چندی است که کوروش ستیزان به تحریف منابع تاریخی میپردازند و مواردی کاملا بر خلاف آنچه در منابع آمده است را رواج میدهند!.
کوروش ستیزان که بسیاری از آنها آشکارا رویکرد ضد ایرانی و تجزیه طلبانه دارند، مدتی است که بر روی موضوع دروغین هجنس گرایی کوروش تمرکز کردهاند و در شبکههای اجتماعی مطالبی را گسترش میدهند. جالب آنکه بسیاری از این افراد موضوع ساختگی ازدواج با محارم کوروش هم رواج میدهند!!
نگاه کنید به:
این موارد دروغهایی بیش نیستند و به نظر میرسد کوروش ستیزان وقتی نتوانستند جوانمردی کوروش در فتوحات و کشورداری را زیر سوال ببرند و دروغ هایشان بر ملا شد، کار را به مسائل شخصی و خصوصی کشاندهاند که باز هم دروغ و تحریف و سوءاستفاده از نگرشهای امروزین را چاشنی کار کردهاند.
بسیاری از مواردی که درباره همجنسگرایی کوروش گفته میشود، ساختگی است و هیچ پشتوانهای ندارد. پیش از این صادق خلخالی مواردی را در این باره مطرح کرده بود که بسیار سطح پایین و ابتدایی بود اما اخیرا کوروشستیزان به بخشی از کوروشنامه گزنفون استناد میکنند و مدعی چنین چیزی میشوند! البته معمولا از ترجمه قدیمی و پر از اشکال رضا مشایخی استفاده میکنند. این ترجمه اشکالات زیادی دارد و البته کوروش ستیزان معمولا به همان ترجمه هم چندان وفا دار نیستند و آن را تحریف میکنند.
نگاه کنید به:
درباره زندگی خانوادگی کوروش هم بد نیست اشاره کنیم که آنچه در منابع درباره کوروش اشتراک نسبی دارد تک همسری کوروش است و چندین فرزند از جمله کمبوجیه و بردیا هم حاصل این ازدواج بودهاند.
نگاه کنید به:
داستان از چه قرار است؟!
جالب آنکه داستانی هم که در کوروش نامه گزنفون آمده و کوروش ستیزان ادعا میکنند با همجنس گرایی در ارتباط است، هیچ ارتباطی به همجنسگرایی ندارد و درباره قهرمانان در ذهن نوجوانان، مهر خویشاوندی و رسم کهن ایرانیان است!
داستان از آن قرار است که یکی از خویشاوندان دور کوروش که نوجوانی از ماد بود و کوروش از خویشاوندی با او اطلاع نداشت، کوروش را میبیند و با او سلام و احوال پرسی میکند. هنگامی که همه خویشاوندان و نزدیکان کوروش با یکدیگر ماچ و بوسه میکنند این خویشاوند هم به طرف کوروش می رود. بیایید ببینیم دقیقا در کوروش نامه چه نوشته است:
آنگاه که بوسیدنهای بدرودگویانه پایان گرفت و آن زمان که یاران همه فرا رفتند، وی [=خویشاوند نوجوان مادی] نزد کوروش شده گفت: «کوروش، از میان همه خویشان، تنها مرا باز نمی شناسید؟»
و کوروش وی را پاسخ داد: «چه؟ آیا شما نیز از خویشاونداناید؟»
نوجوان خرم دل شده آواز داد: «آری؛ به راستی که هستم.»
و کوروش اندیشیده گفت: «آه، پس این چرایی آن نگاههای شیفته وار شما به دراز زمان! و پندارم که پیش تر نیز به این گونه شما ایستاده و مرا نگریسته بودید.»
و جوان مادی گفت: «آری. من بارها کوشیدم گامی پیش گذارم و از نزدیک ببینم شما را، اما به گواهی ایزدان، دلم مرا بازداشت»
و کوروش گفت: «اما چرا باید چنین شود؟» و با این کلام خم شد از اسب و بوسه یی زدش.
آنگاه آن مادی جوان دلش آرام گرفت از آن بوسه و دیگر پرسشی کرد: «به راستی آیا رسم چنین است در پارس که خویشان یک دیگر را از لب بوسند»
و کوروش پاسخ داد: «آری، اما آنگاه که پس از دراز ندیدنی یکدیگر را باز ببینند، یا آنکه جدا شده از یکدیگر به سفری دراز و دور شوند».
….
(گزنفون، دفتر یکم، بندهای ۲۷ و ۲۸)
می بینید که آن نوجوان که کوروش برایش قهرمان بوده از دیدن کوروش به هیجان آمده است در دوران نوجوانی چنین مواردی وجود دارد.اساسا گزنفون هم این هیجانات نوجوانی و کودکی و اینکه در ذهن آنها چگونه قهرمانان محبوب هستند را مورد توجه قرار داده است و در ابتدای داستان نوشته است:
«در اینجا باز می گوییم داستانی از محبتی کودکانه [منظور ذهنیت نوجوانان و پسرانه] که آوردناش شاید دور از جایگاه نباشد» (همان، ابتدای بند ۲۷).
کوروش ستیزان با تحریف این بخش موضوع دیگری را القا می کنند.
بر اساس گفته گزنفون در میان مادها و پارسها رسم بوده است که خویشان یکدیگر را از لب ببوسند. کوروش هم وقتی میفهمد آن نوجوان از اقوام و خویشانش است همانند دیگر خویشاوندان بر او بوسه میزند. نوجوان هم از اینکه چنین رسمی در میان پارسها هم هست خوشحال میشود چرا که در میان مادها هم چنین رسمی بوده است. البته کوروش تأکید میکند که پارسها وقتی مدت زیادی خویشاوندان را ندیده باشند چنین میکردند.
نوجوان از اینکه کوروش او را گرامی داشته است به وجد آمده است که متناسب شرایط سنی نوجوانان است. شاید گزنفون میخواسته بگوید کوروش حتی برای نوجوانان کم سن هم ارزش قائل بوده است که قابل ستایش میباشد.
هرودوت هم چنین رسمی را برای پارسیان نوشته است:
«هنگامی که دو پارسی در کوچه یا خیابان به هم میرسند به جای ادای کلمات سلام و درود، اگر از یک طبقه باشند لبهای یکدیگر را میبوسند، در غیر این صورت آنکه پایین تر است نخست کرنش میکند سپس گونههای یکدیگر را می بوسند» (هرودوت، کتاب یکم، بند ١۳۴).
همانطور که مشاهده میکنید این رسم در آن زمان در میان ایرانیان اصلا مصداق همجنسگرایی نبوده است بلکه نشان دهنده مهر خویشاوندان به یکدیگر بوده است. چنین رسمی در منابع اشتراک دارد و صرفا یک منبع از آن یاد نکرده است.
ما نباید با ذهنیت امروزی خود، رسومات آن دوران را نگاه کنیم و همواره توجه داشته باشیم که تفاوت در رسومات وجود دارد و تا به امروز هم این تفاوتها را میبینیم. امروز در ایران مردان به یکدیگر بوسه میزنند اما در برخی از کشورها این کار مصداق همجنسگرایی محسوب میشود. پس لابد باید شهروند یک کشور اروپایی به ایران میآید بگوید همه همجنس باز هستند!!!! به هر حال رسم بوده است و رسمی هم نبوده که باعث ضرر و زیان شود که بگوییم رسم بدی بوده است. پس نباید از ذهنیت امروزی سوءاستفاده کنیم و فرافکنی کنیم.
متأسفانه برخی برای تخریب کوروش دست به هر کاری میزنند. این کار باعث رواج دروغ و بی ادبی در جامعه ما شده است و ضربههای جبران ناپذیری به فرهنگ ما وارد کرده است. کار آنها شبیه به عملیات روانی است تا به تاریخ و فرهنگ ایران لطمه وارد کنند و گاهی می بینیم که برخی از نهادها در کشورهای بیگانه مستقیم یا غیر مستقیم از آنها حمایت میکنند.
پانویس:
* بخش پرسش و پاسخ خردگان: https://kheradgan.ir/ask
.
بنمایهها و یارینامهها:
– کارگروه پرسش و پاسخ خِرَدگان (۷ خرداد ۱۳۹۵). «دورغ شرم آور: همجنس گرایی کوروش!». پایگاه خردگان.
نشانی رایاتاری: https://kheradgan.ir/p/13596
– هرودوت (١٣٨٩). تاریخ هرودوت. ترجمه مرتضی ثاقب فر. تهران: اساطیر.
شرایط استفاده از نوشتار: