خرد ایرانی
در متون ادیان ابراهیمی درباره گناه آدم و حوا و نافرمانی آنها سخن به میان آمده است و بسیاری از نویسندهها و شاعران، آدم و حوا را سرزنش کردهاند. اما هنرمندان و شاعران بزرگی هم بودند که چنین رویکردی نداشتند. از جمله در آثار حافظ شیرازی، رویکرد متفاوتی به این داستان دیده میشود.
سخنان کوروش که از استوانه کوروش گزینش شدهاند را میتوان از سخنان معتبر کوروش بزرگ دانست. آن مواردی که در کتیبهها و اسناد بابلی هم آمدهاند، از مطالب معتبر محسوب میشوند. اما آنچیزی که بیشتر از جنبههای تاریخی ما را بر آن داشت تا این همه این سخنان را گسترش دهیم جنبههای ادبی و اخلاقی این سخنان است.
از دوران باستان در میان ایرانیان خردمند، اندیشههایی بوده که در سخنگان پارسی دوران پس از اسلام نمود ویژهای داشته است. میتوان گفت گاه گاهی، پارسی گویان پس از اسلام به بهترین گونه اندیشهها را بازگو کرده اند و نمی دانم آیا بهتر از سخنان و سروده های آنان می توان روشنگری کرد یا خیر؟! هنگامی که این سرودهها را میخوانیم شاید ناخودآگاه یادی از خردمندان ایران باستان کنیم.
در متون مربوط به ایران باستان نیکی و بدی به صورت هست و نیست در مقابل هم قرار گرفتند به طوری که بارها در لا به لای متون باستانی زرتشتی اینچنین آمده است: هستی اورمزد، نیستی اهریمن