تاریخ و فرهنگ ایران زمین

گاهشماری در مصر باستان

مصر سرزمینی است که با وابسته بودن حیات اجتماعی خود به نیل و سلطه‌ی دینی خدایان آسمانی توانست به ریاضیات پیشرفته‌ای نسبت به سایر سرزمین‌های همجوار خود دست یابد. گاهشماری در این سرزمین از اوایل هزاره‌ی سوم ق.م جریان داشته است. مصر، گاهشماری یا بهتر بگوییم گاهشماری‌هایی را دارا بوده که هر یک کارکرد‌ها و الزامات خاصی را در جامعه‌ی کهن آن زمان داشتند. گاهشماری قمری که حاصل اولین تلاش مصریان برای محاسبه‌ی زمان بود و در اختیار کاهنان قرار گرفته بود تا موقع جشن خدایان خود و انجام فرامین دینی خود را بدانند اما با جا به‌ جایی فصل‌ها وکبیسه‌هایش گاهشماری را برای مردمان عادی و امورات دولتی دشوار ساخته بود. به همین سبب گاهشماری گردان و یا عرفی ۳۶۰ روزه و پس از آن هم گاهشماری u1 روزه را به وجود آورند و… فرضیاتی وجود دارد که ایرانیان در دوران هخامنشیان اصول گاهشماری اوستایی نو را از مصریان الهام گرفتند و با اعمال تغییراتی آن را به صورت گاهشماری رسمی و عرفی، جایگزین گاهشماری اوستایی کهن کردند. در این پژوهش سعی بر آن داشتم تا با روش توصیفی و تحلیلی به بیان گاهشماری‌های رایج مصر کهن و شکل و چگونگی آنها بپردازم.


نویسنده: اسماء معصومی نژاد (دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ، دانشگاه باهنر کرمان)

گاهشماری در مصر باستان

١- درآمد:

تعداد گاهشماری‌هایی که انبوه تمدن‌های جهان ما، در گذشته و اکنون به کار برده و می‌برند بی‌شمار است. زمانی که مورخان توانستند با جهد و تلاش بسیار پی به شیوه‌ی گاه‌شماری‌های باستان ببرند. از چنین پیچیدگی و تبحری در گاهشماری و دقت و نزدیکی به زمان در شگفت ماندند. تمامی گاهشماری‌های دنیای باستان دو ویژگی خاص داشتند یا یک عامل قمری برای تشخیص واحدهای کوچک زمان و یا یک عامل خورشیدی برای اندازه‌گیری سال یا به عبارت دیگر تکرار ادواری فصل‌ها داشتند. ظاهراً تنها همین عامل دوم برای کشاورزی اهمیت داشته است و پاسخگوی نیازهای عملی مرحله‌ی پیشرفته‌تر یک تمدن بوده است.

یکی از تمدن‌هایی که توانست به گاهشماری پیشرفته‌ای دست یابد تمدن مصر بود. تمدنی که با شناختن فلک آسمانی توانستند تمدن خود را به اوج فر و شکوه رساندند. بسیاری از جزئیات گاهشماری مصری مبهم و نامعلوم است، اما از تأثیراتی که گاهشماری مصری بر سایر ملل گذاشته است می‌توان پی به والایی دانش نجوم و هندسه‌ی مصریان برد.

یکی از تمدن‌هایی که از مصریان تأثیر پذیرفت، تمدن عظیم هخامنشی بود که در سده‌ی پنجم یا ششم ق.م از گاهشماری مصری تأثیرات فراوانی پذیرفت. در واقع به نظر می‌رسد گاهشماری اوستایی نو برگرفته از گاهشماری مصری بوده و جایگزین گاهشماری اوستایی کهن شده است.

برای دانش بیشتر نگاه کنید به:

تأثیرات متقابل گاهشماری‌های مصری و ایرانی بر یکدیگر

با آنکه به علت کمبود آثار باقی مانده از تقویم مصریان به سختی می‌توان پی به بسیاری از جزئیات و حقایق گاهشماری مصری برد، کلیتی از انواع گاهشماری در مصر باستان قابل دستیابی است که در این نوشتار به معرفی و بررسی آنها می‌پردازیم.

۲- گاهشماری‌های رایج در مصر باستان

آنچه از نجوم مصر قدیم باقی مانده است بسیار اندک است. ابسا (روحانیان مصری) مطالب زیادی می‌دانستند اما نمی‌خواستند کسی از آنها اطلاع یابد. آنها می‌توانستند ستارگان ثابت را از سیارات تشخیص دهند و چون معبودهای اصلی کیش مصریان باستان اجرام آسمانی بودند روحانیت مصر در نگاه داشتن حساب زمان و پیش بینی پدیداری و ناپدیداری ایزد آسمانی مهارت یافتند (ولز، ١۳۸۴: ص ۲۴۸).

هر سال با فرا رسیدن بارش باران‌های سنگین و ذوب برف‌ها در سرچشمه‌های نیل در کوه‌های آفریقای مرکزی باعث جریان یافتن سیلاب‌های می‌شود. بین ماه‌های ژوئیه «تیر ماه تا اکتبر» آبان ماه رود نیل از کناره‌هایش سرریز می‌کند. کاهنان مصری می‌خواستند جشن‌های مذهبی با روزهایی که برای کشاورزی معتبر و با اهمیت بود مصادف شوند. به همین دلیل کاهنان مصری باید روشی علمی برای قرار گرفتن در جریان زمان ابداع می‌کردند (اسمیت، ١۳۸۰: ص ۴۷).

همین دو دلیل کافی است تا پی به اهمیت نجوم گاهشماری در مصر باستان ببریم. مصر باستان از همان ابتدا ریاضیات پیشرفته‌ای داشت و به خاطر قرار داشتن در همجواری رود نیل و طغیان‌های هر ساله‌ی این رود و وابسته بودن زندگیشان به آن و اینکه خدایانشان آسمانی بودند، به گاهشماری و نجوم توجه بسیاری کردند اما چون این علم در دست کاهنان بود کمتر کسی از آن آگاهی داشت.

امروزه دانستنی‌های ما از گاهشماری‌های مصری اندک است اما آشکار است که در مصر باستان همزمان چند نوع تقویم در کنار هم رایج بوده‌اند.

از جمله این گاهشماری‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

– سال قمری ۵-۳۵۴ روزه

– سالی ۳۶۰ روزه که جنبه‌ی دینی داشته و بیشتر ابزار دست روحانیت مذهبی مصر باستان (کاهنان) بود و سال معبدی نامیده می‌شد.

– سال ۳۶۵ روزه معروف به سال عرفی یا گردان که از آن در امور مربوط به تعیین ساعات روز و شب و فلق وشفق – مجموعاً ۲۴ ساعت – و کارهای روزانه و محاسبات نجومی، اندازه‌گیری و فواصل میان پدیده‌ها سود می‌جستند.

– سال u2 روزه برابر با فاصله‌ی میان دو طلوع صبحگاهی شعری=شباهنگ=سپدت=تیشتر معروف به سال سوتیسی

۲-١- گاهشماری قمری

این نوع گاهشماری بر اساس نیاز تعیین محل جشن تولد«رع» بود که به وجود آمد. سال قمری مصری معمولاً از دوازده ماه ۲۹ یا ۳۰ روزه‌ی رؤیت شده تشکیل می‌شود و اولین ماه آن پس از جشن مذکور بود. تعداد روزهای این سال ۳۵۴ روز بود و هر دو سه سال یک بار کبیسه می‌کردند. این تقویم در مصر علیا بر اساس جشن عمده‌ی پرت سپدت که در آخر ماه بود انجام می‌دادند (ولز، ١۳۸۴: ص ۴۳۵).

ماه قمری مصریان بر عکس کشورهای همسایشان با رؤیت نخستین هلال ماه در افق مغرب پس از غروب آفتاب شروع نمی‌شد. ماه قمری آنان با ناپدید شدن آخرین هلال، پیش از طلوع آفتاب، در افق مشرق آغاز می‌گردید. سال قمری آنان به تبعیت از فصل‌های آنان، به چهار ماه فیضان – آنگاه که رود نیل بالا می‌آمد و زمین‌های اطراف را فرا می‌گرفت و چهار ماه بذرکاری و رشد و نمو گیاه و چهار ماه خرمن و کم آبی تقسیم می‌شد چون ١۲ ماه قمری به طور متوسط ١١ روز از سال طبیعی کوتاه‌تر است. هر دو یا سه سال ماه سیزدهمی را کبیسه می‌کردند یا به سال می‌افزودند تا جای فصول تغییر نیابد. این سال قمری نجمی سال‌ها در مصر رایج بود. حتی تا پایان دوره‌ی رواج شرک و بت‌پرستی از همین سال به عنوان سال دینی استفاده می‌شد و جشن‌ها و آیین‌های مذهبی را طبق آن انجام می‌دادند (صنعتی زاده، ١۳۸۴: ص ۴۹۳).

