تاریخ و فرهنگ ایران زمین

نگاهی به مرمت و بازسازی های انجام گرفته در کاخ تچر

تخت جمشید و راز کاخ داریوش بزرگ

نویسنده: کوروش-شهرکی

کاخ تچر یا همان کاخ شخصی داریوش شاه یکی از اولین کاخ ها و سازه هایی بود که بر روی تخت جمشید پدیدار گشت. واژه «تچر» در زبان فارسی مانده است ، و به صورت «تَجَر» ویا «طَزَر» در آمده و آن را خانه زمستانی معنا کرده اند، البته اینکه این کاخ خانه زمستانی داریوش بزرگ بوده است برما معلوم نیست و شواهدی مبنی بر اینکه این کاخ از مجموعه کاخ های تخت جمشید اقامتگاه زمستانی داریوش بوده باشد به دست نیامده است. (شهبازی، 1389:ص144)

سنگ های این کاخ خاکستری و بسیار پاک تراش است چنانکه عکس آدمی در آن می افتاده و به همین دلیل در دوران معاصر آن را «آیینه خانه» یا «تالار آیینه» نیز می­خواندند.

تچر پس از تپه مرکزی بلند ترین کاخ و پس از کاخ آپادانا قدیمی ترین بنای تخت جمشید است که از یک تالار در وسط و اتاق ها و راهرو هایی در سه سمت شرقی ، غربی و شمالی و یک ایوان در جنوب شکل یافته است. که توسط دو راه پله منقش یکی در جنوب و متصل به ایوان ویکی در غرب و متصل به اتاق های غربی به آن وارد میشده اند. (سامی ، 1389:ص236) پلکان غربی البته در دوران اواخر هخامنشیان و به دست اردشیر سوم ساخته شد و به کاخ تچر اضافه گردید.

سنگ های این کاخ بر خلاف کاخ هدیش و سایر کاخ های پارسه نسبتا سالم مانده و مشخص است که این کاخ کمتر در معرض آتش سوزی اسکندر قرار گرفته است. (سامی،1389:ص234) همین سالم ماندن سنگ های کاخ تچر نسبت به سنگ های دیگر بخش های پارسه باعث شده بسیاری از رهگذران دوران های پس از هخامنشیان همچون ساسانیان و سلسله های اسلامی هر یک از خود کتیبه ای بر آن سرای بنگارند. این کتیبه های ارزشمند تصور مردمان پس از هخامنشیان را نسبت به ساختمان های آن دوره نشان میدهد و سندی بسیار ارزشمند هستند.

اما موضوعی که در مورد این کاخ جالب توجه است و برای برخی علاقه مندان تاریخ و فرهنگ ایرانی ایجاد پرسش کرده است. مقایسه عکس قدیمی از ناحیه شمال شرقی کاخ تچر با عکس امروزین آن است.

نبود یکی از درگاه های کاخ تچر در عکس دوران قاجار و پدیدار گشتن آن در عکس امروزین حکایت گر یک عملیات مرمت در کاخ های پارسه بوده و نیز یاد آور آن چیزی است که بر این سرای در طول 2500 سال رفته است.

پیش از فعالیت های باستان شناسی در عصر حاضر مردم محلی روستا ها و شهر های اطراف از اجزا و سنگ های کاخ تخت جمشید برای زیبا کردن خانه های خود و یا مصارف دیگر استفاده میکردند. دکتر سامی در مورد این استفاده ها و به دنبال آن آسیب هایی که مردم محلی به تخت جمشید وارد میساختند مینویسد:

«شکستن و بردن سنگ های کاخ ها به روستا های همسایه برای ساختن کلبه های روستایی و جدول بندی و پل سازی، به طوری که یکی از جهانگردان نوشته که در چند صد سال پیش که تخت جمشید را دیده ، در آنجا کارگرانی از سنگ های ستون ها مشغول تهیه سنگ آسیای آرد خرد کنی و آسیا های کوچک دستی بوده اند که در خود تخت جمشید تهیه کرده و به روستا ها و نواحی دیگر می­برده اند.»(سامی،1389:ص379)

درگاه های کاخ تچر نیز از این ماجرا مصون نبوده اند ، به عنوان مثال مردم محلی روستای ابونصر این درگاه ها را برای خانه های خود برده بودند، نخستین بار در سال 1930 گزارش داده شد که بخش هایی از قطعات روستای ابونصر در نزدیکی شیراز شباهت بسیاری به سنگ های هخامنشی تخت جمشید دارد. اما این موضوع تا سال 1964 پیگیری نشد و در این سال تیلیا ایتالیایی بررسی های تخصصی را در این محل انجام میدهد.

