نبونئید
هنگامی که کتیبههای نبونعید پادشاه بابل را میخوانیم، چهرهای معنوی و عرفانی از این پادشاه به ذهن میآید. ولی این صرفا ظاهر ماجراست و اگر به دیگر کتیبههای بابلی نگاهی بیندازیم، با پادشاهی ستمگر مواجه میشویم که به دنبال تحقیر دیگر باورها میباشد و برای برتر نشان دادن دین و باور خود دست به هرگونه جنایتی زده است.
آیا جنگ کوروش با دشمنان، جنگ جهانی دوران باستان نبود؟ دوران پیش از کوروش بزرگ دوران خاصی بوده است. در این دوران شاهد قدرت های بزرگی هستیم که از جمله میتوان به ماد، لودیه، بابل و مصر اشاره کرد. هر کدام از آنها گستره قابل توجهی داشتند و البته از قدرت نظامی و سیاسی خوبی برخوردار بودند. پس از پیروزی کوروش بزرگ بر آستیاگ، جنگی بسیار بزرگ از طرف بیگانگان علیه کوروش بزرگ آغاز شد. اتحاد مشهوری میان بابل، لودیه و مصر به سرکردگی پادشاه لودیه یعنی «کرزوس» علیه کوروش به وجود آمد که حتی در منابع از هم پیمانی بخشی از یونانیان و… با آنها هم سخن به میان آمده است. کمتر جنگی در دوران باستان رخ داد که تا این حد قدرتهای بزرگ جهانی از شرق و غرب درگیر یک جنگ دامنه دار شدند که پیروزی نهایی از آن کوروش بزرگ و ایرانیان بود.
بر اساس کتیبه بیستون شورشیانی که در بابل مدعی شدند پشتوانه مردمی چندانی نداشتند. نا آرامیهای آن زمان ناشی از جنگ در میان سپاهیان برای رسیدن به قدرت بود و مردم در آنها نقشی نداشتند. در تاریخ جهان و به ویژه در جهان باستان بارها شاهد آن بودیم که در شرایطی که چالشهایی برای جانشینی پادشاهان مشروع پیش میآید، درگیریهای فراوانی در میان سپاهیان و سرداران به وجود میآید. بنابراین نه تنها استوانه کوروش بزرگ و کتیبه بیستون تناقض ندارند بلکه از جهاتی درباره بابل هم راستا هستند چرا که باید حساب سپاه را از مردم جدا کرد. در همان زمان کوروش هم سپاهیان بابل همراه با نبونئید بودند. طبیعتا نبونئید بوسیله افرادی که در اختیار داشت آن ستمهایی که در استوانه کوروش آمده است را بر مردم تحمیل میکرد و این افراد همان سپاهیان بابل بودند. بنابراین بر اساس استوانه کوروش بزرگ مردم و سپاه متفاوت از هم در نظر گرفته شدند، موضوعی که باید در بررسی کتیبه بیستون هم به آن توجه کنیم.
تفاوت اساسی استوانه کوروش با دیگر استوانه های تاریخی: بهتر است استوانه کوروش بزرگ را با چندی از استوانهها و کتیبههای تاریخی دیگر، مقایسه کنیم تا متوجه بشویم که آیا به راستی محتوا و شرایط نگارش آنها همانند یکدیگر است یا خیر!
در اینجا بخشهایی از کتاب ارزشمند استوانه کوروش بزرگ نوشته دکتر شاهرخ رزمجو را آوردهایم که نظر ایشان درباره استوانهای که از «صلح، رهایی، شادی و آرامش» میگوید بسیار قابل توجه است. با توجه به نوشتههای ایشان میتوان گفت فتح آرام بابل توسط کوروش بزرگ، نقطه عطفی در تاریخ بشر بوده است. دکتر شاهرخ رزمجو یکی از متخصصان زبانهای باستانی میان رودان است و ترجمه مستقیم او از استوانه کوروش در تارنمای رسمی موزه بریتانیا قرار داشت. کتاب «استوانه کورش بزرگ» ایشان یکی از کتابهای پرمایه و خواندنی درباره استوانه کورش است و به همه دوست داران فرهنگ و تمدن ایران پیشنهاد میشود که این کتاب را مطالعه کنند.
پیش از هر چیز باید توجه داشت که همه وسعت قلمروی کوروش، به دلیل تصرفات خود او نبود. کوروش توانست بدون جنگ خاصی سرزمین وسیع ماد را به فرمان خود در آورد. آنچه در بررسیهای تاریخی، مورد توجه قرار میگیرد، اتحاد سه کشور لودیه، بابل و مصر علیه ایران است که قصد حمله به قلمروی کوروش را داشتند و کوروش به آنها واکنش نشان داد.