تاریخ و فرهنگ ایران زمین

کوروش و جنگ جهانی دوران باستان

آیا جنگ کوروش با دشمنان، جنگ جهانی دوران باستان نبود؟ دوران پیش از کوروش بزرگ دوران خاصی بوده است. در این دوران شاهد قدرت های بزرگی هستیم که از جمله می‌توان به ماد، لودیه، بابل و مصر اشاره کرد. هر کدام از آنها گستره قابل توجهی داشتند و البته از قدرت نظامی و سیاسی خوبی برخوردار بودند. پس از پیروزی کوروش بزرگ بر آستیاگ، جنگی بسیار بزرگ از طرف بیگانگان علیه کوروش بزرگ آغاز شد. اتحاد مشهوری میان بابل، لودیه و مصر به سرکردگی پادشاه لودیه یعنی «کرزوس» علیه کوروش به وجود آمد که حتی در منابع از هم پیمانی بخشی از یونانیان و… با آنها هم سخن به میان آمده است. کمتر جنگی در دوران باستان رخ داد که تا این حد قدرت‌های بزرگ جهانی از شرق و غرب درگیر یک جنگ دامنه دار شدند که پیروزی نهایی از آن کوروش بزرگ و ایرانیان بود.


آیا جنگ کوروش با دشمنان، جنگ جهانی دوران باستان نبود؟

کوروش و جنگ جهانی دوران باستان

نویسنده: مجید خالقیان

معمولا جنگ‌های جهانی را مربوط به چند قرن اخیر می‌دانند که قدرت‌های بزرگ جهان با یکدیگر درگیر شدند. اما آیا جنگ جهانی موسوم به جنگ جهانی اول نخستین رویارویی چندین و چند قدرت برتر جهان در طول تاریخ بوده است؟!

البته می‌دانیم در دوران باستان، معمولا یا فقط دو قدرت بزرگ جهانی (مانند ایران و روم) در برابر هم قرار داشتند و جنگ‌های طولانی مدت بین آنها رقم می‌خورد و یا گستره جنگ‌ها محدود به یک منطقه بود. برای مثال جنگ‌هایی در مناطق میان رودان (بین النهرین) یا مناطقی از شمال افریقا یا فلات ایران و…

در این میان با یک دوره خاص روبرو هستیم و آن هم دوران پیش از کوروش بزرگ است. در این دوران شاهد قدرت های بزرگی هستیم که از جمله می‌توان به ماد، لودیه، بابل و مصر اشاره کرد. هر کدام از آنها گستره قابل توجهی داشتند و البته از قدرت نظامی و سیاسی خوبی برخوردار بودند. از آن سو اقوام سکایی هم اقوام خطرناکی بودند. یعنی ما شاهد دورانی هستیم که کمتر در عصر باستان با آن مواجه می‌شویم.

تا قبل از کوروش بزرگ این قدرت‌ها گاهی با هم متحد می‌شدند و گاهی با یکدیگر جنگ می‌کردند. حکومت ماد توانست موفقیت‌های فراوانی را به دست بیاورد و گستره وسیعی را از آن خود کند. اما قدرت‌های بزرگ از یورش دیگر قدرت‌ها هراسناک بودند.

یک اتفاق تاریخی در آن دوران رخ داد که باعث تحول بزرگی در سطح جهان شد و آن هم یورش آستیاگ به کوروش شاه انشان بود. دلایل این یورش درست مشخص نیست اما آنچه می‌دانیم این است که سربازان آستیاگ به کوروش پیوستند (ن.ک: رویدادنامه نبونئید، ستون ۲، بندهای ۱ و ۲). این نشان می‌دهد که بزرگان ماد از آستیاگ ناراضی بودند و چه بسی به دلیل آنکه مادر کوروش از شاهزادگان ماد بود، کوروش را به عنوان پادشاهی مشروع پذیرفته بودند.

حال اگر از بررسی مفصل این جنگ صرف نظر کنیم باید گفت که این جنگ باعث شد تا جنگی بسیار بزرگ از طرف بیگانگان علیه کوروش بزرگ آغاز شود. اتحاد مشهوری میان بابل (واقع در بین النهرین و کشور عراق کنونی)، لودیه (واقع در آسیای صغیر) و مصر به سرکردگی پادشاه لودیه یعنی «کرزوس» علیه کوروش به وجود آمد (ن.ک: هرودوت، کتاب ۱، بند ۷۷ و ۱۵۳؛ گزنفون، دفتر ۲، بخش ۱، بند ۵).

