تاریخ و فرهنگ ایران زمین

آیا استوانه کوروش و کتیبه بیستون درباره نبونئید تناقض دارند؟

نگاهی کوتاه:

بر اساس کتیبه بیستون شورشیانی که در بابل مدعی شدند پشتوانه مردمی چندانی نداشتند. نا آرامی‌های آن زمان ناشی از جنگ در میان سپاهیان برای رسیدن به قدرت بود و مردم در آنها نقشی نداشتند. در تاریخ جهان و به ویژه در جهان باستان بارها شاهد آن بودیم که در شرایطی که چالش‌هایی برای جانشینی پادشاهان مشروع پیش می‌آید، درگیری‌های فراوانی در میان سپاهیان و سرداران به وجود می‌آید. بنابراین نه تنها استوانه کوروش بزرگ و کتیبه بیستون تناقض ندارند بلکه از جهاتی درباره بابل هم راستا هستند چرا که باید حساب سپاه را از مردم جدا کرد. در همان زمان کوروش هم سپاهیان بابل همراه با نبونئید بودند. طبیعتا نبونئید بوسیله افرادی که در اختیار داشت آن ستم‌هایی که در استوانه کوروش آمده است را بر مردم تحمیل می‌کرد و این افراد همان سپاهیان بابل بودند. بنابراین بر اساس استوانه کوروش بزرگ مردم و سپاه متفاوت از هم در نظر گرفته شدند، موضوعی که باید در بررسی کتیبه بیستون هم به آن توجه کنیم.

آیا هخامنشیان به چند خدایی باور داشتند؟!

این روزها برخی ادعاهایی درباره تناقض استوانه کوروش بزرگ و کتیبه بیستون داریوش بزرگ مطرح می‌کنند. آنها می‌گویند اگر آنطور که در استوانه کوروش آمده نبونئید منفور مردم بوده است چرا در کتیبه بیستون برخی از شورشیان خود را به نبونئید منسوب کردند و افراد زیادی را گرد خود جمع کردند!!! در نهایت به این نتیجه می‌رسند که نبونئید محبوب مردم بوده و کوروش بزرگ و کاهنان در استوانه کوروش دروغ گفتند.

برای بررسی این موضوع پیش از هر چیز باید ماهیت شورش‌های پس از کمبوجیه و گئومات را بررسی کنیم‌. آیا به راستی این ناآرامی‌ها، قیام‌های مردمی بودند یا نا آرامی‌هایی ناشی از جنگ در میان سپاهیان برای رسیدن به قدرت؟

شواهد گوناگون از جمله کتیبه بیستون نشان می‌دهد که مورد دوم به واقعیت نزدیک است و در واقع نه تنها استوانه کوروش بزرگ و کتیبه بیستون تناقض ندارند بلکه از جهاتی درباره بابل هم راستا هستند چرا که باید حساب سپاه را از مردم جدا کرد.

 طبیعتا نبونئید بوسیله افرادی که در اختیار داشت آن ستم‌هایی که در استوانه کوروش آمده است را بر مردم تحمیل می‌کرد و این افراد همان سپاهیان بابل بودند. بنابراین بر اساس استوانه کوروش بزرگ مردم و سپاه متفاوت از هم در نظر گرفته شدند، موضوعی که باید در بررسی کتیبه بیستون هم به آن توجه کنیم. لازم به ذکر است که احتمالا شماری از سپاهیان نبونئید حتی تا زمان داریوش بزرگ هنوز در سپاه بابل حضور داشتند.

اساسا در تاریخ جهان و به ویژه در جهان باستان بارها شاهد آن بودیم که در شرایطی که چالش‌هایی برای جانشینی پادشاهان مشروع پیش می‌آید، درگیری‌های فراوانی در میان سپاهیان و سرداران به وجود می‌آید که هر کدام خود را مشروع‌تر از دیگری می‌دانستند و حداقل به دنبال تکه‌ای از قلمروی پادشاه پیشین هستند. از جمله پس از الکساندر مقدونی که جنگ‌های خانمان سوز و طولانی مدت رخ داد و قلمروی وسیع الکساندر میان سردارانش تقسیم شد. پس از کمبوجیه و بردیای دروغین هم چنین شرایطی پیش آمد و سرداران و سپاهیان به دنبال قدرت بودند اما از آنجایی که داریوش مشروعیت و محبوبیت بیشتری داشت توانست همه رقیبان را شکست دهد.

شورشی شدن سپاهیان همان چیزی است که در ترجمه‌های معتبر از کتیبه بیستون می‌بینیم. در ترجمه معتبر لوکوک از کتیبه بیستون اینچنین آمده است:

… یک مرد، یک بابلی به نام ندینتَبَیره پسر آینیره، در بابل شورش کرد؛ او به سپاه این چنین دروغ گفت: «من نبوکودرچره، پسر نبونید هستم» آنگاه، تمام سپاه بابل یکپارچه با ندینتَبَیره هم پیمان شد (کتیبه بیستون، بند 16).

البته در برخی از ترجمه‌ها از واژه مردم استفاده شده است که البته اکثرا ترجمه‌های قدیمی هستند. این اختلاف به دلیل واژه «کاره» است که به مردان و افراد اشاره دارد و با توجه به سیاق متن کتیبه بیستون که درباره جنگ‌ها و پیروزی‌های داریوش بزرگ است بدون تردید منظور سپاهیان است. در ادامه داریوش اشاره می‌کند که در بیرون از شهر بابل با سپاهیان شورشی جنگیده است و ندینتَبَیره فرار کرده است. ندینتَبَیره را در بابل دستگیر کرده است (ن.ک: همان، بند 20). با توجه به آنکه در این بخش به جنگ میان مردان و افراد اشاره می‌شود و همچنین هیچ خواست مردمی مطرح نیست همانطور که در ترجمه لوکوک می‌بینیم منظور سپاهیان است. گستردگی شورش‌هایی که در میان سپاهیان در زمان جنگ برای جانشینی رخ داده است هم ثابت می‌کند که منظور سپاهیان است. در ادامه بیشتر به تشریح این موضوع می‌پردازیم.

در دوران باستان فرزندان شاه، یک نوع مشروعیت سیاسی داشتند. شاید این مشروعیت از آن جهت ایجاد می‌شد که فرزندان شاه از کودکی برای پادشاهی تربیت می‌شدند. کسانی که به دروغ خود را فرزند نبونئید معرفی می‌کردند به دنبال مشروعیت سیاسی بودند و این به هیچ وجه دلیل محبوبیت پادشاه قبلی نیست.

همواره باید حساب مردم را از سپاهیان جدا کنیم. در همان زمان کوروش بزرگ بسیاری از سپاهیان بابل به نبونئید وفادار بودند و در اوپیس با کوروش بزرگ جنگیدند (ن.ک: رویدادنامه نبونئید، ستون ٣، بند‌های ١۲-١۴) ولی مردم بابل شدیدا از نبونئید ناراضی بودند. سپاهیان با توجه به شکست سختی که از کوروش خوردند و نارضایتی‌های شدید مردم بابل از نبونئید دیگر نمی‌توانستند روبروی کوروش ایستادگی کنند.

البته سیاست کوروش بزرگ هم سیاست مدارا بود و حتی بر اساس منابع گوناگون کوروش نبونئید و کرزوس را نکشت چه برسد که سپاهیان نبونئید و ساختار سپاهیان بابل را نابود کند.

در کتیبه بیستون از اشخاص زیادی نام برده می‌شود که به دروغ خود را فرزند پادشاهان پیشین سرزمین‌ها دانستند. برای مثال بر اساس کتیبه بیستون، گئومات به دروغ خود را بردیا پسر کوروش می‌نامید. کتیبه بیستون از شخص دیگری هم نام می‌برد که خود را به دروغ بردیا پسر کوروش معرفی می‌کند. یا مردی فرورتیش نام، خود را از تخمه هوخشتره (از پادشاهان ماد) می‌دانست. همچنین فرد دیگری به نام چی ثرتخم خود را از تخمه هوخشتره دانسته است. کتیبه بیستون اینچنین القا می‌کند که همه این افراد به دنبال رسیدن به قدرت بودند و اصلا بحث محبوب بودن این اشخاص در نزد مردم مطرح نیست.

مشخص است که برای گردآوری نیروهای مزدور و جلب توجه سپاهیان و بزرگان نیاز به نوعی مشروعیت سیاسی بوده است و این افراد خود را به پادشاهان پیشین متصل می‌کردند تا این مشروعیت سیاسی را برای خود ایجاد کنند.

اما اگر به صورت ویژه شورشیانی که در بابل مدعی شدند را بررسی کنیم، باید گفت که بر اساس کتیبه بیستون آنها اصلا پشتوانه مردمی نداشتند. بر اساس کتیبه بیستون، بعد از آنکه داریوش بیرون از شهر با سپاهیان ندینتَبَیره جنگید و آنها را شکست داد، ندینتَبَیره با تعداد اندکی از سواران به بابل رفت. هیچ موردی درباره دفاع از شهر توسط مردم در کتیبه بیستون نقل نشده است و داریوش می گوید به سادگی ندینتَبَیره را در بابل دستگیر کرده است (کتیبه بیستون، بندهای 18-20).

احتمالا داریوش در بابل با بیان اینکه از خویشاوندان کوروش است تا حدود زیادی چالش مشروعیت را در بابل بر طرف کرد و مشروعیت خود را بر همگان آشکار ساخت. این موضوع با توجه به شورش دوم بیان می‌شود.

بار دوم مردی ارمنی به دروغ خود را فرزند نبونئید معرفی کرد تا شاید کاری از پیش ببرد. اینکه یک فرد ارمنی به بابل می‌آید و سر به شورش بر می دارد نشان از اقدامات مافیایی برای گرفتن قدرت دارد. این شورشی با گردآوری سپاهیان، وقتی در بابل شرایط را مناسب دید به آنجا رفت. هرچند به نظر می‌رسد شورش قبلی در ابتدا با استقبال بیشتر سپاهیان روبرو شد اما بعد ها پشتیبانی چندانی نداشت اما شورش دوم نه در ابتدا با استقبال خاصی روبرو شد و نه پشتیبانی چندانی داشت؛ زیرا داریوش این بار دیگر لفظ «همه سپاهیان» را نمی آورد. این شورش به راحتی دفع شد و سپاهیان این مرد از ارتش داریوش شکست خوردند و البته داریوش با این شورشی برخورد سخت خشنی داشت (کتیبه بیستون، بندهای 49-50).

اما برخی بدون هیچ سندی می‌گویند ناآرامی‌های آن زمان، قیام‌های مردمی بودند! اینکه یک ناآرامی و یک نارضایتی سرچشمه مردمی داشته باشد باید دارای ویژگی‌هایی باشد که با مردم و خواست مردم در ارتباط است اما در این شورش‌ها اصلا از خواست مردم سخن نمی‌گفتند بلکه صرفا از انتساب خود به شاه یا شاهان پیشین سخن می‌گفتند. در واقع جامعه هدف این شورشیان، سپاهیان بوده است؛ نه مردم عادی.

این در حالی است که پیش از این نارضایتی‌های مردمی از نبونئید بر اساس منابع کاملا آشکار است. اگر به جنس نارضایتی‌ها از نبونئید توجه کنیم، متوجه می‌شویم که توهین به دین اکثریت مردم، بیگاری کشیدن ناحق از برخی از مردم، کشتار بی گناهان و… دلایل نارضایتی از نبونئید بوده است که همه و همه جنس مردمی دارند. اما کدامیک از این موارد در شورش‌های زمان داریوش دیده می شود؟ فقط و فقط شورشیان به دنبال ایجاد مشروعیت سیاسی برای خود هستند تا بتوانند سپاهیان را با خود همراه کنند. حتی در این راه دروغ می‌گویند و به دروغ خود را به نبونئید منسوب می‌کنند. حتی اشخاصی که در اصل اصلا بابلی نبودند.

شورشیان فقط و فقط به دلیل آنکه به پادشاه پیشین منسوب هستند افرادی را گرد خود جمع می‌کنند و نه خواست‌ها و دردهای مردمی و این یکی از دلایل مهمی است که نشان می‌دهد نا آرامی‌ها اصلا با خواست مردم در ارتباط نبوده است.

کتاب نامه:

– لوکوک، پی‌یر (۱۳۸۹). کتیبه‌های هخامنشی. ترجمه نازیلا خلخالی. به کوشش ژاله آموزگار. چاپ سوم. تهران: نشر و پژوهش فرزان روز.

تماس با نویسنده:


دیدگاه خود را از راه رایانامه با نویسنده در میان بگذارید:

دیدگاه‌ها


دیدگاه خود را در اینستاگرام در میان بگذارید:

خِرَدگان در تلگرام و اینستاگرام

کانال تلگرام خردگانبرگه اینستاگرام خردگان

خط میخی

خط میخی پارسی باستان - سامانه بومیش

درباره بزرگان

درباره زرتشتدرباره کوروش بزرگ
درباره فردوسیدرباره دکتر مصدق
به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
آیا استوانه کوروش و کتیبه بیستون درباره نبونئید تناقض دارند؟