تاریخ و فرهنگ ایران زمین

شعر استاد شهریار در وصف پارسه (تخت جمشید)

عشق و علاقه به ایران و تاریخ و فرهنگش پدیده‌ای تازه نیست و قطعا در دل هر ایرانی دلسوز وطن وجود دارد و درست همین عشق به وطن است که باعث پایداری و ایستادگی ایران و مردمانش پس از گذشت هزاران سال شده است. در اینجا ما شاهد عشق و علاقه شاعر نامدار، شهریار به تخت جمشید به عنوان نمونه‌ای از تجلی هنر و فرهنگ ایرانی هستیم که به صورت استادانه‌ای آنگونه که شایسته این شاعر است در شعرش درمیابیم. 

 

تخت جم ای سرای سراینده داستان

ای یادگار شوکت ایران باستان

 

جام جهان نمائی و دستان سرای جم

آئینه گذشته و آینده جهان

 

از عهد حشمت و عظمت یاد میدهی

ای مهد داریوش کبیر عظیم شان

 

بس دست اقتدار که بودت در آستین

بس سر بافتخار که سودت بر آستان

 

وقتا که آفتاب جهان تاب معرفت

از طرف بام قصر تو میشد جهانستان

 

جوشنده آب‌ها و خروشنده بادها

تا زنده تو گشت و تو پاینده همچنان

 

آتش زدت سکندر و هر خشتی از تو شد

آئینه سکندر، آتش بدودمان

 

گردون نشان معدلت از میان نبرد

ای بارگاه حشمت تو معدلت نشان

 

تاریخ ما با آتش کین و حسد بسوخت

تاریخ را، بسوز درون باز کن دهان

 

وز آتش بیان، دل هر سنگ آب کن

ای قصه گوی سنگدل آتشین بیان

 

بودی و دیدی آنهمه کز بخت واژگون

هشتند پای بر سر تاج کیان  کیان

 

طوفان نوح دیدی و غوغای رستخیز

از ترکتاز رومی و تازی و ترکمان

 

پستی گرای کشتی چندی و چون کنی

کاین بار ننگ بود بدوش تو بس گران

 

مانا که دیده دوخته میخواستی زشرم

آری فضیحت آنهمه، دیدن نمیتوان

 

امروز آن هوان و سر افکندگی گذشت

سر از زمین برآر و برآور بر آسمان

 

هین روز پهلوانی و گردن کشی است هین

هان روزگار جهان پهلوی است هان

 

شاه جهان ستان که بگوش سروش غیب

گفتا به تخت جم شو و میراث خود ستان

 

فرموده شه به کاوش اتلال تخت جم

آنسان که گفته بود سروشش بگوش جان

 

بس گنج زاد خاک و هم اینک دو گنجه ایست

سنگین چو فرقدان فلک زاده توامان

 

چون دو صدف بهریک دو سکه دو لوح

از سیم و زر که چون گهرش هشته در میان

 

بر سکه‌ها نقش دو غرنده گاو و شیر

یعنی که رمز کوشش و پیروزیم بخوان

 

بر لوح‌ها نگاشته میخی بدین مفاد

خطی بدلفروزی سرمشق کهکشان

 

«من شاه داریوش و فرزند ویشتاسپ

خورشید خاوران و شهنشاه آریان»

 

«اقلیم من زقاف و دانوب رفته تا حبش

وز مرز سیستها شده تا بوم هندوان»

 

«آهورمزد کشور پهناور مرا

خواهد زمکر اهریمنان بود پاسبان»

 

گویند خاک پارس که چونین ودیعتی

از دیرگه نهفته ببر داشت همچو جان

 

کس بر فراز مسند جم تا کنون نیافت

شایسته هدایت این گنج شایگان

 

تا این قران فخر و شرف اقتران که خواند

بختش به بپای تخت خدیو خدایگان

 

گوئی بهوش بود که از چشم ذوالقرن

چون چشمه حیات بظلمت شود نهان

 

یا خود به سیل فتنه  ترک و عرب نبود

آن قدرتی که بسترد این نقش جاویدان

 

آری امانت است و نشایدش جز امین

ناموس کشور است و نبایدش جز امان

 

شاها چنین بسیرت دارا و جم بچم

پرچم چنان بجیش و حشم تا جبل بران

 

(دیوان اشعار شهریار.1387:ص559-560)

شعر استاد شهریار در وصف پارسه (تخت جمشید)

استاد شهریار در شعر خود به چندی از کاوش‌های پارسه به زیبایی اشاره کرده است که لازم می‌دانیم توضیحات کوتاهی در مورد این اکتشافات بدهیم.

استاد شهریار با سرودن این بیت قبل از هرچیز به آتش افروزی اسکندر مقدونی و خاموش شدن عظمت و شکوه تخت جمشید اشاره دارد:

آتش زدت سکندر و هر خشتی از تو شد

آئینه سکندر، آتش بدودمان

برای مطالعه بیشتر بنگرید به: اسناد، مدارک و شواهد گوناگون درباره به آتش کشیده شدن پارسه (تخت جمشید) توسط اسکندر

در ادامه استاد شهریار با سرودن این بیت به شروع فرآیند کاوش در پارسه اشاره می‌کند:

فرموده شه به کاوش اتلال تخت جم

آنسان که گفته بود سروشش بگوش جان

در مورد کاوش‌های باستان شناسی در ایران باید اشاره کرد که جناب آقای محمد حسن طالبیان در کتابشان (تخت جمشید در تاریخ معاصر) توضیحات بسیار دادند و بخش کوچکی از این توضیحات را می آوریم:

با فروپاشی قاجاریه در 24 آذر 1304 از سوی سردار سپه آینده باستان شناسی ایران به مرحله‌ای تازه وارد گردید. دولت نوین (پهلوی نخست) خود را به ادامه تعهد در برابر امتیازاتی که حکومت قاجاریه به دولت‌های اروپایی داده بود پایبند نمی‌دید. با تأسیس انجمن آثار ملی، به کوشش گروهی از دولت‌مردان و روشن فکران وقت، در آغاز سال 1302 نخستین اقدامات برای نگاه داری آثار تاریخی در کشور آغاز شد. هرتسفلد، که در این انجمن عضویت داشت، با ایراد سخن رانی‌های فراگیر و سودمند درباره اهمیت ابنیه های تاریخی و لزوم توجه به مراقبت کامل، گام‌های اساسی در این راه برداشت (طالبیان، 1393: ص 67).