حتی بخش‌هایی از منابع حاکی از دشمنی بخش‌هایی از یونانیان (مانند اسپارت)، سکاها و… با کوروش بزرگ است (هرودوت، کتاب ۱، بخش ۱۵۳). که نشان می‌دهد دشمنان کوروش از شرق و غرب خطرآفرین بودند. حتی گزنفون از احتمال حضور بخشی از یونانیان ساکن آسیا (مانند فروگی‌های هلسپونت) و همچنین به طور قاطع از حضور عرب‌ها در سپاهیان هم پیمان لودیه سخن به میان می‌آورد (ن.ک: گزنفون، دفتر ۲، بخش ۱، بندهای ۵ و ۶) که البته با توجه به آنکه منابع اختلاف دارند نمی‌توان نظر قطعی داد اما حداقل می‌توان با توجه به اشتراک منابع احتمال دشمنی بخش‌هایی از جهان یونانی و نوعی همیاری به لودیه را مطرح کرد.

کرزوس پادشاه لودیه و هم‌پیمانان عملا جنگ را علیه ایرانیان آغاز کردند. شاید کرزوس تصور می‌کرد پس از آستیاگ فرمانروایی تازه و متزلزلی به وجود آمده که راحت می‌تواند آن را شکست دهد. موضوعی که بابل و مصر و دیگر هم پیمانان هم از آن استقبال کردند. شاید هر کدام از این قدرت‌ها به دنبال تصرف بخشی برای خود بودند.

غافل از آنکه قدرت نظامی و سیاسی مادها از میان نرفته بود و حتی همبستگی ایرانیان بیشتر شده بود. کوروش بزرگ هم دارای قدرت و ثروت فراوان شده بود و می‌توانست مدیریت خوبی در امور نظامی داشته باشد. کوروش بزرگ هم پیمانان وفاداری مانند پارس‌ها، مادها، پارت‌ها و دیگر اقوام آریایی و غیر آریایی داشت که قطعا بدون همراهی و وفاداری این اقوام کار بسیار بسیار سخت تری داشت. مواردی از قبل مانند هم تباری و هم فرهنگی بسیاری از این اقوام و همچنین خوشنامی و نیک سیرتی کوروش بزرگ باعث شد که این هم پیمانی باقی بماند.

این جنگ‌ها دامنه دار و گسترده شد، در نهایت با پیروزی کامل ایرانیان همراه بود. با آنکه پس از فتح لودیه یک پیروزی بزرگ برای کوروش بزرگ به دست آمد، ولی خطر دشمنان هنوز رفع نشده بود چراکه اتحاد دوباره قدرت‌های بزرگ منطقه یعنی بابل و مصر می‌توانست خطر آفرین باشد اما ابتدا نیاز به انسجام داخلی و سامان دهی به اوضاع کشور وجود داشت و شاید کوروش ترجیح داد به امور کشور بپردازد و در فرصت مناسب خطر دشمنانی مانند بابل را رفع کند. این سیاست کاملا به جا بود به طوری که ۸ سال پس از پیروزی کوروش بر لودیه، نارضایتی مردم بابل از نبونئید (پادشاه بابل) راه را برای کوروش بزرگ هموار کرد.

در کمتر جنگی در دوران باستان تا این حد قدرت‌های بزرگ جهانی از شرق و غرب درگیر یک جنگ دامنه دار شدند و فکر میکنم این رویداد را می‌توان جنگ جهانی دوران باستان دانست. هرچند به گستردگی جنگ های جهانی اول و دوم در چند قرن اخیر نبود اما با توجه به جهان شناخته شده دوران باستان باید گفت بخش قابل توجهی از جهان آن روز بوده است.

جنگ جهانی دوران باستان

بن‌مایه‌ها:

– گزنفون (١٣٨٩). زندگی کوروش (تربیت کوروش) [مشهور به کوروش نامه]. ترجمه ابوالحسن تهامی. تهران: نگاه.

– هرودوت (١٣٨٩). تاریخ هرودوت. ترجمه مرتضی ثاقب فر. تهران: اساطیر.

یک خواهش دوستانه

اگر قصد رونوشت از این نوشتار را دارید، بن‌مایه (www.kheradgan.ir) و نویسنده آن را یاد کنید

تماس با نویسنده:


دیدگاه خود را از راه رایانامه با نویسنده در میان بگذارید:

دیدگاه‌ها


دیدگاه خود درباره این نوشتار را در اینستاگرام در میان بگذارید:

خِرَدگان در تلگرام و اینستاگرام

خط میخی

نویسنده‌های پایگاه

کوروش و جنگ جهانی دوران باستان
به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان