در دوران ساسانیان، اخترشناسی ایران با بهره گیری از دستاوردهای ملتهای دیگر، بیش از پیش پیشرفت کرد. به عقیدهی پژوهندگان، در گندیشاپور گذشته از دانشکدهی پزشکی و بیمارستان، یک آموزشگاه برای اخترشناسی و رصدخانه وجود داشته است. اخترشناسان در دربار ساسانیان طبقهی شناخته شدهای بودند و در داستانها و گزارشهای تاریخی گوناگون دربارهی ساسانیان، همواره میتوان ردپای فعالیتهای نجومی این اخترشناسی را دید.
ایرانیان در دوران ساسانیان، پیشرفتهای فراوانی در علم و دانش داشتند. به ویژه این پیشرفتها در اخترشناسی و پزشکی قابل توجه بوده است (دانش بیشتر درباره پزشکی: پیشرفت های پزشکی در دوران ساسانیان).
دکتر شهرام جلیلیان پژوهشهای ارزشمندی درباره پیشرفتهای اخترشناسی در ایران باستان و دوران ساسانیان انجام دادهاند که این پژوهشها کمک شایانی به شناخت پیشرفتهای علمی در دوران ساسانیان میکند.
در این نوشتار خلاصهای از نوشتههای ایشان را میآوریم و البته بخش های کوتاهی را برای توضیحات بیشتر در «[]» قرار داده ایم. امیدواریم که مخاطبان گرامی خود به دنبال مطالعه بیشتر درباره این موضوع بروند.
ستارهشناسی ایران باستان پیش از ساسانیان
در دوران پیش از ساسانیان ستارهشناسی ایران پیشرفت و تاثیر گذاری داشته است. یونانیان، زردشت پیغامبرِ ایرانیانِ باستان را همچون یک ستارهشناس میدیدند و گفتههایی نجومی به او نسبت دادهاند و تکّههایی از کتابهای احکامِ نجومیِ نسبت داده شده به زردشت به زبانِ یونانی به جای مانده است (نلینو، ۱۳۴۹: ص ۲۳۶).
شالودهی نجومِ زردشتی یا اوستایی پیش از دورهی هخامنشیان بُنیاد نهاده شده بود، و آنگاه در دورهی هخامنشیان با سنّتِ ستارهشناختیِ بابلیها آمیخته شد.(ن.ک:. تقیزاده، ۱۳۷۹: ص ۶۹ - ۷۰). در دورهی سلطهی هخامنشیان در بینالنهرین، مُغانِ ایرانی سنتِ نجومیِ آریایی را به بینالنهرین انتقال دادند و خود با سنتِ ستارهشناختیِ بابلیها آشنا شدند (گیاهییزدی، ۱۳۸۸: ص ۱۳).
[نمود این تاثیرپذیری و تاثیرگذاری را شاید بتوان در نقشبرجستههای پارسه (تخت جمشید) مشاهده نمود. به طوری که نقش برجستههای «نبرد شیر و گاو» یادآور صورت های فلکی و آغاز بهار است. احتمالا نقش پیروزی شیر بر گاو از نظر گاهشماری اشاره به زمان یک رویداد اسطورهای (احتمالا پیروزی جمشید بر یخبندان اهریمنی) داشته است (دانش بیشتر: پیروزی شیر بر گاو، نماد آغاز بهار)].
ستارهشناسی در دوران ساسانیان
در دوران ساسانیان، ستاره شناسی ایران با بهره گیری از دستاوردهای ملتهای دیگر، بیش از پیش پیشرفت کرد.
به عقیدهی پژوهندگان، در جُندیشاپور [گندیشاپور] گذشته از دانشکدهی پزشکی و بیمارستان، یک آموزشگاه برای نجوم و رصدخانهای هم وجود داشته است که نشانهی همانندیِ جُندیشاپور با مدرسهی اسکندریه میباشد (اولیری، ۱۳۷۴: ص ۱۱۲).
در دورهی ساسانیان، نجومِ ایرانی هم مشمولِ نهضتِ علمی و فرهنگی شد و ایرانیان با نجوم هندی و یونانیان آشنا شدند، چنانکه در دورهی شهریاری اردشیر بابکان و شاپور یکم، کتاب دورینوس و مجسطیِ بطلمیوس از یونانی به پهلوی ترجمه شدند ( ابنندیم، ۱۳۸۱: ص ۴۸۲ - ۴۸۳؛ گیاهییزدی، ۱۳۸۸: ص ۲۶).
ستارهشناسان در دربار ساسانیان طبقهی شناخته شدهای بودند و در داستانها و گزارشهای تاریخی گوناگون دربارهی ساسانیان، همواره میتوان ردپای فعالیتهای نجومیِ این ستارهشناسان را دید (محمدیملایری، ۱۳۷۴: ص ۲۲۲؛ نلّینو، ۱۳۴۹: ص ۱۷۹ - ۱۸۰؛ فرشاد، ۱۳۶۶، ج ۱: ص ۱۶۵_۱۶۶).
از سوی دیگر، وجودِ واژگان و اصطلاحاتِ نجومی در متنهای پهلوی، واژههایی همچون «اخترمار» (=ستارهشناس)، «زمینپیمایی» (=اندازهگیریِ زمین)، «زیجِ هندوان» ،«خانههای ماه»، «زایچه»، «کوشای هندی» (=دوّمین برجِ نجومی در هند)، «هورای یونانی»، که پارهای از آنها به خودِ زبان پارسی میانه، و پارهای دیگر وامواژههای نجومی از زبانِ هندی، یونانی یا از دیگر زبانهایند، نشانهی وجودِ دانشِ نجوم و فعالیتهای نجومی در دورهی ساسانیان میباشند.
در متنهای پهلوی از «مجسطیِ» بطلمیوس و کتابهای دیگری همچون کتابِ «زمینپیمایی» (=اندازهگیریِ زمین) یاد شده است و پارهای متنهای نجومیِ هندی همچون «زیجِ هندوان»، «خانههای ماه»، «زایچه» و «کوشای هندی» به پهلوی ترجمه شدهاند (تفضلی، ۱۳۷۶: ص ۳۱۶ - ۳۱۷).
حتی بسیاری از تاریخنویسانِ مسلمان، همچون قاضی صاعدِ اندلسی در «طبقاتالامم» دانشِ ایرانیانِ باستان را در طب و نجوم ستودهاند، چنانکه وی میگوید ایرانیان از گذشتههای دور رصدخانههایی داشتهاند و در علمِ نجوم و احکام پیشتاز بودهاند.(محمدیملایری، ۱۳۷۴: ص ۲۲۷).
برگرفته از:
جلیلیان، شهرام (۱۳۹۴). تاریخ جُندیشاپور. اهواز: انتشارات دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور. چاپ دوم. صص ۸۰ – ۸۲.
کتابنامه:
- ابنندیم، محمد بن اسحاق (۱۳۸۱). الفهرست. ترجمهی محمدرضا تجدد. تهران: انتشارات اساطیر.
- اولیری، دلیسی اونز (۱۳۷۴). انتقال علوم یونانی به عالم اسلام. ترجمهی احمد آرام، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
- تفضلی، احمد (۱۳۷۶). تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. به کوشش ژاله آموزگار، تهران: انتشارات سخن.
- تقیزاده، حسن (۱۳۷۹). تاریخ علوم در اسلام. به کوشش عزیزالله علیزاده، تهران: فردوس.
- نلینو.کرلو الفونسو (۱۳۴۹). تاریخ نجوم اسلامی. ترجمهی احمد آرام، تهران: کانون نشر و پژوهشهای اسلامی.