تاریخ طبری
طبری روایتی نقل کرده که خسروپرویز نامه پیامبر را پاره کرده است ولی یعقوبی از پاسخ خسروپرویز به پیامبر هم یاد کرده است. ذکر داستان نه در منابع اسلامی اشتراک دارد و نه در قرآن و منابع ایران باستان چنین داستانی وجود دارد. گویا داستانها با سنتهای اعراب آمیخته شدهاند و نهایتا داستانی مورد پسند خلفا که قصد کشورگشایی داشتند، شکل گرفتهاند.
منابع باستانی ایرانی تاثیر مهمی در نمایان ساختن چهره واقعی کوروش بزرگ داشتند. آثار باستانی و کتیبههای به جا مانده از دوران باستان بسیار معتبرتر از منابع دیگر مانند منابع یونانی هستند. نام کوروش بزرگ در بسیاری از منابع ایرانی پس از اسلام دیده میشود و از او به نیکی یاد شده است. شواهد گوناگون نشان میدهند که اشکانیان و ساسانیان، هخامنشیان را بخشی از پادشاهان کیانی میدانستند.
منابع موثق تاریخی بارها از کشتار مردم بیگناه توسط سپاهیان خلفا در فتوحات نوشتهاند. تجاوز و بردهداری از کارهای رایج بوده است. منابعی مانند تاریخ طبری، آثارالباقیه، اخبار الطوال، الکامل، تاریخ بخارا، فتوح البلدان بلاذرى و... روایات فراوانی از کشتار گسترده ایرانیان توسط سپاهیان خلفا نوشتهاند. در شهرها و مناطقی چون استخر، طمیسه، ری، شاپور، گرگان، سرخس، نهاوند، جلولا، سغد، بخارا، خوارزم و… کشتار و ستمهای فراوانی رخ داده است.
نام کوروش بزرگ چند بار در تاریخ طبری آمده است و واقعه بازگرداندن یهودیان به سرزمینشان را بازگو کرده است. البته طبری موارد گوناگونی را درباره کوروش بزرگ نقل کرده است که نشان دهنده آمیختگی روایات کهنتر است. در واقع به دلیل نابودی اسناد و مدارک، آمیختگیهای زیادی رخ داده است و طبری هم صرفا روایتها را بیان کرده است.
درباره علل و انگیزه این اقدام، گفته های فراوانی مطرح شده است اما به نظر می رسد این اقدام واکنشی به سخت گیری های آن عصر بوده است. پیروز مجبور بود روزانه مبلغ زیادی را به مغیرة بپردازد و این موضوع باعث ناراحتی او شد. وی به نزد عمر بن خطاب گلایه کرد و عمر هم به او گفت وقتی آن غلام این همه کار می داند، مبلغی که می پردازد چندان هم زیاد نیست...