نگاهی کوتاه:
چندی است که ایرانستیزان درباره کوروش و نینوا دروغ پردازی میکنند در حالی که در هیچ منبعی سخنی از فتح نینوا توسط کوروش بزرگ نیست و اصلا کوروش نینوا را فتح نکرده است که بخواهد قتل عامی انجام دهد. وقتی به متن اصلی یونانی کتاب گزنفون نگاه کنیم اصلا واژه نینوا نیامده بلکه واژه «بابِل» آمده است و چیزی هم درباره قتل عام مردم وجود ندارد. البته درباره فتح بابل اسناد و مدارک معتبر هم زمان با کوروش بزرگ در دست داریم که نشان میدهند این فتح بدون جنگ رخ داده است.
کوروش اصلا نینوا را فتح نکرد چه برسد که کسی را کشته باشد
مدتی است که کوروش ستیزان به دور باطل افتاده اند و برخی از موارد را تکرار میکنند در صورتی که از مدتها پیش به آنها پاسخ داده شده است. ولی از آنجایی که آنها کار دیگری نمیتوانند بکنند همان تحریفها را مدام تکرار میکنند.
در میان دروغهایی که کوروشستیزان میگویند، یک موضوع بسیار جالب توجه است. برخی از آنها میگویند کوروش در نینوا قتل عام انجام داد!! حال آنکه اصلا کوروش نینوا را فتح نکرده است و اصلا به نینوا حمله نکرد که بخواهد قتل عامی انجام دهد.
در هیچ منبعی سخنی از فتح نینوا توسط کوروش بزرگ نیست اما کوروشستیزان به کوروشنامه گزنفون، کتاب ۷، فصل ۵، برگردان رضا مشایخی (برگردانی پر از خطا) استناد میکنند. در صورتی که اگر به متن اصلی یونانی مراجعه کنیم در مییابیم که نینوا اصلا نیست و رضا مشایخی نینوا را به دلخواه در ترجمه خود آورده است.
نگاهی به متن اصلی یونانی
وقتی به متن اصلی یونانی کتاب گزنفون که در ایران به کوروشنامه مشهور شده است (یونانی: Κύρου Παιδεία، انگلیسی: Cyropaedia) رجوع میکنیم، میبینیم که اصلا واژه نینوا نیامده بلکه واژه «بابِل» آمده است!!
در متن اصلی یونانی (کتاب ۷، فصل ۵، بند ١) اینچنین آمده است (همچنین نگاه کنید به تصویر ١):
ἐπεὶ δὲ πρὸς Βαβυλῶνι ἦν ὁ Κῦρος …
تصویر ١: تصویر متن یونانی کوروشنامه گزنفون (Xenophon, 1897: p. 161)
مشاهده میفرمایید که آشکارا به بابل اشاره شده است.
مشخص نیست رضا مشایخی به چه دلیل از واژه نینوا استفاده کرده است. خوشبختانه تا به امروز برگردانهای بهتری به پارسی از کوروشنامه (با نام هایی مثل «زندگی کوروش»، «تربیت کوروش»، «زندگی نامه کوروش بزرگ») ارائه شده است و برگردان قدیمی و پر از خطای رضا مشایخی کمتر مورد استفاده قرار میگیرد.
در اینجا به دیگر برگردانهای پارسی اشاره میکنیم تا نقص کار رضا مشایخی مشخص شود.
گزنفون، کتاب ۷، فصل ۵، بند ١:
برگردان ابوالحسن تهامی:
چون کوروش به بابِل فراز شد …
برگردان خشایار رخسانی:
هنگامی که کوروش در پیش دیوار بابِل نمایان شد…
نقص برگردان رضا مشایخی فقط در این مورد نیست بلکه در جاهای گوناگون، عدم درک از مطلب و همچنین کمبودها دیده میشود؛ حتی گاهی اضافاتی هم توسط مترجم صورت گرفته است و به عنوان متن اصلی آمده است!! بنابراین به هیچ وجه نمیتوان به این برگردان اعتماد کرد.
به نظر میرسد اقدامات رضا مرادی غیاث آبادی که به تحریفگر منابع تاریخی مشهور شده، در رواج این موضوع تأثیر گذاشته است.
نگاه کنید به:
غیاث آبادی و مصادره اسناد تاریخی (تحریف نوشته های گزنفون توسط رضا مرادی غیاث آبادی)
گزنفون چه گفته است؟
تا اینجا مشخص شد که گزنفون درباره فتح بابل مواردی را نوشته است اما کوروشستیزان نوشتههای گزنفون را هم در این بخش تحریف میکنند و حتی به همان برگردان مشایخی هم وفادار نیستند. آنها بخشهای دلخواه را به صورت تحریفی ارائه میدهند و قصد تخریب دارند.
به هر حال بر اساس کوروش نامه گزنفون چندی از سپاهیان بابلی کشته شدند. متن کوروش نامه گزنفون اینچنین است:
سپاه آغازید به درون شهر رفتن، و از کسانی که با ایشان رویاروی آمدند چندی کشته شده و بر زمین افتادند… (کوروش نامه گزنفون، دفتر ۷، بخش ۵، بند ۲۶، ترجمه ابوالحسن تهامی).
در یک نوشتار دیگر به صورت مفصل به گفتههای گزنفون و تحریف کوروش ستیزان پرداخته ایم که پیشنهاد می کنیم حتما آن نوشتار را مطالعه کنید (نگاه کنید به: کوروش مردم شهر را کشته است؟!)