درگاه سنگی متعلق به کاخ تچر ، روستای ابونصر شیراز

درگاه سنگی متعلق به کاخ تچر ، روستای ابونصر شیراز (طالبیان،1393:ص173)

«نخستین مطالعاتی که در ماه دسامبر 1964 به وسیله مهندس سی ­کاربونه­ وجی تیلیا از بازمانده های معماری قصر ابونصر به عمل آمد و نیز بررسی های مفصل بعدی تیلیا هرگونه تردید را نسبت به جای اصلی این بقایای سنگی ، برطرف کرد و روشن شد که قسمت اعظم آن ها متعلق به اتاق های شمالی کاخ داریوش است . گزارش مشتمل بر توصیف دقیق توام با رسم ها و عکس هایی از همه سنگ های موجود در محل که بسیاری از آن ها در دیوار خانه های روستایی جدیدی به کار رفته بود به اداره کل باستان شناسی ایران تسلیم گردید.»(تیلیا،1351:ص68)

انتقال و مرمت درگاه های سنگی کاخ تچر از روستای ابونصر در شیراز به تخت جمشید

انتقال و مرمت درگاه های سنگی کاخ تچر از روستای ابونصر در شیراز به تخت جمشید (طالبیان،1393:ص173)

سر انجام 5 سال بعد در سال 1969 مقامات مربوطه اجازه انتقال این آثار به تخت جمشید را صادر کرده و بر اساس اصول مرمت و نگاهداری آثار تاریخی هریک را به جای خویش نصب کردند.

بی شک ما ایرانیان استحکام و زیبایی امروزین مجموعه جهانی پارسه را مدیون تلاش های بسیاری هستیم که در طی سالیان دراز برای مرمت و آسیب زدایی این میراث تاریخی انجام گرفته است. البته باید توجه کرد همانطور که نا آگاهی مردم محلی به میراث تاریخی ما آسیب ها وارد کرده است، باستان شناسان در خدمت استعمار نیز زیان هایی بس جبران ناپذیر به میراث ما وارد کرده اند، چراکه نخستین فعالیت های باستان شناسی در ایران که توسط فرانسوی ها در عهد قاجار انجام گرفت هدفی نداشت جز جمع آوری و قاچاق آثار تاریخی ایران به موزه های غربی چون لوور ! پس از قاجار با تاسیس سازمان های «اداره کل عتیقات» و «وزارت فرهنگ» تاراج آثار ملی ما کاهش یافت اما همچنان ادامه داشت! در دوران کنونی نیز حفاری های غیر مجاز کاوشگران گنج و دفینه در کنار بی توجهی و کم کاری مسئولان آسیب های بسیاری به میراث تاریخی ما وارد آورده است.

« بیاد آورید که شما خاک هستید. نسل ها به دنیا خواهند آمد و خواهند رفت ، شهر ها ساخته میشوند و سپس ویران خواهند گردید. ملت هایی به وجود خواهند آمد و راه زوال خواهند پیمود . اما ما تا ابد برجای ایستاده ایم تا به دنیا بگوییم که کشور ایران از هزاران سال پیش فرهنگ و هنر شگرف و نیروی عظیمی داشته است» (سخنی از شادروان علی سامی در وصف پارسه)

یاری‌نامه‌ها:

_ سامی، علی (1389). پایتخت‌های شاهنشاهان هخامنشی. تهران: انتشارات پازینه.

_ شهبازی، علیرضا شاپور (1389). راهنمای مستند تخت جمشید. تهران: بنیاد پژوهشی پارسه-پاسارگاد.

_ طالبیان، عبدالحسین (1393). تخت جمشید در تاریخ معاصر. شیراز: انتشارات نوید شیراز.

_ تیلیا، آن بریت (1351)، بررسی و مرمت در تخت جمشید و سایر اماکن باستانی فارس، ترجمه کرامت الله افسر، کتابخانه فروردین

دیدگاه‌ها


دیدگاه خود را در اینستاگرام در میان بگذارید:

خِرَدگان در تلگرام و اینستاگرام

کانال تلگرام خردگانبرگه اینستاگرام خردگان

خط میخی

خط میخی پارسی باستان - سامانه بومیش

درباره بزرگان

درباره زرتشتدرباره کوروش بزرگ
درباره فردوسیدرباره دکتر مصدق
به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
نگاهی به مرمت و بازسازی های انجام گرفته در کاخ تچر