نگاهی کوتاه:
درباره اصالت منشور کوروش بزرگ جامعه جهانی اتفاق نظر دارند. علاوه بر کاشناسان موزه بریتانیا، کارشناسان موزه ملی ایران هم اصالت این استوانه را تایید کردند. به طور کلی شواهد گوناگون تاریخی، باستانشناسی و زبانشناسی اصالت استوانه را تایید میکنند. سوال اساسی و مهم که کوروشستیزان از پاسخ دادن به آن شانه خالی میکنند این است که اگر استوانه کوروش بزرگ را یهود و صهیونیزم ساختهاند چرا نامی از یهودیان در استوانه کوروش بزرگ نیست؟! چنین تناقضاتی در اکثر اظهارات آنها وجود دارد و پاسخی برای آن ندارند.
اصالت استوانه کوروش بزرگ قطعی است
اخیرا مطالب و کلیپهایی توسط جریان خاصی تهیه شده است که قصد ایجاد تردید درباره اصالت منشور کوروش بزرگ دارند. اکثر این مطالب یادآور توهم توطئه هستند به طوری که مانند همه قضایای دیگر میخواهند استوانه کوروش بزرگ را به صهیونیزم، یهود، شرق شناسی و… ربط دهند!! جالب است که خودشان به همان نوشتههای شرق شناسان اشاره میکنند (البته به صورت تکه تکه شده و تحریفی). البته نباید فراموش کنیم که برخی از شرقشناسان آشکارا رویکرد ایرانستیزانه دارند و حتی به این موضوع افتخار میکنند. متاسفانه این رویکرد در جهان غرب وجود دارد به طوری که در بسیاری از آثار هنری از جمله فیلمها و دیگر آثار رسانهای غربی مشاهده میکنیم.
سوال اساسی و مهم که کوروشستیزان از پاسخ دادن به آن شانه خالی میکنند این است که اگر استوانه کوروش بزرگ را یهود و صهیونیزم ساختهاند چرا نامی از یهودیان در استوانه کوروش بزرگ نیست؟! چنین تناقضاتی در اکثر اظهارات آنها وجود دارد و پاسخی برای آن ندارند.
به نظر میرسد پس از آنکه نتوانستند محتوای انسانی استوانه کوروش بزرگ را زیر سوال ببرند حال تصمیم گرفتند اصالت منشور کوروش را آماج دروغهای خود قرار دهند.
در ادامه به بررسی برخی از اظهارات این گروه میپردازیم و خواهیم دید که ابهامی وجود ندارد.
آیا نوشتههای هرمزد رسام درباره محل کشف استوانه تناقض دارد؟!
همواره «هرمزد رسام» به عنوان یابنده استوانه کورش مطرح بوده است و کوروشستیزان به نوشتههای هرمزد رسام اشاره میکنند که در دو نوشته با فاصله زمانی حدود ۱۸ سال، نامهای مختلفی را برای مکان پیدا شدن استوانه کوروش بزرگ ذکر میکند. سپس نتیجه میگیرند که استوانه کوروش بزرگ جعلی است!
البته باید توجه داشته باشیم که با بررسی اسناد به جا مانده به نظر میرسد خود «هرمزد رسام» در زمان کشف استوانه کورش حضور مستقیم نداشته زیرا او در چندین سایت به طور همزمان مشغول به حفاری بوده است و یکی از بستگانش به نام «داود توما»، در بابل مشغول کار بوده و احتمالا این استوانه از یافتههای «داود توما» است (ن.ک: سخنرانی دکتر رزمجو در سومین همایش استوانه کوروش بزرگ).
اما درباره نامههای هرمزد رسام هم دکتر شاهرخ رزمجو توضیحات کافی را ارئه داده اند. دکتر رزمجو از پژوهشگران موزه بریتانیا است و پژوهشهای مفصلی درباره استوانه کوروش بزرگ انجام داده است در کتاب استوانه کوروش بزرگ صراحتا این موضوع را حل و فصل کرده است. رزمجو مینویسد:
با اینکه رسام در کتابش در سال ۱۸۹۷ م، محل کشف استوانه را وایرانههای جمجمه در بابل معرفی کرده، پیش از آن در نامهای که در سال ۱۸۷۹ م یعنی بلافاصله پس از کشف استوانه به دستخط خود به ساموئل برچ، سرپرست بخش عتیفات شرقی موزه بریتانیا نوشته است، محل کشف را عَمران معرفی کرده است.
این اختلاف مشکل چندانی ایجاد نمیکند، چرا که در نقشههای آن زمان به روشنی دیده میشود که جمجمه، همان بخش جنوبی تپه عَمران است (رزمجو، ١۳۸۹: ص ۲۸).
پس معلوم میشود که در آن زمان این دو اشاره به یک جا داشتند و هیچ ابهامی در این رابطه نیست.
