برخی میگویند اگر یورش الکساندر و خلفا باعث از بین رفتن آثار و یاد و خاطره دانشمندان ایران باستان شد چرا نام و آثار دانشمندانی مانند پورسینا (ابن سینا) پس از یورش چنگیز خان مغول از میان نرفت؟! اصلیترین تفاوت اعراب و یونانیها با مغولها، نابودی در دراز مدت و در دوران سلطه آنها بود. مغولها بیشتر نابودیها را هنگام یورش انجام دادند و در دراز مدت نابودی فراگیر نداشتند.
کشور ایران تهاجمهای بزرگی را به خود دیده است، از جمله آنها میتوان به تهاجم بزرگ الکساندر مقدونی، تهاجم خلفا و یورش چنگیز خان مغول اشاره کرد (۱). از این بابت طبیعی است که نام بسیاری از دانشمندان و اندیشمندان از یاد برود. البته با توجه به فراگیری دانش و وجود دانشمندان زیاد، نام دانشمندان زیادی از ایران باستان به جا مانده ولی باید توجه داشت که آثار آنها ناقص و اندک به دست ما رسیده است. حتی میتوان گفت یاد و خاطره بسیاری از دانشمندان ایران باستان محو شده است (۲).
در این میان برخی میگویند اگر یورش الکساندر و خلفا باعث از بین رفتن آثار و یاد و خاطره دانشمندان ایران باستان شد چرا نام و آثار دانشمندانی مانند پورسینا (ابن سینا) پس از یورش چنگیز خان مغول از میان نرفت؟!
اصلیترین تفاوت اعراب و یونانیها با مغولها، نابودی در دراز مدت و در دوران سلطه آنها بود. بر عکس آنچه خیلیها تصور میکنند نابودیها فقط در کشورگشاییهای الکساندر یا عمر بن خطاب رخ نداد بلکه دههها این نابودی توسط جانشینان آنها ادامه پیدا کرد. ولی مغولها بیشتر نابودیها را هنگام یورش انجام دادند و در دراز مدت نابودی فراگیر نداشتند؛ بلکه حتی اوضاع با توجه به نفوذ وزرای کاردان ایرانی تغییر کرد. به همین دلیل اقدامات عربها و یونانیان بسیار تاثیر گذار تر بود.
فرمانروایان یونانی و خلفا پس از تهاجم، زبان خود را فراگیر کردند و اقدامات دراز مدت برای سلطه فرهنگی انجام دادند به طوری که خیلی از مردم نگارشهای باستانی را نمیتوانستند بخوانند. اما پس از حمله چنگیزخان زبان مغولی اصلا فراگیر نشد و همان زبانها باقی ماندند.
اتفاقا بیشتر نابودیهای فرمانروایان یونانی و خلفا را باید در دوران سلطه آنها جستوجو کرد و نه دوره حمله آنها که بخواهیم با حمله چنگیزخان مغول مقایسه کنیم.
دیگر تفاوت مغولها با اعراب و یونانیها این بود که آنها کتابهای پیشین را خطری برای خود نمیدانستند در حالی که فرمانروایان یونانی و خلفا برخی از این آثار را خطری برای ایدئولوژی خود میدانستند. حمله و سلطه مغولها به هیچ عنوان جنبه ایدئولوژیک یا دینی نداشت که کسی را به خاطر دینی که دارد منزوی کنند یا جزیه از او بگیرند و… .
هرچند کشتاری که چنگیز خان مغول انجام دادند به ویژه از تودههای مردم بسیار زیاد و جنایت آمیز بود و نباید از جنایات آنها در دوران سلطه هم غافل شد ولی شرایط متفاوتی با فرمانروایان یونانی و خلفا داشتند.
اگر مغولها هم راه فرمانروایان یونانی و خلفا را ادامه میدانند چه بسی امروز از پورسینا و زکریای رازی هم فقط یک نام باقی مانده بود.