هفت سین
از نظر اسطورهای جشن نوروز با جمشید ارتباط دارد و جمشید در بسیاری از منابع تاریخی و ادبی ما به شکل یک پادشاه ترسیم و داستانهای دلکشی هم درباره نوروز گفته شده است. در شاهنامه، آثارالباقیه و کتابهای دیگر، نوروز را به جمشید نسبت دادهاند. شواهد نشان میدهند پیوند نوروز با جم هورچهر (جمشید) از دوران هخامنشیان مطرح بوده است. ایرانیان از دیرباز به دنبال یافتن روزی مناسب برای گرامیداشت پیروزی جم هورچهر بر یخبندان اهریمنی بودند که در اوستا از آن یاد شده است…
ایزد سپندارمذ در اندیشههای باستانی، نگهبان زمین و بانوان پارسا و همسر دوست بوده است و شگفت آنکه میوهای مانند سیب که ساختاری گرد دارد نمادی از سپندارمذ (نگهبان زمین) شده است. جدا از جستار زمین و سپندارمذ، شاید آنچه برای ما چشمگیر باشد، همانندی سیب به نماد دلدادگی است. سیب در فرهنگ ایرانی با سپندارمذ پیوند دارد و روز دلدادگان ایرانی برداشتی شایسته از جشن باستانی سپندارمذگان میباشد.
در اسطورههای کهن آریایی، داستان جمِ هورچهر (جمشید) یادآور داستان طوفان بزرگ است. جمِ هورچهر، آفریدههای اهورامزدا را از یخبندانی شدید نجات میدهد و در جایی به نام جمکرد نگه میدارد. تا سدههای پس از اسلام، بزرگترین جشن ایرانیان که نوروز بوده است با جمشید و داستان پیروزی او بر اهریمن ارتباط داشته است.
در بنمایههای کهن سخن از هفت روییدنی آمده است و بی گمان سفره هفت سین ریشه در همان آیین دارد. آشکارترین اشاره به ریشه سفره هفت سین را در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی میتوان یافت. داستانی که از نوشتههای زادویه میآورد و درباره پیروزی جمشید بر اهریمن است. در این داستان ذکر میشود پس از پیروزی جمشید بر اهریمن، ایرانیان هفت روییدنی در هفت استوانه میکارند. این داستان یادآور بخش اساطیری اوستا و داستان نبرد جم هورچهر با اهریمن میباشد هرچند نا همگونیهایی دارند.
همانطور که آگاه هستید، هفت عددی مقدس برای بشر محسوب می شود. در ادیان و اقوام گوناگون عدد هفت گرامی داشته میشود و بسیاری از آیینها با هفت ارتباط پیدا میکند. عدد هفت نزد ایرانیان هم از ارزش بالایی برخوردار بوده است.