در نهایت پرفسور هرتسفلد در تاریخ 1309 خورشیدی موفق به دریافت پروانه کاوش در پارسه به مدت دو سال شد. شعر استاد شهریار در وصف پارسه

در ادامه استاد شهریار با سرودن این ابیات یکی از مهم ترین یافته‌های کاوش در تخت جمشید اشاره می‌کند:

چون دو صدف بهریک دو سکه دو لوح

از سیم و زر که چون گهرش هشته در میان

 

بر سکه‌ها نقش دو غرنده گاو و شیر

یعنی که رمز کوشش و پیروزیم بخوان

اشاره استاد شهریار به یافت شدن لوح‌های زر و سیم در کاخ آپادانا تخت جمشید است.

جعبه سنگی تخت جمشید حاوی لوح های زرین و سیمین
جعبه سنگی حاوی لوح های زرین و سیمین (اشمیت، 1340: ص99).

در شهریور ماه 1312 در غیاب پرفسور هرتسفلد که برای مرخصی در آلمان بود مهندس کرفتر و تیم کاوش در پارسه توانستند با انجام گمانه زنی‌هایی در ناحیه شمال غربی و جنوب شرقی کاخ آپادانا دو جعبه سنگی حاوی یک لوح زر و یک لوح سیم به درازای 33 سانتیمتر و قطر یک میلیمترو نیم پیدا کنند که در آن چهار سکه طلا و دو سکه نقره مربوط به زمان داریوش وجود داشت (طالبیان، 1393: ص 82 و 83).

شعر استاد شهریار در وصف پارسه (تخت جمشید)
لوح زرین کشف شده در تالار آپادانا (کخ، 1377: ص147).

لوح‌ها با کد علمی  DPhحاوی کتیبه‌ای با این نوشته‌ها بودند:

داریوش شاه، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپ، هخامنشی. داریوش شاه گوید: این (است) شهریاری که من دارم از سکاها که آنها آنطرف (سغد) هستند، از آنجا تا به حبشه، از هند تا به سارد، که آن را اهورامزدا، که بزرگ ترین خدایان است، به من ارزانی فرمود. اهورامزدا مرا و خوانواده شاهی مرا بپاید (شارپ، 1388: ص79).

که استاد شهریار به زیبایی تمام در این ابیات متن لوح ها را گنجانده است:

بر لوح ها نگاشته میخی بدین مفاد

خطی بدلفروزی سرمشق کهکشان

 

«من شاه داریوش و فرزند ویشتاسپ

خورشید خاوران و شهنشاه آریان

 

اقلیم من زقاف و دانوب رفته تا حبش

وز مرز سیستها شده تا بوم هندوان

 

آهورمزد کشور پهناور مرا

خواهد زمکر اهریمنان بود پاسبان»

پیدا شدن کتیبه‌های سیم و زر در آپادانای تخت جمشید مورد توجه بسیار واقع شد و خبر آن به سراسر جهان مخابره شد.

خبر روزنامه اطلاعات در مورد ترجمه الواح زرین و سیمین
خبر روزنامه اطلاعات در مورد ترجمه الواح زرین و سیمین (طالبیان، 1393: ص83).

 

خبر روزنامه مونته ویدئو در مورد کشف الواح زرین و سیمین
خبر روزنامه مونته ویدئو در مورد کشف الواح زرین و سیمین (طالبیان، 1393: ص84).

از شاعران دیگری که در مورد تخت جمشید شعر سروده‌اند می‌توان به شادروان شیخ علی ابوالوردی، شادروان وقار شیرازی، شادروان فرصت الدوله شیرازی، شادروان دکتر لطفعلی صورتگر، استاد مهدی حمیدی شیرازی، دکتر قاسم رسا، شادروان عبد الحسین سپنتا اشاره کرد.

استاد شهریار

کتاب‌نامه:

- اشمیت، اریک (1340). تخت جمشید، بناها، نقش‌ها، نوشته‌ها. موسسه انتشارات امیرکبیر.

- شارپ، رلف نارمن (1388). فرمان‌های شاهنشاهان هخامنشی. چاپ پازینه.

- شهریار، محمد حسین (1387). دیوان اشعار شهریار. جلد اول. تهران: موسسه انتشارات نگاه.

- طالبیان، عبدالحسین (1393). تخت جمشید در تاریخ معاصر. شیراز: انتشارات نوید شیراز.

- کخ، هاید ماری (1377). از زبان داریوش. ترجمه پرویز رجبی. تهران: انتشارات کارنگ.

دیدگاه‌ها


دیدگاه خود را در اینستاگرام در میان بگذارید:

خِرَدگان در تلگرام و اینستاگرام

کانال تلگرام خردگانبرگه اینستاگرام خردگان

خط میخی

خط میخی پارسی باستان - سامانه بومیش
با ما همراه باشید:
Instagram
Telegram
به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
شعر استاد شهریار در وصف پارسه (تخت جمشید)