آیا نوشتههای گزنفون بدون نقص است؟
مشخص است که نوشتههای گزنفون درباره فتح بابل دقیق نیست و با اشکالاتی مواجه است. چرا که بر اساس منابع معتبر و هم زمان با کوروش بزرگ آشکار میشود که شهر بابل بدون جنگ فتح شده است.
نوشتههای گزنفون ارزشهای اخلاقی و هنری ویژه ای دارد و حتی امتیازاتی که از نظر تاریخی نسبت به دیگر منابع هم عصر خود دارا میباشد اما باید بپذیریم که اشکالات زیادی هم در آن دیده میشود. این اشکالات در شرایطی پیش آمده که گاهی باید نویسنده را درک کرد. بالاخره گزنفون یک غیر ایرانی از سرزمین دور بوده که پس از سالهای زیادی از کوروش بزرگ، به تاریخ پژوهی درباره او پرداخته است. وقتی این اشکالات را با اشکالات هرودوت و کتزیاس مقایسه می کنیم باز هم شرایط بهتری به نظر میآید.
بر اساس منابع معتبر بابل بدون جنگ فتح شد
درباره فتح بابل منابع بسیار مهمتر و همزمان با رویداد مورد بحث وجود دارند و بدون شک این اسناد، معتبرتر هستند. اسناد و الواح باستانی از فتح بابل به جا ماندهاند که با یکدیگر همانندی دارند، از جمله رویدادنامه نبونئید، استوانه کوروش و حتی استوانهای که از آخرین پادشاه بابل باقی مانده است. نوشتههای منابع عبری هم تا حدودی آنها را تأیید میکنند. علاوه بر اینها، اسناد و مدارک تجاری و اداری بابل که از همان روزهای فتح بابل به دست ما رسیده است، اسناد اشاره شده را تأیید میکنند که این موضوع از اهمیت فراوانی برخوردار است.
در استوانه کوروش میخوانیم:
(و آنگاه که) سربازان بسیار من[=کوروش] دوستانه اندر بابل گام برمی داشتند، من نگذاشتم کسی (در جایی) در تمامی سرزمینهای سومر و اکد ترساننده باشد (استوانه کوروش، بند ۲۴).
همچنین در رویدادنامه نبونئید اینچنین آمده است:
در روز شانزدهم [تشریتو] (= ۲۰ مهر ماه)، اوگبرو، فرماندار گوتیوم و سپاه کوروش بی کارزار به بابل آمدند. پس از آن نبو-نائید، آن زمان که به (بابل) بازگشته بود، دستگیر شد (ارفعی، ۱۳۸۹: ص ۱۴).
گفتههای منابع یهودی درباره کوروش هم قابل بررسی است که با گفتار استوانه کوروش هماهنگی نسبی دارد (نگاه کنید به: کتاب اشعیای نبی، اواخر باب ۴۴ و اوایل باب ۴۵).
اما آثار مهمی که برای پژهشگران تاریخ اهمیت ویژهای دارند، آثاری هستند که با زندگی روزمره مردمان سر و کار دارند. این آثار نمیتوانند به ما دروغ بگویند، چرا که نویسندگان آنها قصد ثبت کردن موضوعاتی دارند که به زندگی روزمره مردم مربوط است. مانند ثبت یک معامله و… هر وقت چنین اسنادی در اختیار داشته باشیم و فعالیتهای پر شمار مردم در زندگی روزمره بدست ما برسد متوجه میشویم که زندگی آرامی در جریان بودهاست. جالب آنکه مجموعهای از این آثار به جا مانده است و نشان میدهد آنچه در رویدادنامه نبونئید و استوانه کوروش آمده، درست است (نگاه کنید به: اسناد شگفت انگیزی که محتوای استوانه کوروش را تأیید میکنند).
با وجود این همه شواهد و مدارک و اشتراک آنها با یکدیگر، معلوم میشود که بابل بدون جنگ فتح شده است. برخلاف ادعای کوروش ستیزان خود کوروش ابتدا وارد بابل نشده بود بلکه یکی از سرداران او وارد شد و چندی بعد در روز سوم ماه Arahsamna بابلی (مصادف با ۲۹ اکتبر و برابر با هفتم آبان) در سال ۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش وارد بابل شد و از او استقبال با شکوهی به عمل آمد (رویدادنامه نبونئید، ستون ۳، بند ۱۸ و ۱۹). به همین دلیل روز هفتم آبان، به عنوان روز کوروش بزرگ مطرح شده است (نگاه کنید به: سند روز کوروش بزرگ)
همانطور که مشاهده شد اصلا کوروش بزرگ نینوا را فتح نکرده است و واژهای هم که در کوروشنامه گزنفون آمده بابِل است. درباره فتح بابل اسناد و مدارک مهمی در دست داریم که نشان میدهند این فتح بدون جنگ رخ داده است.
بنمایهها و یارینامهها:
– خالقیان، مجید (۳ خرداد ۱۳۹۹). «دروغی دیگر: کوروش و قتل عام مردم نینوا». پایگاه خردگان.
– ارفعی، عبد المجید (۱۳۸۹). فرمان کوروش بزرگ. مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی. تهران.
– گزنفون (١٣٨٩). زندگی کوروش (تربیت کوروش). ترجمه ابوالحسن تهامی. تهران: نگاه.
– گزنفون (سنفون). زندگی نامه کوروش بزرگ. ترجمه خشایار رخسانی. انجمن پژوهشی ایرانشهر.
– گزنفون (١۳۴۲). کورش نامه. ترجمه رضا مشایخی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
– Xenophon (1897). Cyropaedia of Xenophon. By C.W. Gleason. Roxbury Latin School. American Book Company.