در متون مربوط به ایران باستان نیکی و بدی به صورت هست و نیست در مقابل هم قرار گرفتند به طوری که بارها در لا به لای متون باستانی زرتشتی اینچنین آمده است :
هستی اورمزد، نیستی اهریمن (1)
در اشعار عرفانی پارسی پس از اسلام هم نیکی و بدی به همان صورت در مقابل هم قرار گرفتند و شباهت آشکاری به موارد اشاره شده دارند؛ به طوری که مولانا در یک غزل زیبا می گوید:
اندک اندک زین جهان هست و نیست
نیستان رفتند و هستان میرسند (2)
به راستی پیوستگی فرهنگ ایرانی در طول تاریخ در خِرَدمندان ایرانی دیده می شود.
– خالقیان، مجید (۳۱ امرداد ۱۳۹۷). «خِرَد ایرانی: هست و نیست». پایگاه خِرَدگان.
نشانی رایاتاری:
پانویس:
1- نگاه کنید به:
ارداویراف نامه، ژینیو، فیلیپ (1382). ترجمه و تحقیق ژاله آموزگار. تهران، معین: ص 53
دینکرد، Madan, D.M. (1911). The Complete of The Pahlavi Dinkard, Bombay: 534.5-6
برای دانش بیشتر این نوشتار را بخوانید: اهریمن نیست!
2- دیوان شمس، غزل 819
شرایط استفاده از نوشتار: