این نوشتار، از نوشتارهای ارسالی کاربران است
نوشتارهای ارسالی کاربران بر اساس پیماننامه کاربری منتشر میشوند. نگاه کنید به:
| نویسنده: یک شهروند ایرانی خوزستانی | واپسین به روزرسانی: ۲۴ خرداد ۱۳۹۵ |
چند روز پیش خبری در رسانههای خوزستان دست به دست شد که در کنار باقی اتفاقاتی که در حال رخ دادن است سوالات و نگرانی های زیادی را ایجاد کرد.
متاسفانه در نشست خبری دو تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در گیت بوستان سازمان آب و برق خوزستان خبرنگار روزنامهی همشری، رسول عودزاده که ید طولایی در فعالیتهای قوم گرایانه دارد از آقای ناصری نژاد، نمایندهی مردم شادگان (یکی از شهرستانهای استان خوزستان) سوالی پرسید و پاسخ سراسر تحریف نمایندهی شادگان را در پی داشت. پرسش آقای عود زاده در زمینهی تغییر نام شهرستانهای استان به عنوان یکی از مطالبات اصلی مردم خوزستان بود، حال آنکه مطالبات مردمی در استان خوزستان همواره حول محور آلودگی هوا، بحران آب، بیکاری و مشکلات اجتماعی بوده است.
آقای ناصری نژاد ضمن تایید محتوای پرسش در پاسخ ایشان اذعان داشت نام شهرستانهایی چون خرمشهر، آبادان، شادگان و سوسنگرد باید به نامهای محمره، عبادان، فلاحیه و خفاجیه تغییر نام پیدا کنند!!!! نامهای مطرح شده همان نامهایی هستند که صدام حسین قصد داشت پس از اشغال خوزستان بر روی شهرستانهای استان بگذارد. این گستاخی را چگونه باید تحمل کرد؟!!!! وقتی هنوز پیکر شهیدهای گمنام وارد خاک ایران میشود که جان خویش را برای بیرون راندن دشمن از خاک میهن، حفظ تمامیت ارضی کشور و شکست این چنین اندیشههایی در جای جای خطهی خوزستان از دست دادند. آیا نتیجهی آن همه فداکاریها و از جان گذشتنها این باید باشد که امروز، نمایندهی مردم به صورتی گستاخانه اذعان کند که نام شهرستانهای استان خوزستان باید نامهای مورد پسند صدام حسین باشد؟!
به طور کلی چند سالی است این دست از اتفاقات به کرات در خوزستان اتفاق میافتد و با یک جستجوی ساده در اخبار و رصد سیاست بازی بین المللی متوجه میشویم این اقدامات مورد حمایت کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی میباشد. به همان گونه که در رسانههای دولتی چون بی بی سی فارسی و صدای آمریکا این روند پی گرفته شده است. فراموش نکنیم اسناد ویکی لیکس فاش کردند که رسانهی صدای آمریکا در زمینهی برجسته کردن مطالبات قوم گرایانه و ایرانستیز به همکاری با دولت اسرائیل پرداخته است. برآیند همهی جریانات و اتفاقاتی که در حال رخ دادن است نشان از یک برنامهی سازمان دهی شده ضد ایرانی (در وسعت مسائل فرهنگی، هویتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی) دارد که چندین سال است به تدریج در حال به ثمر نشستن میباشد.
شاید یکی از شگفتیهای تمدن و فرهنگ ایران همبستگی و اتحاد اقوام متنوع آن باشد که تا این قرن حاضر هم توانسته این زنجیره را حفظ کند. یعنی آن چیزی که در برهههای سیاه تاریخ توانسته بود ایران را به روشنایی بازگرداند. پس خیلی واضح است که دشمن ایران و ایرانی به طور مسلم و با قاطعیت و همراه با ابزارهای مختلف محسوس و نامحسوس در حال خدشه وارد کردن به این اتحاد است تا شاید در آینده ایران را بتواند به سوریهای دیگر تبدیل کند.
اما دردآورتر از همهی این اتفاقات انفعال و غفلت ما است. روزی آجرلو فوتبالیستی ارمنستانی را همسو با سیاستهای نوعثمانیگری ترکیه و دولت باکو اخراج میکند و در یک اقدام تعجب آور دم از اتحاد آذری ها میزند!!!!!! روز دیگر نمایندهی مردم شادگان به طرفداری از اندیشههای بعثی و جدایی طلبانه میپردازد. مولانا و آثار گرانقدرش را به عنوان میراث فرهنگی مشترک با کشور ترکیه در نظر میآورند و…
به راستی چه چیزی در حال رخ دادن است؟
خرمشهر را با ریخته شدن خون فرزندان این میهن به دست صدامیان آزاد نساختیم که بخواهیم امروز آن را محمره کنیم.
از یک شهروند ایرانی خوزستانی
کتاب نامه:
– یک شهروند ایرانی خوزستانی (۲۴ خرداد ۱۳۹۵). «نام خرمشهر را محمره نکنید!!». پایگاه خردگان.
شرایط استفاده از نوشتار: