سپندارمذگان با رویدادها و جشنهای دیگر (مانند ولنتاین و روز مادر) نایکسانیهایی دارد. در سپندارمذگان نگاه ویژه یه زنان همسردار میشود و شوهر باید رویکرد ویژهای به همسرش داشته باشد. بنابراین یکی از سویههای ارزشمند سپندارمذگان، نگاه ویژه به مهرورزی زن و شوهر و بهبود پیوند آنها پس از پیمان زناشویی است. ولی ولنتاین بیشتر با تنگناهای مهرورزان پیش از پیمان زناشویی پیوند داشته است…
سپندارمذگان (اسپندگان) از جشنهای باستانی ایرانی است که دارای سویههای فراوان است. نکتههایی مانند جایگاه والای زنان، نگاه به آبادانی زمین و پاسداشت زیستبوم (محیط زیست) و از همه گرانمایهتر نگاه ویژه به مهرورزی زن و شوهر، از نکتههای این جشن باستانی هستند.
بیگمان مهرورزی زن و شوهر یکی از پاکترین مهرهاست که در همه مردمان گیتی پذیرفته شده است. فرهنگ ایرانی با مهرورزی پیوند تنگاتنگی دارد؛ این نهاده، هم در گفتار و کردار بزرگان و نامداران ایرانی به چشم میخورد و هم در بنمایههای فرهنگی ایرانی مانند جشنهای باستانی، داستانهای شاهنامه فردوسی، هنر ایرانی و… دیده میشود.
در بسیاری از جشنهای ایرانی مهر به زیست بوم و مهر به میهن، آشکارا دیده میشود. جشن سپندارمذگان با همباوری زن و شوهر پیوند دارد و میتوان گفت این جشن با مهرورزی آدمیان پیوندی ژرف دارد.
درباره سپندارمذ
سپندارمذ (اوستایی: سپنته آرمیتی Spenta Armaiti) نگهبان زمین و زنان پارسا و همسر دوست است. در آیینهای کهن ایرانی برخی از ایزدان جایگاه ارزشمندی داشتند که به آنها امشاسپندان میگفتند. سپندارمذ هم یکی از امشاسپندان بوده است.
سپندارمذ را دو امشاسپند دیگر با نامهای هورواتات (خرداد) و امرتات (امرداد) همراهی میکنند و این سه گروهی از امشاسپندان را میسازند که همال (قرینه) سه امشاسپند نخستین، وهمن (وهومن یا همان بهمن)، اشه وهیشته (اردیبهشت) و خشتره وییریه (شهریور) شمرده میشوند (مناسک و سویمی، ۱۳۵۴: ص ۹).
سپندارمذ در جهان مینوی (معنوی) نمودار مهر و بردباری و فروتنی اهورامزدا است و در جهان گیتایی (مادی) فرشتهای است که پاسدار زمین است. اَرمیتی همواره زمین را خرّم و آباد و بارور میسازد و هر کسی که در زمین به کشت بپردازد و کشتزارها را آباد کند، خشنودی او را فراهم ساختهاست (هینلز، ۱۳۹۱: صص۷۴-۷۵).
باید در نگر داشت که پنداره ایزدان در آیینهای ایرانی با خدایان در آیینهای دیگر مردمان نایکسانی داشته است؛ برای نمونه با تیرههای یونانی همراستا نبوده است. همانگونه که مری بویس مینویسد اهورامزدای آفریننده را همیاران آسمانی یاری میرسانند (ن.ک: بویس، ١۳۷۷: صص ١۹۷-١۹۹). بنابراین برخی بهتر میدانند که به جای واژه «ایزدان» از واژه «فرشتهها» بهره ببرند.
آیا سپندارمذگان برابر ولنتاین است؟
پس از کنشهای میهن دوستانه در این سالها که دستاورد آن کارها، شناخته شدن بیشتر جشنهای ایرانی به ویژه سپندارمذگان بوده است، برخی از هم میهنان به دنبال برابرسازی این جشن با دیگر رویدادها و جشنها بودند. برای نمونه برخی ولنتاین را برابر با سپندارمذگان دانستند یا برخی سپندارمذگان را روز مادر خواندند.
ولی سپندارمذگان با رویدادها و جشنهای دیگر، نایکسانیهایی دارد که در ادامه به آنها میپردازیم.
نگاه ویژه به زن و شوهر در سپندارمذگان
گرچه ریشه جشن ولنتاین درست آشکار نیست و افسانه سراییهای فراوانی درباره بزرگان مسیحی شده است. به هر روی به نگر میرسد این جشن بیشتر با تنگناهای مهرورزان پیش از پیمان زناشویی پیوند داشته است.
ولی در سپندارمذگان نگاه ویژه یه زنان همسردار میشود و شوهر باید رویکرد ویژهای به همسرش داشته باشد. بنابراین یکی از سویههای ارزشمند سپندارمذگان، نگاه ویژه به مهرورزی زن و شوهر است. جشنی که نگاه ویژهای به بهبود پیوند همسران پس از پیمان زناشویی دارد.
در جشن سپندارمذگان بانوان گرامی داشته میشدند و مردان برای بزرگداشت جایگاه والای زنان به آنها پیشکش میدادند. ولی این پایان داستان نیست؛ سپندارمذ نگهبان زنان پارسا و همسر دوست است، میتوان گفت این جشن برای بانوان هم نکتههای ویژه دارد و به بانوان، همسردوستی و پارسایی را یادآوری میکند.
بنابراین ما در جشن سپندامذگان یک همباوری ژرف را میبینیم؛ هم مردان باید زنان را بفهمند و هم زنان باید به مردان باور داشته باشند که بسیار ارزنده و شایسته است.
زن و شوهر میتوانند این جشن را جشن ویژه خود بدانند. هرچند که نباید پافشاری کرد که تنها زن و شوهر این جشن را برگزار کنند؛ همانگونه که پیش از این گفته شد جشن سپندارمذگان مانند بسیاری از جشنهای باستانی ایرانی سویههای گوناگون دارد.
به راستی «روز دلدادگان ایرانی» یکی از برداشتهای شایسته از جشن سپندارمذگان است (نگاه کنید به: برداشتی شایسته از جشن سپندارمذگان). برداشتهای دیگری مانند روز زن در ایران باستان و… هم از این جشن میشود.
شیوهها و آیینهای گرامیداشت سپندارمذگان
یکی از شیوههای گرامیداشت سپندارمذگان، پیشکش (هدیه) دادن بوده است. از این روی به این جشن مزدگیران با مژدگیران و یا مردگیران هم میگفتند.
ابوریحان بیرونی نوشته است:
اسفندارمذ فرشته موکل بر زمین و حامی و نگهبان زنان شوهردوست و پارسا و درستکار بوده و به همین مناسبت این روز عید زنان بوده است. مردان برای گرامیداشت به آنان هدیه داده و بخشش میکردند (ن.ک: بیرون، ۱۳۸۶: ص ۳۵۵).
بیرونی مینویسد در زمان او این آیین در شهرهایی فراگیر بوده است. ابوریحان بیرونی همچنین از نوشتن افسونها در این روز و چسباندن آنها بر روی دیوار سخن به میان آورده که نشان دهنده آمیختگی جشنهای ایرانی با یاوهها (خرافات) در زمان او میباشد (ن.ک: همان: صص ۳۵۵-۳۵۶).
آیا ولنتاین ریشه در سپندارمذگان دارد؟
انگارههایی درباره ولنتاین گفته شده که این جشن ریشه در سپندارمذگان ایرانی دارد.
میدانیم آیین پیشکش دادن در هر دو جشن جای دارد و با نگرش به ریشه جشن سپندارمذگان که با ایزدان پیوند دارد میتوان گفت این جشن ایرانی کهنتر از جشن ولنتاین است. جشن ولنتاین با مردی با نام والنتینوس (Valentinus) پیوند دارد که در سده سوم میلادی میزیسته است. از این روی انگارهی کارساز بودن سپندارمذگان بر ولنتاین در میان گذاشته شده است.
هرچند به گونه درست و رسا نمیتوان این انگاره را نادیده گرفت ولی به هر روی بنمایه رسایی هم در این باره نیست. باید به پژوهشها درباره این انگاره ادامه داد تا بتوان به فرجام موشکافانهتری رسید.
زمان گرامیداشت سپندارمذگان
با آنکه جشنهای باستانی ایرانی در سنجش با سالیان پیشین، برای مردم شناخته شدهاند، ولی هنوز درباره زمان گرامیداشت جشنها نگاههای گوناگونی پدید آمده و گاهی دست آویزی برای درگیری میشود. این پدیده از برای جای داشتن دو گاهشماری است. «گاهشماری یزدگردی» (سپندارمذگان در ۲۹ بهمن) و «گاهشماری خورشیدی (رسمی)» (سپندارمذگان در ۵ اسفند) است (نگاه کنید به: سپندارمذگان، ۲۹ بهمن یا ۵ اسفند؟).
در درازنای زمان، گاهشماری ایرانی دگرگونی فراوانی داشته است. از روزگار هخامنشیان که به نگر میرسد گاهشماری اوستایی نو در آن دوران فراهم آمد تا سدههای پساباستان (پس از اسلام) دگرگونیها ادامه داشت و روز به روز گاهشماری ایرانی دانشورانهتر شد. باید پذیرفت که گاهشماری کنونی ایران، یک گاهشماری دانشورانه است که در سنجش با دیگر گاهشماریهای ایرانی با زیست بوم سازگاری بیشتری دارد.
پیشنهاد ما این است که از ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند به بهانه سپندارمذگان شاد باشیم. هرچند که همه میدانیم سپندارمذگان یک هفته نیست. این جشن یک روز بوده است ولی میتوان برای آن، چند روز شاد بود همانند نوروز که یک روز است ولی برای این جشن بزرگ، چند روز شاد هستیم. میتوان هفته دلدادگان ایرانی را از ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند گرامی داشت.
پارسی گویی: همه واژههای این نوشتار در ۲۷ بهمن ۱۴۰۳ پارسی سره شدند. بازگفتها (مانند بازگفتها از ابوریحان بیرونی) را دگرگون نکردیم چرا که برپایه نوشته است.
بن مایهها و یاری نامهها:
بیرونی، ابوریحان محمد بن احمد (١٣٨۶). آثارالباقیه عن القرون الخالیه. ترجمه اکبر داناسرشت. تهران: امیر کبیر..