برخی از دوستداران پایگاه خِرَدگان، به صورت خودجوش برگهای را با انگیزه همیاری پایگاه خِرَدگان در «اینستاگرام» پدید آوردند.
البته پایگاه خِردگان همواره برای عقاید دوستدارانش احترام قائل است و در محتوای این برگهها دخالت نمیکند و این گرامیان، خود هر نوشتاری که سزاوار میدانند، از پایگاه خردگان برداشت میکنند و پاسخ گوی مخاطبان هستند.
ایرانستیزان سابقه جوسازی علیه پایگاه خِرَدگان را داشتند اما اخیرا به برگه همیار خِرَدگان هم حمله ور شدند. گردانندگان این برگهها به موارد قابل تأملی در این یورشهای سازماندهی شده دست یافتند و یکی از دوستان در قالب یک نوشتار برخی از این موارد را برای ما ارسال کرده است.
به راستی ایرانستیزان شیوههای نادرستی را پی گرفتهاند.
این نوشتار، از نوشتارهای ارسالی کاربران است
نوشتارهای ارسالی کاربران بر اساس پیماننامه کاربری منتشر میشوند. نگاه کنید به:
| نویسنده: ایمان کیارسی | واپسین به روزرسانی: ۲۱ آبان ۱۳۹۵ |
چرا ایرانستیزان برگههای ایراندوستان را بلاک میکنند و صحنه را ترک میکنند؟
نویسنده: ایمان کیارسی (سرپرست برگه «همیار خِرَدگان» در اینستاگرام)
مدتی است که در فضای مجازی مشاهده میشود که گامهای ایرانستیزانه از تحریف و سفسطه و چرب زبانی فراتر رفته و وارد فاز جدیدی شده است و آن هم توهین علنی به هویتهای فرهنگی و ایرانی کشور عزیزمان است.
طبق معمول این نوع اعمال توسط افرادی بسیار افراطی صورت میگیرد که با اقداماتی ساده نگرانه و خود ستایشگر، اسباب توهین را به آثار تاریخی این مرز و بوم فراهم میکنند. در اقداماتی عجیبتر میبینیم که حتی افرادی را که با لباسهای محلی در پاسارگاد اجتماع کردند را با واژههایی همچون «وطن فروش»، «خائن»، «مزدور»، «بت پرست»، «احمق»، «نفهمهای وطنی» و … خطاب میکنند که این بسیار دلخراش است که اقوام ملی خود را اینچنین مورد توهین قرار بدهند و در آخر نیز دم از اتحاد و همبستگی بزنند.
عملکرد این افراد در ابتدا چنین بود که در کل منکر هر گونه فرهنگ و تمدن ایران باستان بودند. در موارد بعدی که با آنان با منابع مقابله شد دست به تحریفات و کج نظری زدند و قصد داشتند با خواندن نادرست تاریخ، مواردی نا صحیح و برچسبهای مغرضانهای را به اشخاص تاریخی این مرز و بوم بزنند، که به خواست خدا این عملکرد آنها با شکست همراه شد و مردم شریف ایران فریب چنین مطالبی را نخوردند.
میدانیم که برای بدست آوردن تاریخی صحیح باید مکتوبات تمام مورخین کشورهای گوناگون را کنار هم قرار بدهیم و آنان را با اسناد دست اول تاریخ ( لوح ها و سنگ نبشته ها ) مقایسه و برانداز کنیم تا بتوانیم به هماهنگی ها و تناقضات پی ببریم.اما متاسفانه این روزها به دلیل رقابت های سیاسی ما بین کشور ها و حتی ما بین حزب ها ، رویکردها بیشتر دل بخواهی شده است و همه بیشتر ظاهر نگری را بر درون مایه مطالب ترجیح می دهند تا بهتر بتوانند آنطور که مد نظرشان است مسائل تاریخی را بازگو کنند.
از این رو ایرانستیزان حتی گام را فراتر گذاشته اند و در کل چشمشان را بر بسیاری از شواهد و اسناد تاریخی می بندند تا به اهداف و مقاصد مغرضانه خود رسیدگی بکنند که گاه نیز این امر از روی لجاجت صورت می گیرد.
مثلا در خصوص منشور کوروش بزرگ تنها و تنها علاقه دارند بندهایی که مردوک خدای بابل توسط کوروش بزرگ ستایش می شود را ببینند و با این نگرش بگویند که دین کوروش بزرگ قطعا بت پرستی به سبک بابلی ها بوده و بس!. در صورتی که حاضر نیستند چند مقاله در خصوص دین کوروش بزرگ بخوانند و ظاهر نگری را کنار بگذارند ، وی چه بت پرستی بود که حتی یک بت خانه را در سرزمین های مادری و تختگاهش در پاسارگاد نساخت؟
آیا میتوان این نوع نگرش کوروش بزرگ را یک احترام و بزرگ اندیشی دانست؟
نگاه کنید به:
همانگونه که کوروش در بابل پرستشگاهها را آباد ساخت، درماندگیهای یهودیان یکتاپرست را نیز چاره ساخت. او همچنین فرمان رسیدگی و ساخت خانه خدا در اورشلیم را برای یکتاپرستان پیرو دین حضرت موسی (ع) صادر کرد.
نگاه کنید به:
در کتاب اشعیا نبی (باب 45 آیه اول – باب 44 آیه 28 ) به این مسئله پرداخته شده است و کوروش را منجی قوم خداپرست یهود خطاب میکند. به ویژه در کتاب عزرا درباره کوروش بزرگ و بازگشت قوم یهود و ساختن خانه خدا در اورشلیم به دستور وی، سخن می گوید.
نگاه کنید به:
عزرا باب یک آیه یک
عزرا باب یک آیه دو
عزرا باب یک آیه هفت
عزرا باب یک آیه هشت
عزرا باب سه آیه هفت
عزرا باب چهار آیه سه
عزرا باب چهار آیه پنج
عزرا باب پنج آیه سیزده
عزرا باب پنج آیه چهارده
عزرا باب پنج آیه هفده
عزرا باب شش آیه سه
عزرا باب شش آیه چهارده
همچنین باید در نظر داشت این نوع احترام به ادیان ملل توسط کوروش بزرگ در بابل شرایط بسیار ارزشمندی را ایجاد نمود تا مردم در صلح و آرامش در کنار یکدیگر هم زیستی کنند. چه بسی که اگر امروزه در منطقه ما این احترامها به یکدیگر و اعتقادات یکدیگر پابرجا بود هیچ وقت شاهد این حجم عظیم ظلم و کشتار توسط افراطیهای خود ستایشگر همچون گروه تروریستی داعش نبودیم!
همچنین باید به تسامح مذهبی کوروش نیز توجه کرد و دست از ظاهر نگریهای لجوجانه برداشت.
ولی به راستی چرا عده ای از درک این مفاهیم عاجز ماندهاند؟ آیا به راستی خوابند یا خود را به خواب زدهاند.
به تصویر زیر توجه بفرمایید:
همانطور که گفته شد ایرانستیزان یک گام فراتر رفتهاند و دست به تمسخر و به گونهای «لودگی» میکنند و این مشخص است که دیگر درمانده و سرخورده شدهاند.
در ابتدا میگویند منشور کوروش بزرگ جعلی است اما خودشان در پستهای بعد بر همان منشور صحه می گذارند، اما دست به تمسخر و سادهنگریهای خویش میزنند. خوب هر انسانی که خِرَد را پیشه راه خود قرار داده باشد میتواند بفهمند که یک جای کار میلنگد. چرا تا دیروز این ایرانستیزان در کل منکر موجودیت کوروش بزرگ بودند اما پس از اینکه دیدند خریداری برای حرف هایشان نیست، خودشان صحت بر اسنادی که متعلق به کوروش بزرگ است، میگذارند اما آنها را به گونهای به تمسخر میگیرند؟
بارها گفته شد که تنها لازم است انصاف و ادراک را سر لوحه تفکراتمان قرار دهیم تا به راحتی متوجه کینه و منطق پایین ایرانستیزان بشویم.
