در ابتدای بحث بد نیست به تحلیل سومند حسن پیرنیا درباره دین هخامنشیان اشاره کنیم که به صورت مختصر و مفید توضیح خوبی درباره آیین هخامنشیان داده است. او در کتاب تاریخ ایران باستان مینویسد:
شاهان هخامنشی تعصب مذهبی نداشتند. یعنی هر ملتی را به معتقدات خود وا می گذاشتند… مورخین یونانی در باب مذاهب ایرانیان نه دقیق شده و نه به شرح پرداخته اند. آنچه راجع به این مطلب استنباط میشود، کلیاتی است که از اوستا و کتیبهها و آثار شاهان هخامنشی به دست آمده است. بر اساس این مدارک چنین به نظر میرسد که شاهان هخامنشی پیروان مذهب زرتشتی بوده اند (پیرنیا، ۱۳۸۸: ص ۱۳۴).
میدانیم که در کتیبههای پادشاهان هخامنشی بعد از کوروش بزرگ از جمله داریوش بزرگ که خویشاوند کوروش بوده است، اهورامزدا گرامی داشته شده و به عنوان خدای بزرگ که آسمان و زمین را آفریده مطرح می شود.
مطابق با گزارش گزنفون، کوروش از دینمردان که «مغان» نام داشتند، بهره میبرد و آنها را برای اعمال دینی فرا میخواند (نک: کوروش نامه گزنفون، دفتر ۴، بخش ۵، بند ۱۴)، بسیاری از پژوهشگران با توجه به این مطلب و همچنین دیگر آثار، دین کوروش را با سنت مزدایی در پیوند می دانند.
مری بویس مینویسد که کوروش همانند نیاکانش زرتشتی بوده است و از موارد مهم مورد توجه او، می توان به آتشکدههای پاسارگاد اشاره کرد که یادآور آیین زرتشتی هستند (Dandamayev, 2011، نک: Boyce, 1988).
مسلم است که پادشاهان هخامنشی از جمله کوروش بزرگ دارای تسامج مذهبی بودند و به باورهای اقوام گوناگون احترام می گذاشتند. رفتار دوستانه کوروش و احترام او به آیین اقوام گوناگون همانند بابلیان و یهودیان بسیار مشهور است و نمونه بارز این احترام در استوانه کوروش بزرگ دیده می شود.
جانشین کوروش بزرگ یعنی کمبوجیه هم پس از فتح مصر همچون پدرش عمل کرد. او به سپاهیانش دستور داد تا شهر را غارت نکنند و از آثار به جا مانده مشخص است که کمبوجیه به عقاید مصری ها احترام گذاشت. برای مثال کتیبه ای به خط هیروگلیف بر روی مجسمه بدون سر متعلق به پسر کاهن بزرگ حک شده است که حاوی این مطالب است:
هنگامی که کمبوجیه، شاه بزرگ و شاه تمام کشورها به مصر آمد، با او مردان بسیاری از کشورهای مختلف بودند. او در این کشور به تمام پادشاهی یافت.. سپس پادشاه به معبد سایس رفت و در برابر الهه نیت به خاک افتاد… او مرا پزشک بزرگ نامید و من به دستور پادشاه، زمینهای خوب به کاهنان دادم، کودکان را غذا دارم، کارهای سودمند برای تنگدستان و یتیمان انجام دادم و به فرمان شاه، همه را از گرفتاریهای بزرگ رهانیدم (محمدپناه، ۱۳۸۴).
محتوایات این کتیبه یادآور استوانه کوروش میباشد و شباهت آشکاری به آن دارد.
آنچه که درباره زمان داریوش مهم مینماید این است که کتیبههایی به زبان مادری هخامنشیان نگارش یافت و ما بیشتر با آیین بومی آنها آشنا میشویم. در کتیبههای پارسی باستان داریوش، آشکارا اهورامزدا ستایش شده و خدای بزرگ دانسته شده است.
اما با این حال سیاست احترام به ادیان گوناگون همچنان تداوم یافت، به طوری که باز هم رفتار داریوش یادآور رفتار کوروش و کمبوجیه است. در زمان داریوش باز هم گروه دیگری از یهودیان به بازسازی معابد خود پرداختند و این نشان از احترام داریوش به آیین آنها دارد (بادامچی، ١٣٩١: ص ۲۰). در آثار به جا مانده از مصر هم احترام به عقاید بومی به چشم میخورد.
این احترام به اقوام گوناگون در هنر و معماری هخامنشیان هم به چشم می خورد. برای مثال کاخ پارسه (تخت جمشید) از دید هنری بسیار ارزشمند است چرا که از شیوههای هنری تیرهها و مردمان گوناگون بهره برده است. یادبودهایی که در پارسه میبینیم دستاورد هنرمندان فراوانی است و بازگوکننده تلاشهای هزاران ساله آنهاست.
به راستی چرا کوشش شده است در هنر هخامنشی، این همه هنر گوناگون جای گیرد؟! میدانیم که پیروی از یک شیوه و روش ویژه یک هنر، بسیار سادهتر است؛ چرا هخامنشیان این رنج را به جان خریده اند؟!
هنگامی که به چگونگی فرمانروایی هخامنشیان نگاه میکنیم، در مییابیم که تیرههای فراوانی در شاهنشاهی جای داشتند. همانگونه که از نقش برجستههای پارسه پیداست، مردان گوناگون با چهرهها و پوشاک گوناگون نقش شده اند. با نگاه به این نکتهها میتوان گفت گردآوری این همه هنر در کنار یکدیگر، نشانی از پاسداشت فرهنگ و هنر تیرههای گوناگون در شاهنشاهی هخامنشی میباشد. به گفتاری دیگر یادآور سیاستهای فرهنگی آن دوران است به گونه ای که همه تیرهها، «پارسه» را از خود بدانند و با آن پیوند برقرار کنند.
همچنین نگاه کنید به:
بن مایهها و یاری نامهها:
– دهقان، اشکان (۱۱ خرداد ۱۳۹۵). «فرهنگ و مذهب و هنر ایرانیان در دوره هخامنشیان». پایگاه خردگان.
– بادامچی، حسین (١٣٩١). فرمان کورش بزرگ، تهران: نگاه معاصر.
– پیرنیا، حسن (۱۳۸۸). تاریخ ایران باستان. جلد ۱. تهران: سپهرادب.
– خالقیان، مجید؛ پارسا، پوریا (۶ خرداد ۱۳۹۵). «دین کوروش بزرگ چه بود؟». پایگاه خردگان.
– دهقان، اشکان (۱۳ امرداد ۱۳۹۴). «شکوه پارسه». پایگاه خردگان.
– گزنفون (١٣٨٩). زندگی کوروش. ترجمه ابوالحسن تهامی. تهران: نگاه.
– محمدپناه، بهنام (۱۳۸۴). اسرار تمدن مصر باستان. تهران: سبزان.
– Boyce, Mary (1988). “The Religion of Cyrus the Great,” in A. Kuhrt and H. Sancisi-Weerdenburg, eds., Achaemenid History III. Method and Theory, Leiden, pp. 15-31
– Dandamayev, Muhammad A (2011). “Cyrus II The Great”. In Encyclopædia Iranica. Originally Published: December 15, 1993. Last Updated: November 10, 2011
یک خواهش دوستانه
خواهشمند است اگر قصد رونوشت از این نوشتار را دارید، بنمایه (www.kheradgan.ir) و نویسنده آن را یاد کنید