در گاهشماری قمری بدوی مصری، ماه قمری به چهار هفته مبتنی بر تربیع‌ اول، بدر کامل و تربیع دوم (محاق) تقسیم می‌شد. ماه اول این سال قمری تی نام داشته است (صنعتی زاده، ١۳۸۴: صص ۴۹۴-۴۹۹). گاهشماری قمری – مصری، که در آغاز دوره‌ی فراعنه وضع شد هر چند جنبه‌ی علمی داشت. جهت انجام امور اقتصادی و مالی مناسب نبود. برای مردم کوچه و بازار کار کردن با گاهشماری که گاه ١۲ ماه و زمانی ١۳ ماه بود، و روز اول هر یک ماه‌های آن می‌بایست رصد شود دشوار بود. در عمل طبقه‌ی خاصی از کاهنان که مباشران ساعات نامیده می‌شدند سرپرستی امور مربوط به زمان سنجی را بر عهده گرفتند و به امور مربوط به زمان سنجی و تعیین روزهای اول ماه‌های قمری می‌پرداختند. اما به موازات رواج و گسترش مهارت و نوشتن در اثنای فرمانروایی سه سلسله‌ی اولیه‌ی فراعنه، نیاز به بایگانی تاریخ‌دار و تاریخ‌گذاری نامه‌ها و سیاهه موجودی انبار کالاها و مخصوصاً کالاهای فسادپذیر، لزوم ایجاد روشی ساده برای نگاه‌داری حساب ماه‌ها و روزها را آشکار ساخت.

۲-۲- گاهشماری معبدی

اشتیاق به داشتن شیوه‌ای ساده‌تر که نیاز به کوشش فراوان برای منظم بودن نداشته باشد باعث تحول گاهشماری شد. ساده‌گرایی بر اساس گرد کردن اعداد گاهشماری قمری سرانجام منجر به ١۲ ماه سی روزه و سال ۳۶۰ روزه شد.

این سال ۳۶۰ روزه با ۳۶ عشره و ۷۲ خمسه تقسیم می‌شد (تقی زاده، ١۳۶۸: ص ۲۳١).

این نوع گاهشماری برای انجام مراسم مذهبی و برپا کردن جشن‌های سنتی که گاهشماری معبدی نامیده می‌شد به کار می‌رفت. این گاهشماری ۳۶۰ روزه با دوازده ماه سی روزه پنج روز اضافه را در نظر نمی‌گرفت. این ۳۶۰ روز به سه فصل و هر فصل به چهار ماه و هر ماه به سه هفته‌ی ده روزه و هر ده روز به دو پنجه تقسم می‌شد (صنعتی زاده، ١۳۸۴: ص ۴۷۹).

بنابراین می‌توان گفت شکل عددی سال ۳۶۰ روزه‌ی معبدی، سال دینی چنین است:

۳ فصل اˣا ۴ ماه=١۲ ماه

۳ دهه اˣا ١۲ ماه=۳۶ دهه

۲ پنجه اˣا ۳۶ دهه=۷۲ پنجه

۳-۲- گاهشماری عرفی یا گردان

این تقویم از آغاز هزاره سوم در مصر مورد استفاده قرار گرفت. دارای یک سال ۳۶۵ روزه و ١۲ ماه سی روزه به اضافه‌ی ۵ روز اضافی در پایان سال بوده است (گریشویج، ١۳۸۷: ص ۳۷۵).

سال را به سه فصل تقسیم می‌کردند و هر فصل چهار ماه داشت:

فصل اول: اخت (Akhet)

فصل بر آمدن و زیاد شدن و فرو نشستن آب نیل بود.

ماه‌های این فصل:

١- توت (Thoth)

۲- فائوقی (Phaophi)

۳- اتیر (Thyr)

۴- خویاک (Khyak)

فصل دوم: پوت (Pevet)

فصل کشاورزی و بذرافشانی بود.

ماه‌های این فصل:

١- تی بی (Tybi)

۲- مخیر (Mekhir)

۳- فامنوت (Phamenoth)

۴- فارموتی (Pharmuti)

فصل سوم: شمو (Shemu)

فصل پایین رفتن آب و موقع خرمن بود.

ماه‌های این فصل:

١- پاخون (Pakhon)

۲- پانی (Payni)

‌۳- اپی فی (Epiphi)

۴- مسوری (Mesori)

(دورانت، ١۳۸۲: ص ۲١۵).

