تناقضات و دلایل ضعیف برای جعلی خواندن خنجر هخامنشی

رونمایی خنجر هخامنشی منسوب به اردشیر یکم در موزه گتیویلا، واقع در شهر لسآنجلس آمریکا، واکنشهایی را در پی داشت. از آنجایی که این اثر بسیار زیباست، بسیار مورد توجه قرار گرفت.
در این میان شخصی با نام مهرداد ملک زاده که گویا در گروه تخصصی واژهگزینی باستانشناسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی مسئولیت داشته، اصرار زیادی در جعلی خواندن این اثر دارد.
ملک زاده ابتدا در برگه اینستاگرام خود مواردی را مطرح کرد و سپس در خبرگزاری هایی مانند ایسنا مطالبی را گفت.
باید توجه داشت که با توجه به تایید اعتبار موزه گتیویلا توسط دکتر دریایی و همچنین عدم استدلال روشن و دقیق توسط ملک زاده و همیارانش، همانطور که علی هژبری (کارشناس میراث فرهنگی) نوشته است: «تا اصالت این شیء به دلایلی نفی نشود، باید اصل را بر درست بودن آن بگذاریم (۱)».
در این نوشتار به بررسی جزئی دلایل جعلی خواندن خنجر هخامنشی و نقد آنها میپردازیم. البته این نوشته صرفا پاسخ به یک شخص نیست بلکه سعی شده است به صورت کلی نقدی به مدعیان جعلی بودن این اثر باشد.
با بررسی ادعای کسانی که با قاطعیت از جعلی بودن این اثر سخن میگویند، درمییابیم که استدلالها و دلایل آنها آنقدر قوی نیست که بتوان اصالت این اثر را به کلی و با قاطعیت نادیده گرفت.
آیا مدعیان جعلی بودن خنجر هخامنشی مطالعه علمی و مستقیم روی اثر داشتند؟!
متاسفانه هیچ کدام از مدعیان جعلی بودن خنجر هخامنشی به صورت علمی و مستقیم و با ابزارهای تخصصی بر روی این اثر پژوهش نکردند.
آنها با مشاهده چند تصویر در اینترنت نظرات خود را بیان کردند. البته باید توجه داشت که بسیاری از افراد بدون نتیجه گیری قطعی صرفا درخواست پژوهش بیشتر را مطرح کردند.
تنها چهره شاخص که صراحتا این اثر را جعلی خواند و از روی تصاویر اینترنتی نتیجه قطعی گرفت، مهرداد ملک زاده بود. البته اکانتهایی در شبکههای اجتماعی تبلیغات گسترده برای جعلی خواندن این اثر کرده اند.
جالب آنکه ملک زاده مطالعه دقیق و مستقیم روی این اثر انجام نداده است و دلایل نه چندان قوی را برای جعلی خواندن این اثر مطرح کرده است.
آیا موزه گتی از اصالتسنجی این خنجر خودداری کرده است؟!
یکی از دلایلی که برای جعلی بودن این اثر میآورند این است که موزه گتی از اصالت سنجی این اثر خودداری کرده است!!!
پیش از هر چیز باید تاکید کرد که به هیچ وجه موزه رسما عدم اصالت سنجی این اثر را نپذیرفته است! هیچ بیانیه یا متن رسمی از جانب موزه منتشر نشده است.
بیشتر این هیاهو به دلیل ذکر این موضوع توسط مهرداد ملک زاده است و نه آنکه موزه رسما پذیرفته باشد.
با این حال اکثرا به گفته علی هژبری استناد میکنند که گویا در مکاتبهای با «متئو کنپا» استاد تاریخ هنر و باستانشناسی ایران در دانشگاه کالیفرنیا درباره اصالت این اثر پرسیده است. البته خود علی هژبری نوشته است:
تا اصالت این شیء به دلایلی نفی نشود، باید اصل را بر درست بودن آن بگذاریم (۱).
یکی از مشکلات اساسی پوشش خبر این مکاتبه در رسانهها بود. از جمله اضافات خبرگزاری ایسنا به متن، هنگام پوشش این خبر بود که مخاطبان را به اشتباه انداخت، به طوری که با اضافه کردن مواردی در میان {} در یک جا به نقل از متئو کنپا نوشته است: « از متصدیان {موزه} گتی خواستم از آن {خنجر/آکیناکه} نمونهبرداری و آزمایش کنند» (۱).
همانطور که میبینید بخش «{خنجر/آکیناکه}» از اضافات خبرگزاری ایسنا است و گویا در اصل بحث صرفا بر سر آزمایش یک چوب و بقایای تیغه زنگ زده است و منظور کل اثر نیست.
اگر دقیق نگاه کنیم متئو کنپا اینچنین گفته است:
وقتی این اثر از جعبه برای قرار دادن در نمایشگاه خارج شد، متوجه شدم چوب خشکشده (پوسیده) در غلاف وجود دارد. همچنین میتوانید ببینید که بقایای تیغه، زنگ زده، اما باقی مانده است… از متصدیان گتی خواستم از آن نمونهبرداری و آزمایش کنند، اما آنها نخواستند زیر بار آن روند. ای کاش آنها این کار را انجام میدادند تا امکان بررسی دادههای تجربی بهدست آید.
با این حال متئو کنپا تاکید میکند که تقلبی بودن این اثر به این راحتیها هم نیست و گفته است:
اگر تقلبی باشد، باید کار بسیار پیچیده و علمی باشد تا چوب باستانی و فلز اکسیدشده را در خود جای دهد.
اینکه دوباره در اینجا از «چوب باستانی» و «فلز اکسید شده» سخن میگوید نشان میدهد منظور چیز دیگری است.
موضوعی که گویا مدعیان جعلی بودن خنجر هخامنشی، درست نخوانده و متوجه آن نشده اند. حتی توجهی نکردند که متئو کنپا هم به نوعی جعلی خواندن آن را سخت دانسته است.
آنطور که دکتر دریایی گفته است موزهداران گتی، آخرین ماشینهای شناسایی و تشخیص جزئیات آثار تاریخی را در اختیار دارند تا با استفاده از آنها، حتی نحوه چکش خوردن چنین شمشیری را شناسایی میکنند (۲).
سوال آنجاست که چرا موزهای معتبر باید با اعتبار و نامش بازی کند؟! قطعا یک اثر جعلی تمام مجموعه را زیر سوال میبرد، آن هم اثری به این زیبایی! چرا باید این موزه یک اثر را جعل کند و در نمایشگاه خود رونمایی کند؟!
به هر حال چنانچه موزه گتی رسما بیانیه دهد و اعتراف کند که هیچ اصالتسنجی انجام نداده است یا پژوهشگرانی مستقیم به مطالعه روی آن بپردازند و جعلی بودن آن را تایید کنند، آن وقت ما هم با مدعیان جعلی بودن ختجر هخامنشی همراه خواهیم شد! اما در شرایط فعلی نمیتوان بدون سند و از روی تصورات شخصی نظر داد.
آیا هیچ اثری مانند این اثر وجود ندارد؟ آیا خنجر هخامنشی یکباره ظاهر شد؟
برخی از منکران خنجر هخامنشی میگویند هیچ اثری مانند آن وجود ندارد!! جدا از آثار مشابه، باید توجه داشت اخیرا اثری بسیار شبیه به این اثر هم رونمایی شده است.
به گفته دکتر تورج دریایی این خنجر، اولین نمونه آکیناکس هخامنشی نیست؛ یک شمشیر دیگر هم پیدا شده که بخشی از نیاماش موجود نیست. با اینکه برخی احتمال تقلبی بودنش را داده بودند، موزه آلمان چند ماه پیش آن را نمایش داد و کتابی هم چاپ کرد. بنابراین، این برای دومینبار است که طی سه ماه یک شمشیر هخامنشی را میبینیم (۲).

از سوی دیگر مدعیان جعلی بودن خنجر هخامنشی می گویند این خنجر یه یکباره ظاهر شد! این در حالی است که بارها آثار بسیار مهم باستانی در دست قاچاقچیان و حتی کلکسیون دارها پیدا شده است.
شاید از آنجایی که خنجر هخامنشی در امریکا رونمایی شده است، باعث حساسیت برخی شده است که رویکرد خاصی به امریکا دارند! در صورتی که همین موضوع در ایران هم رخ داده است. از جمله میتوان به کتیبه به نسب نویافته خشایارشا اشاره کرد.
در آذر سال ۱۳۹۲ این کتیبه هخامنشی پیرو دستگیری سارق اشیای موزه آذربایجان، توسط نیروی انتظامی در استان آذربایجان شرقی کشف و ضبط شد (۳). هنوز مشخص نیست در اصل از کجا پیدا شده است و بسیاری از دلایلی که منکران خنجر هخامنشی می گویند درباره این کتیبه هم صدق می کند. اما آن کتیبه در موزه آذربایجان به نمایش در آمد و هیچ متخصصی چنین دلایلی که امروز برای جعلی بودن خنجر هخامنشی می گویند را درباره آن نگفت!
واقعیت آنکه منطقه ما که از نظر آثار باستانی بسیار غنی است به دلیل مدیریت ضعیف، ناآرامیهای سیاسی و اقتصادی و حتی درگیریهای نظامی، فرصت خوبی را برای سارقان آثار باستانی و قاچاق آنها به اروپا و امریکا فراهم کرده است.
باید توجه داشت که قلمروی هخامنشیان محدود به مرزهای کنونی جمهوری اسلامی ایران نبوده است و چنین آثاری از بسیاری از کشورهای دیگر هم میتوانسته پیدا شده باشد.
بنابراین چنین دلایلی هم چندان دقیق نیستند که بتوان به آنها استناد کرد!
آیا خنجر باید دقیقا شبیه به نقش برجستهها باشد؟
یکی از دلایل عجیب که درباره جعلی بودن خنجر هخامنشی ذکر کردند این است که این نیام بیش از حد شلوغ و اغراقشده است. آنها می گویند تیغ و نیام نقشبرجسته بار عام تخت جمشید جزئیاتی مانند این خنجر ندارد!
این در حالی است که مدعیان جعلی بودن خنجر هخامنشی به هیچ وجه مطالعه مستقیم روی اثر نکردند و از روی چند تصویر اینترنتی چنین مواردی را گفتند!!
به هر حال کاملا مشخص است که نباید انتظار ترسیم تمام جزئیات در نقشبرجستهها را داشت و همچنین قرار نیست همه خنجرها به یک شکل تزئین شده باشند!
همچنین همانطور که گفته شد اثر مشابهی چند ماه پیش در آلمان به نمایش گذاشته شد. در آنجا هم تفاوتهای اینچنین با نقش برجسته ها دیده میشود.
دکتر تورج دریایی درباره این موضوع میگوید:
نظر شخصی من این است که چون اولینبار است که در عرض سه ماه، با دو آکیناکس که تاکنون ندیده بودیم روبهرو میشویم، چیزی برای مقایسه در دست نداریم… اینکه کسانی بگویند نقش این خنجر بسیار شلوغ است و برای همین واقعی به نظر نمیرسد، عجیب است. خب مگر قبلا آکیناکس دیگری را دیده بودیم که خلوت یا شلوغ باشد و بر اساسش نظر بدهیم؟
یا در مورد نقشبرجسته بار عام، چقدر آن زمان هنرمند جا داشته که نقش آکیناکس را روی سنگ با ظرافتهایش طرح بزند؟ اصلا آیا آکیناکس اردشیر همیشه جلوی چشم هنرمند آن زمان بوده که بتواند آن را کاملا دقیق بکشد؟ اصلا لزومی به این کار میدیده؟ آیا نقش همه خنجرها در تمام دوره هخامنشی یکسان بوده؟ من میگویم نمیتوانیم با این صراحت درباره تقلبی بودن این شیء نظر بدهیم و ترجیح میدهم منتظر شوم تا یک باستانشناس قَدَر همچون آقای «رودیگر اشمیت» یا کسی که کارش پارسیباستان است این آکیناکس را بررسی کند و مثلا بگوید مشکوک به نظر میرسد (۲).
