسازی ایران باستان ساخته شد (BAGHDAD i. The Iranian Connection: Before the Mongol Invasion - Encyclopaedia Iranica).

گنبد و ایوان در دوران ساسانیان پیشرفت‌های قابل توجهی کردند و ایرانیان در زمان حکومت‌های مستقل پس از اسلام از آن دستاوردها بهره فراوان بردند.

گنبد یکی از پیشرفته‌ترین تکنیک‌های پوشش دهانه، در معماری ساسانی و در بناهایی مانند کاخ فیروز آباد فارس دیده می‌شود. در قرن چهارم هجری و در مقبره امیر اسماعیل سامانی، گنبد دوباره به معماری ایران بازگشت و در ساخت بنای دوازده امام در یزد، مسجد جامع قروه و سپس گنبدخانه نظام الملک (همگی در قرن پنجم هجری) به کار رفت. ایوان نیز به گونه‌ای مشابه به معماری مسجد بازگشت و به مثابه یکی از اصلی‌ترین عناصر الگوی ساخت مسجد را دگرگون کرد (ن.ک: بازگشت دوباره ایوان و گنبد در معماری ایران پس از اسلام).

تاثیر گذاری در علم و دانش

متأسفانه به دلیل نابودی کتاب‌ها و علوم که در تهاجم و دوران سلطه خلفا بر ایران انجام شد (ن.ک: کتاب سوزی اعراب در ایران) بسیاری از علوم و کتاب‌های ایران باستان از بین رفته‌اند. ولی به دلیل گستردگی علم و دانش در ایران باستان بعضی از کتب و علوم و همچنین روایات شفاهی باقی ماندند و همان‌ها تاثیر زیادی بر مسلمانان گذاشتند.

بسیاری از کتاب‌های علمی ایران باستان، در دوران نهضت ترجمه، به عربی ترجمه شدند و در اختیار دانشمندان مسلمان قرار گرفتند. یکی از این علوم ستاره شناسی بود که در دوران ساسانی پیشرفت زیادی داشت و آثار به جا مانده از ستاره‌شناسی ساسانیان، بر دانشمندان مسلمان تاثیر گذار بود.

برای مثال اندرزگر پسر زادان‌فرخ که یکی از ستاره شناسان دوران ساسانیان بود، کتابی در زمینه ستاره‌شناسی تألیف کرد که پس از اسلام با عنوان موالید ترجمه شد و مورد استفاده دانشمندان مسلمان قرار گرفت (تفضلی، ١٣٨۹: ص ۳۱۹).

همچنین کتاب ستاره شناسی به نام زیج شهریاران که به نظر می‌رسد تالیف نهایی آن مربوط به دوران خسرو انوشیروان است، پیوسته مورد استفاده منجمان پس از اسلام قرار گرفت(همان: ص۳۱۷-۳۱۸)

مطالب ستاره شناسی از کتاب‌های باستانی کیان و بیان و خوره روزان در کتاب تبصره العوام آمده است ولی مطالب دیگری از این کتاب ها در دسترس نیست (همان: ص۳۲۰).

از آثار بزرگمهر، بزرگ فرماندار خسرو انوشیروان نباید غافل شد. به نظر می‌رسد بزرگمهر با ستاره شناسی هم آشنا بوده است و به تفسیر نوشته‌های اخترشناسی دیگر ملل می پرداخته است. برای نمونه می‌توان به کتاب وزیدگ (گزیده) اشاره کرد که در دوران اسلامی ترجمه شد و با عنوان البزیدج شناخته می‌شد. ابن ندیم فالیس (والنس) را مولف آن می‌داند که بزرگمهر آن را تفسیر کرده است (همان: ص ۳۱۸).

تاثیرگذاری ها فقط در ستاره شناسی نبوده است، در زمینه فلسفه و منطق، نوشته‌های فیلسوفان ایران باستان بر فیلسوفان مسلمان تاثیر گذار بودهاست. یکی از این فیلسوفان، پاول ایرانی بوده که در دانشنامه ایرانیکا با استناد به Kraus و Gutas، تاکید شده که آثار پاول بر نویسندگان فلسفی اسلامی قرون نهم تا یازدهم میلادی تأثیرگذار بوده است (ن.ک: PAUL THE PERSIAN – Encyclopaedia Iranica).

تاثیرات در پزشکی هم فراوان بوده است. دانشگاه گندی شاپور تا مدت‌ها فعالیت پزشکی خود را در دوران اسلامی ادامه می‌داد. از کیفیت فعالیت گندی شاپور و فراز و نشیب‌های آن در دوران اسلامی آگاهی کاملی نداریم ولی نهایتا بیمارستان بغداد با بهره گیری از دستاورهای گندی شاپور، جای آن را گرفت.

تاثیرگذاری در ادبیات

ادبیات اندرزی پیش از اسلام ایران، بر ادیبان مسلمان تاثیر بسیار زیادی داشته است. برای نمونه می توان به تاثیرگذاری اندرزنامه آذرباد مهرسپندان اشاره کرد. با مقایسه سخنان حکیمانه بزرگان ایرانی و عرب در دوران پس از اسلام با اندرزهای آذرباد مهراسپندان، آشکار می‌شود که اندرزهای ایران باستان تأثیر قابل توجهی در سخنان حکیمانه بعد از اسلام داشته‌اند به ویژه در دوره عباسیان که عناصر فرهنگ و تمدن ایرانی بیش از پیش در سطح جامعه هویدا شد (برای دانش بیشتر ن.ک: سبزیان پور، ۱۳۸۴).

همچنین اندرزها و حکایات منسوب به بزرگمهر نیز بسیار در ادبیات پس از اسلام مشاهده می‌شود. بزرگمهر بسیار مورد توجه عرب ها و ایرانیان پس از اسلام قرار گرفت.

داستان‌های بزرگمهر و انوشیروان در شاهنامه فردوسی جایگاه قابل توجهی دارند و بعدها در آثاری مانند گلستان سعدی هم اشارات فراوانی می‌شود. در گلستان سعدی ما شاهد تداوم موضوعی مقوله «فیلسوف، پادشاه» در فرهنگ سیاسی ایران هستیم. ابیاتی که در خاتمه حکایات مربوط به انوشیروان، بوزرجمهر آمده، در واقع تداوم صدای این دو عنصر توامان در صدای دانای شیراز است (دباشی، ۱۳۷۹: صص ۲۲۱-۲۲۲).

یکی از دانش‌هایی که در ایران باستان بسیار مورد توجه بوده است، «زیباشناسی سخن» یا علوم بلاغی بوده است که بر مسلمانان تاثیرات قابل توجهی گذاشت. در کتاب‌های عربی سده‌های نخستین دوره اسلامی غالباً اشاراتی به تبحر ایرانیان در علم بلاغت شده است. ابن ندیم، دوران انوشیروان را عش‌البلاغه یا عین‌البلاغه نامیده است. از سخن جاحظ چنین بر می‌آید که ایرانیان کتابی به نام کاروند داشته‌اند که ظاهراً مشتمل بر قواعد علم بلاغت بوده و نمونه‌هایی از سخنان بلیغ را در برداشته است. وی از قول شعوبیه می‌نویسد که کسی که آرزوی رسیدن به کمال را در هنر بلاغت داشته باشد و بخواهد که کلمات غریب و نادر را بشناسد و در علم زبان مهارت پیدا کند، ناگزیر است که کتاب کاروند را بخواند (تفضلی، ١٣٨۹: ص ۳۱۴).

سطح تمدن پیش از تاثیرپذیری

در دوران خلفای نخستین و اموی، چندان از فرهنگ و تمدن ایران باستان استفاده نمی‌کردند یا اگر استفاده می‌‌کردند، استفاده محدودی بوده است. در آن دوران بیشتر در جنگاوری و کشورگشایی موفق بودند که البته باعث ایجاد کشتار و نابودی فراوان شد (ن.ک: کشتار و جنایات سپاهیان خلفا در ایران).

پیش از تاثیرپذیری از دستاوردهای تمدن‌های دیگر از جمله تمدن ایران باستان نمی‌توان گفت که خلافت اسلامی سطح علمی و تمدنی بالایی داشته است. این موضوع تا حدی ملموس است که در دوران خلفای نخستین، آثار معماری آنچنانی سراغ نداریم. در دوران امویان شاهد برخی آثار معماری هستیم ولی آنها به لحاظ هنری در سطح آثار معماری ایران باستان یا آثار معماری دوره‌های بعدی نیستند.

حتی در سده‌های نخستین و پیش از تاثیرپذیری گسترده از تمدن ایران باستان، دانشمندان برجسته مسلمان که مانند دوره‌های بعدی شهرت جهانی داشته باشند، سراغ نداریم. در آن دوران بیشتر در حوزه علوم نقلی فعالیت می‌شده است.

می‌توان گفت بیشترین بخش از نابودی دانش در دوران پس از اسلام در همان دوران خلفای نخستین و اموی بوده است. سپاهیان خلفا کتاب‌ها و علوم بسیاری از ایران باستان را نابود کردند؛ موضوعی که هم در منابع مسلمانان آمده و هم شواهد تاریخی گویای آن است (ن.ک: کتاب سوزی اعراب در ایران).

دانشمندان برجسته که پس از اسلام شهرت جهانی داشتند را بیشتر باید در دوران حکومت‌های مستقل و نیمه مستقل پس از اسلام جستجو کرد.

سخن پایانی

همانطور که دیدیم علم و دانش ایران باستان بر مسلمانان تاثیر بسیاری داشته است. حسن ختام این نوشتار می‌تواند گفتار ابن‌خلدون (دانشمند برجسته عرب و مسلمان) درباره پیشرفت علوم عقلی در ایران باستان باشد. برخلاف افراطی‌های به ظاهر مذهبیِ دوران معاصر که ادعا می‌کردند و ادعا می‌کنند علم و دانش در ایران باستان سطح نازلی داشته است، ابن‌خلدون از اهمیت عظیم به علوم عقلی در ایران باستان گفته است:

ایرانیان بر شیوه‌ای بودند که به علوم عقلی اهمیتی عظیم می‌دادند و دایره آن علوم در کشور ایشان توسعه یافته بود زیرا دولت‌های ایشان در منتهای پهناوری و عظمت بود… (ابن خلدون، ۱۳۶۲: ج ۲، ص ۱۰۰۹).

کتاب‌نامه:

- ابن خلدون، عبدالرحمن (۱۳۶۲). مقدمه ابن خلدون. ترجمه محمد پروین گنابادی. مرکز انتشارات علمی و فرهنگی.

- تفضلی، احمد (١٣٨۹). تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. تهران: سخن.

- دباشی، حمید (اردیبهشت ۱۳۷۹) «انوشیروان و بوزرجمهر در گلستان سعدی». مجله سعدی شناسی، دفتر سوم. صص ۲۲۱-۲۲۲.

- سبزیان پور، وحید (پاییز ۱۳۸۴) «جستاری در کشف ریشه‌های ایرانی مفاهیم مشترک حکمی متنبی و فردوسی». فرهنگ. ش ۵۵. صص ۸۳-۱۰۶.

- کریستن‌سن، آرتور (۱۳۸۵). ایران در زمان ساسانیان. ترجمه رشید یاسمی. تهران: صدای معاصر. 

دیدگاه‌ها


دیدگاه خود را در اینستاگرام در میان بگذارید:

خِرَدگان در تلگرام و اینستاگرام

کانال تلگرام خردگانبرگه اینستاگرام خردگان

خط میخی

خط میخی پارسی باستان - سامانه بومیش

درباره بزرگان

درباره زرتشتدرباره کوروش بزرگ
درباره فردوسیدرباره دکتر مصدق
به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
تاثیر گذاری فرهنگ و تمدن ایران باستان بر مسلمانان