تایید اصالت منشور کوروش توسط کارشناسان ایرانی
درباره اصالت استوانه کوروش بزرگ جامعه جهانی اتفاق نظر دارند. علاوه بر آنکه کاشناسان موزه بریتانیا که یکی از معتبر ترین موزههای دنیا است اصالت استوانه را تایید کردند، کارشناسان موزه ملی ایران در سال ۱۳۸۹ خورشیدی، پیش از آنکه این استوانه در ایران به نمایش در آمد، بر اصالت این استوانه باستانی مهر تایید زدند. پیش از بازگشایی نمایشگاه مربوط به استوانه کوروش در ایران از گروهی از متخصصان ایرانی دعوت شد تا به بررسی شی بپردازند و این گروه اصالت شی را تأیید کردند (فردانیوز، ۱۵ آذر ۱۳۸۹).
میبینیم که حتی کارشناسان ایرانی هم قدمت و اصالت استوانه کوروش را تایید کردند. دکتر شاهرخ رزمجو هم در موزه بریتانیا به صورت مستقیم روی استوانه کوروش بزرگ پژوهش کرده است.
تایید اصالت منشور کوروش بر اساس شواهد باستانشناسی و زبانشناسی
علاوه بر کارهای گوناگون که در هر موزهای برای تشخیص اصالت آثار باستانی انجام میدهند شواهد گوناگون تاریخی، باستان شناسی و زبانشناسی اصالت استوانه را تایید میکنند.
از جمله این موارد میتوان به درستی نگارش اکدی استوانه کوروش بزرگ اشاره کرد.
معمولا جاعلان به سراغ جعل کتیبه و متون نمیروند چرا که زودتر از هر اثر دیگری جعلی بودن آن مشخص میشود چرا که نیاز به دانش عمیق درباره خطوط و زبان باستانی دارد. همچنین نگارش آن به صورتی که شبیه به دیگر آثار شود بسیار دشوار است. کتیبههای استوانه شکل در بین النهرین باستان زیاد به دست آمده است و اگر یکی از آنها جعلی باشد خیلی راحت برای پژوهشگران قابل تشخیص است.
نکته مهم آنجاست که در زمان پیدا شدن این اثر، هرمزد رسام از محتوای آن اطلاع نداشت و مدتها بعد خوانده شد.
تا پیش از فرستادن استوانه به بریتانیا در سال ۱۸۷۹ م، رسام از محتوای متن کتیبه چیزی نمیدانست. پس از آنکه صندوقهای حاوی الواح به موزه بریتانیا رسیدند، تئوفیلوس پینچز از موزه بریتانیا، به بررسی و مطالعه آنها پرداخت. پینچز نخستین کسی بود که با هیجان بسیار دریافت، این استوانه مربوط به کورش و فتح بابل است که بخشی از متن آن، از زبان کورش بیان شده است. او این موضوع را به هنری رالینسون اطلاع داد و رالینسون نیز بلافاصله به مطالعه استوانه پرداخت (رزمجو، ١۳۸۹: ص ۳۱). سال بعد یعنی در ۱۸۸۰ م ترجمه متن استوانه کورش برای نخستین بار منتشر شد. پس از رالینسون ترجمههای متعدد دیگری نیز از استوانه منتشر شد که از میان آنها میتوان به وایسباخ، آیلرز، آپنهایم، شاودیگ، پل-ریچارد برگر، میکالووسکی و فینکل اشاره کرد (ن.ک: همان: ص ۴۴).
چند ترجمه معتبر از اصل اکدی به زبان پارسی هم توسط پژوهشگران ایرانی صورت گرفته است که نخستین آن کار دکتر عبدالمجید ارفعی بود و سپس دکتر شاهرخ رزمجو و دکتر حسین بادامچی هم ترجمههایی ارائه دادند. لازم به ذکر است که ترجمه دکتر رزمجو با توجه به بخشهای تازه پیدا شده انجام پذیرفته است.
میبینید که پژوهشگران فراوانی از سراسر جهان از جمله در ایران متن را ترجمه کردند و اشکالی نیتافتند. اما لابد کوروشستیزان همه اینها را وابسته به صهیونیزم جهان خوار میدانند!!
چطور هرمزد رسام میتوانسته به خطی که مسلط نبوده، استوانه جعلی درست کند و سپس وقتی متخصصین فراوان از سراسر دنیا متن را مطالعه کردند هیچ اشکال نگارشی پیدا نکنند؟!
این موضوع نشان میدهد کوروشستیزان نه تنها سواد تاریخی کافی ندارند بلکه حتی عقلانی فکر نمیکنند که قطعا ناشی از توهم توطئه است.
این افراد همه کس و همه چیز را تحت تاثیر صهیونیزم میدانند. شاید هم این موضوع فقط بهانهای است تا با کوروش بزرگ مخالفت کنند چرا که رویکرد انساندوستانهای که کوروش بزرگ به جهان معرفی کرد، منافع آنها را به خطر میاندازد. اینکه سال به سال آگاهی نسبت به کوروش بیشتر میشود و محبوبیت این پادشاه خوشنام در ایران افزایش می یابد قطعا برای کوروش ستیزان سخت است و با هر روشی به دنبال تخریب کوروش بزرگ هستند.