اگر خدا یاری برساند بنده حقیر در مقالات بعدی در این باب نیز خواهم نوشت که چرا ایرانستیزان در ابتدا منکر یک مسئله میشوند اما پس از اینکه دیگران با منابعی که در دست دارند به مقابله با آنان میپردازند، بلافاصله عقب مینشینند و از دری دیگر وارد میشوند! یعنی در اقدامی عجیب مسئلهای که منکر آن بودند را میپذیرند اما اینبار قصد میکنند تا آن مسئله را تخریب و تحریف کنند.
بپردازیم به موضوع عکس:
همانطور که مشخص است ایرانستیزان قصد دارند با تمسخر به مقاصد خود برسند و آن نیز روحیه ایرانستیزانه آنها است. بنده در این چند وقت با بسیاری از این ایرانستیزان در فضای مجازی صحبت کردهام اما متاسفانه بلافاصله بلاک میکنند و دَر میروند. در سخنانی عجیب تارنمای خردگان را «مزخرفگو و دلار بگیر» خطاب میکنند و سعی میکنند جوری به مخاطبان القا کنند که دست برتر را در آستین دارند و شروع به پرسیدن سوالهای تکراری و ایرانستیزانه خویش میکنند که مدتها پیش در همین تارنمای خردگان به لطف دوستان زحمت کش پاسخ داده شده بود.
شکلک در آوردن و موهومی خواندن کوروش بزرگ (یعنی وجود نداشتن وی) و توهین به صفحه «همیار خردگان» در اینستاگرام و تارنمای خردگان.
حال سوال پیش میآید که اگر کوروش بزرگ وجود ندارد پس چرا منشور ملقب به وی را به تمسخر میگیرید؟ دم خروستان را باور کنیم یا قسم حضرت عباستان را؟
شکلکها را برای ما میفرستید تا بگویید از سخنان ما خنده اتان گرفته اما نمیدانید سخنان خودتان بی بنیه و خنده آور است که نمیدانید کتاب عزرا نبی و اشعیا نبی در چه زمانی نوشته شده است و حتی از پیشگویی دانیال نبی در کتابش ( باب یک آیه 21 – باب شش آیه 28 – باب ده آیه 1 ) در بی خبرید؟
سپس پیامهای با منبع صفحه «همیار خردگان» در اینستاگرام که قصد افشای عملکرد زشتتان را داشت، پاک می کنید؟
این است منطقهای شما؟ جالب آنکه قیافه حق به جانب را نیز به خود میگیرند.
سپس این ایرانستیزان افراطی شروع میکنند به سوال پرسیدن از صفحه همیار خردگان در اینستاگرام و به انتظار پاسخ مینشینند، اما پاسخی از جانب ما دریافت نمیکنند چرا که ما را بلاک کرده و دَر رفتهاند!
صفحه همیار خردگان را بلاک میکنند و دَر می روند تا بگویند این صفحه همیار خردگان بود که توانایی پاسخ گویی نداشت در حالی که ما را بلاک کردهاند.
چیز دیگری که من را آزار میدهد این است که به گونه خود را معرفی میکنند که القا شود کاملا مذهبی و اسلامی هستند و اما خدا میداند که در دلشان و تفکراتشان چه می گذرد: همان افکار پلید به جان هم انداختن مذهب و هویت ملی.
عزیزان و بزرگواران بنده یکسالِ تمام، عمر و جوانیم را در باب تحقیق و برسی شبکههای اینستاگرامی صرف کردهام و به نتایج خوبی نیز رسیده ام که قصد دارم آن نتایج را در قالب مقاله ارائه بدهم تا فریب افراد نابخرد را نخوریم که قصدشان فقط ایجاد تفرقه و دو گانگی صریح است.
شرایط استفاده از نوشتار: