بسیاری از ترجمههای ناقص و دارای عیب و اشکال استوانه کوروش بزرگ که در فضای تارکده (اینترنت) و بسیاری از کتابها موجود هستند، در واقع فقط ترجمه ای فارسی از برگردانهای انگلیسی یا فرانسوی نوشتههای این استوانه میباشند که اشتباهات و معایب زیادی دارند.
خوشبختانه ترجمههای خوبی به فارسی آن هم به صورت مستقیم از بابلی به پارسی انجام گرفته است؛ از جمله میتوان به ترجمه دکتر شاهرخ رزمجو اشاره کرد.
ترجمه دکتر شاهرخ رزمجو با توجه به قطعات تازه یافت شده صورت گرفته است. ایشان در بخش خاورمیانه موزه بریتانیا هستند و همچنین نام دکتر شاهرخ رزمجو در میان اساتید دانشگاه تهران هم به چشم می خورد.
سطر های ۱، ۲، ۳۶ و همچنین ۴۴ و ۴۵ این ترجمه به کمک دو قطعه از یک لوحه گلی نو یافته در موزه بریتانیا، حاوی نسخهای دیگر از متن استوانه کوروش، بازسازی شده اند.
جالب آنکه نام کاتب لوحه گلی (مربوط به دو قطعه نو یافته) به این صورت بیان شده است:
[نوشته و تطبیق] شده [از (روی لوحه ی)…]؛ (این) لوحه قیشتی – مردوک، پسرِ […].
برای دیدن برگردان دکتر رزمجو بر روی پیوند زیر کلیک کنید:
ترجمه استوانه کوروش از متن اصلی بابلی به فارسی: دکتر شاهرخ رزمجو
نگاهی به دیدگاههای دکتر رزمجو درباره استوانه کورش بزرگ
از کتاب استوانه کورش بزرگ، نوشته دکتر رزمجو: استوانهی کورش بزرگ، بیشک یک اثر مهم در تاریخ ایران و جهان بهشمار میرود. با اینکه این استوانه یک اثر بابلی است و در بابل در منطقهی میانرودان (بینالنهرین در عراق کنونی) به دست آمده، ولی یکی از مهمترین اسناد تاریخ ایران و هویت ایرانی بهشمار میرود. چرا که در آن نمودی ار فرهنگ، اندیشه، رفتار و جهانبینی ایرانیان باستان دیده میشود. بنابراین، معرفی این اثر فرهنگی برای ایرانیان اهمیت بسیار دارد تا این اثر ارزشمند را بهتر شناخته و با اندیشهها و تاریخ نیاکانشان بیشتر آشنا شوند (ص 11).
در واقع یک پیام روشن این استوانه، پرهیز از خشونت از سوی فرمانروایی است که در اوج قدرت است. واژههایی که در این کتیبه بیشتر بر آنها تکیه شده؛ صلح، رهایی، شادی و آرامش است. با چنین رفتاری بود که بابلیان، کورش و پس از او، شاهان هخامنشی را به عنوان فرمانروایان خود پذیرفتند و آنان را با عنوان «شاه بابل» خطاب کردند. در صورتی که این عنوان را هرگز برای اسکندر به کار نبردند. کورش نیز همچون یک شاه خارجی رفتار نکرد، بلکه درست مانند یک شاه بابلی و مطابق سنتهای آنان رفتار کرد، در کتیبهی «روایت منظوم» آمده است که کورش همچون یک فرمانروای بابلی، خود بیل و کجبیل و زنبیل آب به دست گرفت و کار ساخت دیوار بابل را آغاز کرد.
با اینکه شاهان بیگانه نیز پیش از کورش به بابل تاخته بودند و برخی در بابل دست به انجام ساخت و سازهایی زده بودند، اما بابل در طول تاریخ طولانی خود پیش از کورش، هرگز چنین رفتاری را تجربه نکرده بود. فرمانروایان و فاتحان پیش از کورش در صورتی که مردمان شکست خورده را کشتار نمیکردند، همواره آنان را از سرزمین مادری خود به سرزمینهای دوردست کوچ میدادند. کورش تنها فاتحی است که برخلاف فرمانروایان پیش از خود، نه تنها مردمان را از خانههایشان کوچ نداد، بلکه کوچ دادهشدگان را به سرزمینهای مادریشان بازگرداند که این کار در تاریخ بیسابقه است (ص 72).
او همچنین برخلاف فاتحان گذشته که پرستشگاهها و مکانهای مقدس سرزمینهای دیگر را تاراج و ویران میکردند و نمادهای مقدس را به سرزمین خود میبردند، پرستشگاههای آسیبدیده را بازسازی کرده و همانگونه که خود میگوید، خدایان را به جایگاههایشان بازگردانده است. به همین دلایل است که دینهای دیگر از کورش با احترام یاد کردهاند.
بنابراین با توجه به آنچه در استوانه از زبان خود کورش بیان شده است، میتوان دریافت که چرا کورش در متون کهن شخصیتی قابل احترام دارد. او رسم تازهای در تاریخ بنیان نهاد که افتخار را نه در تاراج و ویرانی شهرها و کشتار مردم، بلکه در رسیدگی به آنان و آزادی دادن به مردم برای ادامهی راه و روش زندگیشان بهشمار میآورد (ص 73).
برای دانش بیشتر نگاه کنید به:
آیا آنچه در استوانه کوروش نوشته شده واقعیت داشته است؟
اسناد شگفت انگیزی که محتوای استوانه کوروش را تأیید میکنند
با توجه به آنکه استوانه کوروش بزرگ از آثار شاهی و یادبودی میباشد که معمولا این گونه آثار توسط نهاد های قدرت نگارش مییافتهاند، هر پژوهشگری ممکن است این پرسش را مطرح کند که آیا آنچه در استوانه کوروش نوشته شده است واقعیت دارد یا فقط یک تبلیغ است؟! چالشی که برای بسیاری از آثار اینچنینی وجود دارد.
برای تحقیق درباره این موضوع نیاز است که به منابع دیگر مراجعه کنیم و با بررسی آنها به نتیجه برسیم. خوشبختانه درباره آنچه در استوانه کوروش از آن سخن به میان میآید، یعنی فتح بابل، منابع دیگری هم در دست داریم، از جمله منابع یونانی، یهودی و… اما از همه مهم تر، آثار باستانی بیطرفی هستند که همزمان با روزهای فتح بابل نگارش یافته اند. با بررسی این منابع و کنار هم گذاشتن آنها در مییابیم که مواردی مانند فتح بدون جنگ و خونریزی شهر، رفتار توأم با مهر و انسانیت کوروش بزرگ و… که در استوانه کوروش آمده، واقعیت داشته است و شواهد زیادی این موارد را تأیید می کنند.
نوشتهای با توجه به پژوهشهای دکتر شاهرخ رزمجو:
دکتر شاهرخ رزمجو در دانشگاه تهران نکات مهمی را درباره استوانه کوروش مطرح کرد. به گزارش ایسنا، رزمجو در سومین همایش یادبود استوانه کوروش گفت: با معرفی منشور کوروش به دنیا، این اثر تاریخی در گالری شماره ۵۱ موزه بریتانیا بهنمایش درآمد. از آن زمان تا کنون، این استوانه یکی از ۱۰ اثر برتر موزه بزرگ بریتانیا است که هرچند یکسوم متن آن مفقود شده، ولی یکی از کپسولهای اطلاعاتی موجود در دنیا است که با وجود آنکه نوشتهها و زبانش بابلی است، ولی به معرفی هویت ملت ایران پرداخته است.
دکتر شاهرخ رزمجو با ارائهی اسنادی دربارهی منشور کوروش تأکید کرد: منشوری که سه سال پیش برای نمایش به ایران آورده شد، استوانهی اصلی کوروش بود و نه یک مولاژ یا استوانهای تقلبی.
این باستانشناس که مدتی مسئول مجموعهی «ایران باستان» در بخش «خاورمیانه» موزهی بریتانیا بوده، با تأکید بر اینکه استوانهای که دو سال پیش برای نمایش به ایران آورده شد، اصل منشور کوروش بوده است، اظهار کرد: بحثهای زیادی دربارهی جعلی بودن منشور کوروش مطرح شد؛ برخی میگفتند یک طرف منشور اصلی که در موزهی بریتانیا است، شکستگی عمیقی دارد و طرف دیگر، آن سالم است. این در حالی است که وقتی این استوانه به تهران فرستاده شد، برخی از این خصوصیات را نداشت.
او با تأکید بر اینکه موزهی بریتانیا برای جابهجایی منشور کوروش قوانین سختگیرانهای دارد، توضیح داد: برای جلوگیری از بیشتر شدن شکستگیهای منشور کوروش، بخشهای شکستهی آن را که ترکهایی داشت، با قطعات رزین پر کردند تا ترکهای این اثر تاریخی در هنگام جابهجایی بیشتر نشود. از سوی دیگر، عدهای با استناد به بخشهای بدون متن و شکستهی منشور که هنگام نمایش در ایران، قدری حالت مصنوعی داشت، میگفتند که این اثر، مصنوعی است. در حالی که آنها نمیدانستند برای حفاظت از چنین اثر مهمی، استفاده از برخی مواد حفاظتی ضروری است.
این عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران که تالار کتیبهها را در موزه ملی ایران راهاندازی کرده است، با اشاره به اینکه اروپاییها کوروش را قبل از پیدا شدن این منشور، از طریق متون «عهد عتیق» میشناختند، گفت: بسیاری از پادشاههای پس از کوروش، مانند اسکندر هرچند رفتارشان کاملا متضاد با رفتار کوروش بود، ولی همیشه به او احترام میگذاشتند.
وی همچنین درباره استوانه کوروش، بیان کرد: در ۱۹ سطر اول این منشور، کاهنان کوروش را معرفی کردهاند و از سطر بیستم به بعد، کوروش خود بهصورت مستقیم درباره فتح بابل، دیدگاهش درباره آن جنگ و چگونگی رفتارش با مردم صحبت میکند. سطر ۳۶ منشور کوروش نیز جای مناقشات زیادی دارد.
او افزود: هشتماه پیش، برای آخرینبار منشور کوروش بازخوانی شد و از آن، یافتههای جدیدی بهدست آمد.
رزمجو در پایان، از نخستین مترجم منشور کوروش «حسن پیرنیای مشیرالدوله» یاد کرد که در زمان قاجار برای نخستینبار متن کوروش را ترجمه کرد.
بنمایهها و یارینامهها:
– (۸ آبان ۱۳۹۲). «اصل منشور کوروش به ایران آمد چون …». خبرگزاری ایسنا.
– رزمجو، شاهرخ (١۳۸۹). استوانه کورش بزرگ. تهران: فرزان روز.
– Razmjou, Shahrokh. “Translation of the text on the Cyrus Cylinder- Translated from the original text by Shahrokh Razmjou, curator, Department of the Middle East“. The British Museum.