آیا باید خنجر یکسره از طلا باشد؟
گویا مدعیان جعلی بودن خنجر هخامنشی برای هنرمندان هخامنشی تعیین تکلیف می کنند و پس از گذشت این همه سال آنها را ملزم میکنند که حتما جنس آثار باید از طلا باشد!
برای مثال آنها میگویند چون این خنجر تشریفاتی بوده نباید آهن و چوب در آن به کار میبردند!
در گفتههای آنها تناقض هم دیده میشود. برای مثال آنها از سویی به خنجرهای پیدا شده سکایی و… اشاره میکنند که شلوغی این اثر را ندارند و مقایسه میکنند و از سوی دیگر گویی به جنس خنجرهای سکایی توجهی نمیکنند! بسیاری از این خنجرها هم از طلا نیستند.
در ادامه میگویند پاشنه آن باید از استخوان و عاج باشد!
از سویی استدلال میکنند که « جنس آکیناکسهای تشریفاتیِ شاهانه یکسره از طلا است» و از سوی دیگر ایراد میگیرند که بخشی از آن نباید طلا باشد!
به هر حال باید پذیرفت این اثر یک اثر خاص و فاخر است. اینکه آثار با هم تفاوت داشته باشد کاملا طبیعی است و اینکه از چه چیزی برای ساخت این اثر استفاده کرده باشند بر اساس تصمیم سازندگان آن بوده است.
از سویی برخی از آنها میگویند خنجری مانند این در دوران هخامنشیان نبوده است از سوی دیگر برخی دیگر میگویند در حفاریها پاشنه خنجرها را پیدا کردند!!
به هر حال این دلیل و این استدلال هم دقیق نیست و گویا صرفا بر اساس ذهنیت آنها میباشد.
پذیرای نقدهای مدعیان جعلی بودن خنجر هخامنشی هستیم
با همه این تفاسیر ما پذیرای نقدها هستیم و چنانچه سخن علمی با سند و دقیق، مطرح شود قطعا متنهای خود را ویرایش و اصلاح می کنیم.
در ۴۰ سال اخیر مدام شاهد جعلی خواندن آثار باستانی ایرانی بودیم. از ساختگی بودن تخت جمشید و پاسارگاد گرفته تا جعلی بودن استوانه کوروش بزرگ!! حال هم برخی به شدت تلاش میکنند خنجر هخامنشی را جعلی بخوانند!
اگر به راستی مقاله عملی با استدلالهای دقیق و روشن درباره جعلی بودن این اثر توسط پژوهشگرانی که مستقیم اثر را دیده اند و بر روی آن مطالعه کرده اند، منتشر شود قطعا ما هم استقبال میکنیم و نمیخواهیم با تعصب کورکورانه رفتار کنیم. ولی حداقل تا الان دلایل جعلی خواندن آن ضعیف است.
متاسفانه در روزهای اخیر پس از واکنش ما، برخی از مدعیان جعلی بودن خنجر هخامنشی، پاسخ روشن و دانشورانهای نداشتند و حتی به ما توهین کردند که اصلا پسندیده نیست و بدون تردید نشان دهنده ناتوانی آنها در اثبات دلایل ضعیف است (نگاه کنید به: در باب اصالت شمشیر اردشیر یکم).