کوروش و کیخسرو
کوروش بزرگ در شاهنامه فردوسی
با توجه به پژوهشهای شاهنامه پژوهان و منابع تاریخی میتوان گفت کیخسرو در شاهنامه بیشترین آمیختگی را با کوروش بزرگ دارد. بخشهای زیادی از شاهنامه حاصل آمیختگی تاریخ و اساطیر است. با این حال داستانهای شبیه به هخامنشیان در شاهنامه دیده میشوند (به ویژه در قالب داستانهای کیانیان). این در حالی است که ابوریحان بیرونی در یک جدول از یکسانی کوروش و کیخسرو میگوید.
کوروش بزرگ در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی
ابوریحان بیرونی، کوروش در نوشتههای اهالی مغرب را با کیخسرو تطبیق داده است. در جاهای دیگر به نقل از روایات مسیحیان کوروش را عامل بهمن خوانده است. اینکه کوروش در نوشتههای اهالی مغرب با کیخسرو تطبیق داده شده است از تحلیلهای خود ابوریحان بیرونی است ولی موضوع کوروش عامل بهمن را صرفا از منابع مسیحی نقل قول کرده است.
پاسخ به منتقدان موضوع کوروش و کیخسرو
انتقادهایی به موضوع کوروش و کیخسرو مطرح شده است که برخی از آنها قابل تامل می باشند و برخی از آنها هم صرفا تخریب گرایانه هستند. برخی از منتقدان میگویند که کیخسرو پیش از کوروش بزرگ بوده است در صورتی که کیخسرو یک شخصیت اسطورهای است و اگر بخواهیم برای یک شخصیت اسطورهای زمان دقیق تعیین کنیم کار بیهودهای انجام دادهایم.
پندار یکی بودن کوروش و کیخسرو در ایران پس از اسلام
جدا از درستی یا نادرستی یکسان بودن کوروش و کیخسرو از نظر اسطوره ای و تاریخی، باید توجه داشت که اشاره ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه که می نویسد: «کورش که کیخسرو است» نشان می دهد پندار یکی بودن کوروش و کیخسرو در آن دوران وجود داشته است. بنابراین تعجبی ندارد که در یک اثر ادبی و حماسی مانند شاهنامه فردوسی نام این پادشاه بزرگ با خوانش کوروش نیامده است و از طرفی داستان های کیخسرو در شاهنامه شباهت به روایات کوروش بزرگ دارد.
آیا کیخسرو پیش از کوروش بوده است؟
کیخسرو یک شخصیت اسطورهای است که آمیختگیهایی با اشخاص تاریخی و در رأس آنها کوروش بزرگ داشته است (بیشترین آمیختگی را با کوروش بزرگ داشته است). اگر بخواهیم برای یک شخصیت اسطورهای زمان دقیق تعیین کنیم کار بیهودهای انجام دادهایم.
هخامنشیان در شاهنامه
هنگامی که در یکی از نشستها درباره نبودن نام سلسله بزرگ هخامنشیان در شاهنامه از خالقی مطلق پرسش کردند او در پاسخ گفت: به باور من این دیدگاه درست نیست. تمام تشکیلات فرامانروایی در شاهنامه همان تشکیلات هخامنشی است. به باور من در سنت تاریخنگاریِ ما، نام پیشدادیان و کیانیان به جای مادها و هخامنشیان آمده است و این دو نام جانشین تاریخنویسی ما شده است.