نویسندهها: مجید خالقیان، سامان بختیار
سپندارمذگان (اسپندگان) از جشنهای باستانی ایرانی است که دارای جنبههای انسانی فراوان است. این جشن مانند بسیاری جشنهای باستانی ایرانی جنبههای گوناگون دارد. مواردی مانند جایگاه والای زنان، نگاه به آبادانی زمین و حفظ محیط زیست و از همه مهمتر نگاه ویژه به عشق زن و شوهر، از جنبههای این جشن باستانی هستند.
قطعا عشق زن و شوهر یکی از پاکترین عشقهاست که در جوامع گوناگون پذیرفته شده است. فرهنگ ایرانی با مهرورزی و عشق پیوند تنگاتنگی دارد؛ این موضوع هم در گفتار و کردار بزرگان و نامداران ایرانی به چشم میخورد و هم در عناصر فرهنگی ایرانی مانند جشنهای باستانی، داستانهای شاهنامه فردوسی، هنر ایرانی و… دیده میشود.
در بسیاری از جشنهای ایرانی مهر به زیست بوم، مهر به مردم و مهر به میهن به صورت آشکار دیده میشود. اما جشن سپندارمذگان با درک متقابل زن و شوهر و در نتیجه عشق پیوند عمیق دارد.
درباره سپندارمذ
سپندارمذ (اوستایی: سپنته آرمیتی Spenta Armaiti) نگهبان زمین و زنان پارسا و شوهر دوست است. در آیینهای کهن ایرانی برخی از ایزدان جایگاه قابل توجهی داشتند که به آنها امشاسپندان میگفتند. سپندارمذ هم یکی از امشاسپندان بوده است.
سپندارمذ را دو امشاسپند دیگر یعنی هورواتات (خرداد) و امرتات (امرداد) همراهی میکنند و این سه گروهی از امشاسپندان را میسازند که قرینه سه امشاسپند نخستین، یعنی وهمن (وهومن یا همان بهمن)، اشه وهیشته (اردیبهشت) و خشتره وییریه (شهریور) محسوب میشوند (مناسک و سویمی، ۱۳۵۴: ص ۹).
سپندارمذ در جهان معنوی نمودار محبت و بردباری و تواضع اهورامزدا است و در جهان مادی فرشتهای است که موکّل زمین است. اَرمیتی همواره زمین را خرّم و آباد و بارور میسازد و هر کسی که در زمین به کشت و زرع بپردازد و مزرعهای را آباد کند، خشنودی او را فراهم ساختهاست (هینلز، ۱۳۹۱: صص۷۴-۷۵).
لازم به ذکر است که مفهوم ایزدان در آیینهای ایرانی با خدایان در ادیان دیگر اقوام، از جمله اقوام یونانی تفاوت داشته است. همانطور که مری بویس مینویسد اهورامزدای آفریننده را یاران و مددکاران آسمانی مدد میرسانند (ن.ک: بویس، ١۳۷۷: صص ١۹۷-١۹۹). بنابراین برخی ترجیح میدهند به جای واژه «ایزدان» از واژه «فرشتهها» بهره ببرند.
آیا سپندارمذگان معادل ولنتاین است؟
نگاه ویژه به روابط زن و شوهر در سپندارمذگان
پس از فعالیتهای میهن دوستانه در سالیان اخیر که باعث شناخته شدن بیشتر جشنهای ایرانی به ویژه سپندارمذگان شده است، برخی از هم میهنان به دنبال معادل سازی این جشن با دیگر مناسبتها بودند. برای مثال برخی ولنتاین را معادل سپندارمذگان دانستند یا برخی سپندارمذگان را معادل روز مادر خواندند.
ولی سپندارمذگان با مناسبتهای مشابه تفاوتهایی دارد به طوری که این جشن ایرانی به صورت ویژه با روابط زن و شوهر ارتباط دارد. همانطور که اشاره شد سپندارمذ نگهبان زنان همسر دوست و پارسا است.
گرچه ریشه و فلسفه جشن ولنتاین درست مشخص نیست و افسانه سراییهای زیادی درباره قدیسان مسیحی شده است. با این حال به نظر میرسد این جشن بیشتر با تنگناهای عشاق پیش از ازدواج مرتبط بوده است.
ولی در سپندارمذگان نگاه ویژه یه زنان متاهل وجود دارد و در این روز شوهر باید توجه ویژه به همسرش داشته باشد. بنابراین یکی از جنبههای مهم سپندارمذگان، نگاه ویژه به عشق زن و شوهر است. جشنی که نگاه ویژهای به متاهلین و بهبود روابط همسران پس از ازدواج دارد.
در جشن سپندارمذگان بانوان گرامی داشته میشدند و مردان برای بزرگداشت مقام والای زنان به آنها هدیه میدادند. اما این پایان ماجرا نیست؛ با توجه به آنکه سپندارمذ نگهبان زنان پارسا و همسر دوست است، میتوان گفت این جشن برای بانوان هم نکات ویژهای دارد و به بانوان، همسردوستی و پارسایی را یادآوری میکند.
بنابراین ما در جشن اسپندگان (سپندامذگان) شاهد یک درک متقابل هستیم؛ یعنی هم مردان باید زنان را درک کنند و هم زنان باید مردان را درک کنند که بسیار ارزنده و شایسته است.
زن و شوهر میتوانند این جشن را جشن ویژه خود بدانند. البته این بدان معنا نیست که فقط باید متاهلین این جشن را برگزار کنند و همانطور که پیش از این اشاره شد جشن سپندارمذگان مانند بسیاری جشنهای باستانی ایرانی جنبههای گوناگون دارد.
به راستی «روز عشق ایرانی» یکی از برداشت شایسته از جشن سپندارمذگان است (نگاه کنید به: روز عشق ایرانی، برداشتی شایسته از جشن سپندارمذگان). برداشت های دیگری مانند روز زن در ایران باستان و… هم از این جشن میشود.
شیوه ها و آیینهای گرامیداشت سپندارمذگان
یکی از شیوههای گرامیداشت سپندارمذگان، هدیه دادن بوده است. شاید به همین جهت است که به این جشن مزدگیران با مژدگیران و یا مردگیران هم میگفتند.
به گفته ابوریحان بیرونی، اسفندارمذ فرشته موکل بر زمین و حامی و نگهبان زنان شوهردوست و پارسا و درستکار بوده و به همین مناسبت این روز عید زنان بوده است. مردان برای گرامیداشت به آنان هدیه داده و بخشش میکردند (ن.ک: بیرون، ۱۳۸۶: ص ۳۵۵). آنطور که بیرونی مینویسد در زمان او این رسم در برخی از نقاط هنوز رواج داشته است.
ابوریحان بیرونی همچنین از سنت نوشتن افسونها در این روز و چسباندن آنها بر روی دیوار سخن به میان میآورده است که نشان دهنده آمیختگی جشنهای ایرانی با خرافات در زمان او میباشد (ن.ک: همان: صص ۳۵۵-۳۵۶).
سخن پایانی
با آنکه جشنهای باستانی ایرانی نسبت به قبل برای مردم شناخته شده است ولی هنوز درباره تاریخ گرامیداشت این جشنها نظرات گوناگونی وجود دارد و گاهی باعث درگیری اشخاص میشود. این موضوع به دلیل وجود دو «تقویم یزدگردی» (سپندارمذگان در ۲۹ بهمن) و «تقویم خورشیدی (رسمی)» (سپندارمذگان در ۵ اسفند) است (نگاه کنید به: سپندارمذگان، ۲۹ بهمن یا ۵ اسفند؟).
در طول تاریخ گاهشماری ایرانی تحولات فراوانی داشته است. از روزگار هخامنشیان که به نظر میرسد گاهشماری اوستایی نو در آن دوران تدوین شد گرفته تا سدههای پس از اسلام شاهد تحول و دقیقتر شدن و علمیتر شدن گاهشماری هستیم. باید پذیرفت که گاهشماری رسمی کنونی ایران، گاهشماری دقیق و علمی است و نسبت به دیگر گاهشماریهای ایرانی با طبیعت سازگاری بیشتری دارد.
پیشنهاد ما این است که از ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند به بهانه سپندارمذگان شاد باشیم. البته این بدان معنا نیست که سپندارمذگان یک هفته است، بلکه این جشن یک روز بوده است ولی میتوان برای آن، چند روز شاد بود همانند نوروز که یک روز است ولی برای این جشن بزرگ چند روز شاد هستیم. در واقع میتوان هفته دلداگان ایرانی را از ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند گرامی داشت.