این سال سالی خورشیدی بوده است.

وقتی که آب رودخانه‌ی نیل به منتهای موجود رسیده بود هنگام نخستین روز اول سال ستاره‌ی شعرای یمانی که آن را سوتیس می‌نامیدند ۴۲ دقیقه قبل از طلوع خورشید ظاهر شد اما بلافاصله تا اولین طلوع خورشید ناپدید شد؛ بنابراین فرعون اعلام داشت که این سال را سالی سوتیاک «شعرایی» نام نهادند. بعد از سال ۴۶ قبل از میلاد نیز که قیصر روم تقویم را به طور کلی تغییر داد هنوز معمول بود می‌توانستند انطباق طلوع خورشید و ستاره‌ی شعرای یمانی را در یکی از اوقات سال به دقت معلوم نمایند همین امر ثابت می‌کند که متفکران مصری آسمان را با دقت از مدت‌ها قبل رصد می‌کردند (بیات، ١۳۸١: ص ۵۰).

زمانی که این گاهشماری اتخاذ گردید ۷۲ عشره گاهشماری معبدی به ۷۳ عشره تبدیل شده روزهای ماه هر یک اسمی داشته و هر یک به خداوندی منسوب بود. اول سال اساساً از موقع بالا آمدن نیل و اولین طلوع صبحی شعرای یمانی بوده (تقریباً در ۲١ ژانویه) (تقی زاده، ١۳۶۸: ص ۵۸).

پنج روز زائد را ابوغمنا می‌گویند و معنی آن ماه کوچک است. این ماه پنج روز اضافه به آخر ماه دوازدهم مصری یعنی «مسری» ملحق می‌شوند و یک روز برای کبس می‌افزایند و ابوغنا شش روز می‌شود و سال کبیسه را فقط گویند و تفسر آن علامت نشان است (محمدکاوه، ١۳۷۳: ص ۷۶). ایام خمسه مسترقه نحس بوده است و هر روز آن به اسم یکی از خدایان بود این پنج روز عید اموات بود (تقی زاده، ١۳۶۸: ص ۵۲).

مصریان باستان از طریق جداول ساعت‌های ستاره‌ای مورب روزهای ابوغنا را محاسبه می‌کردند. اما به این نکته توجه نمی‌کردند که پس از ۳۶۵ روز خورشید دقیقاً به محاذات همان ستاره‌ی معین مراجعه نمی‌کند در نتیجه جدول در هر چهار سال یک روز را اشتباه می‌کند (ولز، ١۳۸۴: ص ۴۴١).

در این سال ۳۶۵ روزه فصل اول که با طغیان رود نیل همراه بود را اخت (Akhet)، فصل دوم را پرت (Pevet) به معنای سر زدن یعنی زمین گیاه از زیر آب بیرون می‌آورد و فصل سوم را شمو (Shemu) می‌نامیدند که مفهوم پایین رفتن آب و موقع خرمن را بیان می‌کرد. هنگامی که می‌خواستند تاریخی تعیین کنند پس از اشاره به سال جلوس معمولاً روز و ماه و فصل را در الگوی «شماره‌ی ماه، فصل، شماره‌ی روز» می‌آوردند به عنوان مثال «چهارم شمو» که مفهوم روز بیستم از ماه چهارم از فصل شمو را می‌رساند.

در این گاهشماری به علت اینکه هیچ روزی را کبیسه نمی‌کردند در نتیجه روز آغاز این گاهشماری در سال خورشیدی آن قدر به عقب می‌افتاد تا اینکه در یک دوره‌ی ١۴۵۲ تا ١۵۰۶ ساله دوباره به جای اول خود باز می‌گشت. جای تردید نیست این گاهشماری عرفی و رسمی که اغلب آن را سال گردان می‌خواندند از دوره‌ی پیش از پیدایش سلسله‌های فراعنه تا دوره‌ی رومی‌ها معمول بوده و رواج داشت (سی‌ول و دبلیو، ١۳۸۴: ص ۴۴۷).

۴-۲- گاهشماری ثابت یا سوتیس

همانگونه که گفته شد بزرگ‌ترین ایراد گاهشماری عرفی گردان بودن آن بود به همین سبب یم هوتپ وزیر مشهور فرعون سلسله‌ی «جوزر» که نوزدهمین شاه از خاندان منس به حساب می‌آید سال را u2 روز محاسبه کرد اما روشی که او اتخاذ کرده بود، یک دقیقه از u2 روز جلوتر بود. این گاهشماری همزمان در کنار گاهشماری قمری برای تعیین فرائض دینی و برگزاری جشن‌ها به کار می‌رفته است.

مدارک بی ابهام دلالت بر این دارد که مصریان در تمام مدت حیات تمدن و فرهنگ خود عصرهایی طولانی زمان را با دوره‌هایی اندازه می‌گرفته‌اند که در آن یک پدیده‌ی نجومی از یک دوره‌ی گاهشماری گذر می‌کرده است. مثلاً می‌بینیم دوره‌ی سوتیسی عبارت از آن دوره‌ای است که طلوع صبحگاهی شباهنگ سرتاسر پهنه‌ی ۳۶۵ روز سال گاهشماری را طی می‌کند: ١۴۵۶ سال در نخستین دور که از سال ۲۷۶۹ ق.م آغاز شد. ١۴۵۵ سال در دوره‌ی بعدی از آغاز دوره‌ای در سال ١۳١۳ ق.م و دوره‌ی بعد که در سال ١۳۸ میلادی شروع شد. این دوره‌ها را «دور ابدیت» نام نهاده بودند که به آن دور ققنوسی نیز می‌گویند (سی‌ول و دبلیو، ١۳۸۴: صص ۴۵۲-۴۵۳).

مصریان موفق شدند روز و شب را به ١۲ ساعت تقسیم کنند چون می‌پنداشتند اختران در زندگی انسان تأثیر می‌گذاشتند. اختر گویان مدعی شدند می‌توانند روزهای سعد و نحس را پیشگویی کنند (لوکاس،‌ ١۳۸۷: ص ١١۵).

اما در باب مبدأ تقویم مصریان تاریخ نبوکدنصر (بخت‌‌نصر) را به عنوان مبدأ خود می‌پداشتند؛ اما در تحقیقات اخیر مبدأ تاریخ قبطی را سال اول جلوس امپراطور روم دیوکلیسیان که در سال ۲۸۴ ق.م مسیح بوده است می‌‌نویسند:

دقلطیانوس مورخ عرب، این تاریخ را به مناسبت اینکه دیوکلیسیان مزبور در مدت سلطنت خود (۲۸۴-۳۰۵) عده‌ی کثیری از مسیحیان را به قتل رسانید «تاریخ‌الشهدا» می‌نامیدند و همه جا در کتب تواریخ مصر و نیز در تقاویم و جراید امروز از مبدأ قبطیان به تاریخ‌الشهدا تعبیر می‌کنند. سال ١۹۸۲ میلاد مسیحی برابر است با سال ١۶۹۸ شهدا. اکنون در مصر عموم جراید و مجلات و تقاویم آن مملکت تاریخ قطبی و ایام مشهور و سنین قبطی در جنب تاریخ هجری و میلادی هر سه با هم نوشته می‌شوند (بیات، ١۳۸١: ص ١۵۲).

اینها آشکارترین ویژگی این گاهشماری مصری بودند و زمینه‌ای می‌شوند برای بیان تأثیرات مقابل تقویم مصری و گاهشماری اوستایی نو.

نگاه کنید به:

تأثیرات متقابل گاهشماری‌های مصری و ایرانی بر یکدیگر

۳- نتیجه‌گیری

بر پایه‌ی آنچه بیان شد می‌توان گفت که عامل اصلی پیشرفت علم نجوم و گاهشماری مصریان باستان دو چیز بوده است: نخست آن که حیات اجتماعیشان وابسته به نیل بوده است و با محاسبه کردن زمان‌های طغیان و نشست و کشت وبرداشت حیات اجتماعی خود را تضمین می‌کردند. دوم آن که خدایان بزرگ مصری اجرام سماوی بودند که منزلگاهشان در دل آسمان بود، بنابراین برای تعیین دقیق زمان جشن‌ها و مراسمات دینی خود و هماهنگ کردن آن با جشن‌های حاصل از برداشت محصول و… هماهنگ کنند نیازمند گاهشماری دقیقی بودند. گاهشماری قمری به دلیل مشکلاتی که داشت و ایجاد سردرگمی در میان کارهای اداری و بازاری مردم نتوانست نیاز مردم را برآورده کند؛ بنابراین گاهشماری خورشیدی گردان اختراع شد اما این گاهشماری نیز به دلیل ثابت نبودن نتوانست نیاز روحانیان را بر طرف کند. بنابراین گاهشماری سومی ساخته شد که ثابت بود و می‌توانست پاسخگوی نیازهای مردم باشد. اما نکته‌ی جالب توجه این است که با ورود گاهشماری جدید گاهشماری قبلی منسوخ نشد بلکه گاهشماری قبلی نیز در کنار گاهشماری جدید به حیات اجتماعی خود ادامه داد به طوری که به مدت ۲۸۰۰ سال گاهشماری گردان و گاهشماری ثابت دو گاهشماری اصلی مصر بودند. این گاهشماری‌ها به صورت مسالمت‌آمیز در کنار یکدیگر به حیات خود ادامه دادند وهریک پاسخگوی نیازهای جامعه‌ی کهن مصری بوده‌اند.

این نوشتار، از نوشتارهای ارسالی کاربران است

نوشتارهای ارسالی کاربران بر اساس پیمان‌نامه کاربری منتشر می‌شوند. نگاه کنید به:

پیمان‌نامه کاربری

کتاب‌نامه:

– معصومی نژاد، اسماء (۱۷ امرداد ۱۳۹۵). «گاهشماری در مصر باستان». پایگاه خردگان.

– اسمیت، براند، (١۳۸۰). مصر باستان. ترجمه آزیتا پاشایی. تهران: انتشارات ققنوس.

– بهروز، ذ (بی تا). تقویم و تاریخ در ایران. تهران: انتشارات ایران.

– بیات، عزیزالله (١۳۸١). تقویم گاهشماری در جهان. تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.

– تقی زاده، حسن (١۳۵۷). گاهشماری در ایران باستان. تهران: چاپ ایرج افشار.

– تقی زاده، حسن (١۳۶۸). گاهشماری در تاریخ ایران. تهران: انتشارات سمت.

– دورانت، ویل (١۳۸۲). تمدن مشرق زمین. ترجمه احمد آرام. تهران: انتشارات علمی – فرهنگی. جلد اول، چاپ نهم.

– سی‌ول، اس. دبلیو، جی (١۳۸۴). «خاستگاه گاهشماری مصری». در علم در ایران و شرق باستان. انتشارات قطره، دانشگاه شهید باهنر (کرمان).

– صنعتی زاده، همایون (١۳۸۴). علم در ایران و شرق باستان. انتشارات قطره، دانشگاه شهید باهنر (کرمان).

– گریشویچ، ایلیا (١۳۸۷). تاریخ ایران در دوره‌ی هخامنشیان. تهران: انتشارات گلشن، چاپ دوم.

– کریستن‌سن، آرتور (١۳۷۶). نخستین انسان و نخستین شهریار. ترجمه احمد تفضلی و ژاله آموزگار. تهران: انتشارات نو، جلد دوم.

– لوکاس، هنری (١۳۸۷). تاریخ تمدن. ترجمه عبدالحسین آذرنگ. تهران: انتشارات سخن. جلد یک.

– محمدکاوه، علی (١۳۷۳). گاهشماری و تاریخ گذاری از آغاز تا سرانجام. تهران: انتشارت رابین.

– نبئی، ابوالفضل (١۳۸۹). گاهشماری در تاریخ. تهران: انتشارات سمت

– ولز، رونالد. ا. (١۳۸۴). «گاهشماری و تاریخ‌گذاری در مصر باستان». در علم در ایران و شرق باستان. انتشارات قطره، دانشگاه شهید باهنر (کرمان).

شرایط استفاده از نوشتار:

از آنجایی که هرگونه استفاده یا رونوشت از نوشتارها بر اساس پیمان نامه کاربری امکان پذیر است، اگر قصد رونوشت از این نوشتار را دارید، بن‌مایه آن را یاد کنید. طبیعی است که ذکر مواردی مانند نام پدیدآور (نویسنده، گردآورنده و…)، تاریخ واپسین به روز رسانی، عنوان کامل نوشته به همراه پیوند (لینک) و همچنین ذکر تارنمای خردگان (www.kheradgan.ir) ضروری است.

دیدگاه‌ها


دیدگاه خود را در اینستاگرام در میان بگذارید:

خِرَدگان در تلگرام و اینستاگرام

کانال تلگرام خردگانبرگه اینستاگرام خردگان

خط میخی

خط میخی پارسی باستان - سامانه بومیش

درباره بزرگان

درباره زرتشتدرباره کوروش بزرگ
درباره فردوسیدرباره دکتر مصدق
به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
گاهشماری در مصر باستان