تاریخ و فرهنگ ایران زمین

اوستا و زرتشتى‌گرى نخستین

«آنچه امروزه به نام اوستا در دست داریم و از چند سده پیش از این در دانشگاه‌ها و مراکز علمی بزرگ جهان محور پژوهش‌های اوستا شناختی بوده، به سبب کاهش‌ها و افزایش‌ها و جابجایی‌ها و دستکاری‌های فراوانی که در طول تاریخ در آن راه یافته، نابسامان و ناهمگون است. از همین رو پژوهش در این نامه کهن و شناخت دقیق مفاهیم و رازها و اشاره‌های آن، کاری است دشوار … در طول بیش از یک هزاره اخیر، دست نویس‌های بازمانده اوستا تنها به صورت متن‌های ورجاوند دینی زرتشتیان، در ایران و هندوستان در اختیار خود آنها بود و در آیین‌های مذهبی ایشان خوانده می‌شد و دیگران یا از وجود آنها هیچ خبری نداشتند و یا از راه اشاره ها و یادآوریهای پراکنده، مطالب افسانه گونه و بی بنیادی درباره آنها به خاطر سپرده بودند» (دوستخواه، ۱۳۸۵: ص سه و چهار).

اوستا و زرتشتى‌گرى نخستین

می‌دانیم نام اهورامزدا (خدای بزرگ آیین زرتشتی) در کتیبه‌های هخامنشی آمده است و مورخان یونانی عصر هخامنشی، تقریبا به صورت گسترده از زرتشت، پیامبر ایرانی یاد کرده اند. در این بین گفتار گزان توس و افلاطون درباره زرتشت بسیار مشهور است. بنابراین حضور آیین زرتشتی حداقل از زمان هخامنشیان در ایران قابل ردیابی است؛ هرچند احتمالا این آیین در ایران پیشینه بیشتری داشته است.

اما در زمان ساسانیان تحولاتی در آیین زرتشتی رخ داد و به نظر می‌رسد در این دوره به دنبال منظم کردن این آیین برآمدند. آثار و منابعی وجود دارد که حاکی از وجود تحولات در سنت‌های ایرانی در زمان ساسانیان است. از جمله می‌توان به بخشی از دینکرد اشاره کرد که درباره رسمی شدن آیین زرتشتی در زمان اردشیر پاپکان توضیحاتی می‌دهد. در این بخش آمده است که اردشیر از «داور راست کردار توسر [تنسر] درخواست کرد همه آموزه‌های پراکنده را در دربار فراز آورد. توسر فرمانبرداری کرد؛ او آنهایی را که راست تر بودند برگزید و بقیه را کنار نهاد» (دریایی، ۱۳۹۲: ۶۰). تورج دریایی معتقد است که این قطعه سرنخ دیگری نیز در اختیار ما می‌گذارد که منابع دیگر نیز آن را تایید می‌کنند و آن است که نظریات دینی اردشیر را همه زرتشتیان نپذیرفته اند. در آغاز متن می‌گوید اطلاعات پراکنده‌ای درباره کیش زرتشتی وجود داشته که شاید بدان معنا باشد که باورها یا دریافت‌های متفاوتی از این دین موجود بوده است. حتی می‌توانیم دینی را که اردشیر به عنوان دین رسمی شاهنشاهی ایران اعلام کرد را انحرافی از سنت زرتشتی و بنابراین نوعی بدعت تلقی کنیم. یعنی دینی را که او به عنوان راست کیشی زرتشتی اعلام کرد ظاهراً از سوی همگان پذیرفته نشد. همچنین در کتاب نامه تنسر، شاه گیلان و مازندران، اردشیر را متهم به بدعت و ارتداد و نوآوری در سنت می‌کند. اردشیر به او پاسخ می‌دهد که گرچه کار او به راستی نوآوری است اما برای ایجاد وحدت ملی و مذهبی ضرورت دارد (همان: ۶۰-۶۲).

برای دانش بیشتر نگاه کنید به:

نگاهی کوتاه به تحولات آیین زرتشتی

یکی از مسائلی که درباره تاریخ و فرهنگ ایران اندیشه‌ها را به خود مشغول می‌کند، مسئله ثنویت در آیین زرتشتی است. آری، در برخی از متون زرتشتی سخن از دو بن می‌آید که نیکی‌ها و بدی‌ها از آنها ریشه گرفته اند (دینکرد سوم، فضیلت، ۱۳۸۱: ج ۲، صص ۱۴-۱۷ و ۵۲-۵۴) ولی این نمی‌تواند یگانه پرستی و توحید دینی ایرانیان باستان را زیر سوال ببرد، چون مسئله این جا پایان نمی‌یابد…

این دو بن هر دو مینُوی (معنوی) هستند و از این دو، مینویِ بدی‌ها هرگز توانایی حضور در جهان مادی را ندارد (اکبری مفاخر، ۱۳۹۳: ص ۱۶۲؛ Dadestan-i Denig, West, 1882: 19.2) و فقط می‌تواند آن را به بدی، نابودی و تباهی بکشاند (مینوی خرد، تفضلی، ۱۳۸۵: ص ۷۱)، تباهی که شاید آن را بتوان پادآفرینش نامید (دینکرد سوم، فضیلت، ۱۳۸۱: ج ۲، صص ۲۰۶-۲۱۰). همان‌طور که در سرآغاز بندهش می‌گوید: «آفرینشِ آغازین هُرمَزد و پتیارگیِ اهریمن…» (بندهش، بهار، ۱۳۹۰: ص ۳۳).

ثنویت در دین غالب ایرانیان باستان (مَزدَیَسنا، دین زرتشتی) تنها یک ثنویت انتزاعی، اخلاقی و معنوی است (مزدا پور و آذر نیوش، ۱۳۹۱: ص ۱۳۹) و هیچ لطمه ای به یگانگی اورمزد و توحید دین زرتشتی نمی‌زند.

برای دانش بیشتر نگاه کنید به:

اهریمن نیست!

بن‌مایه‌ها و یاری‌نامه‌ها:

– اکبری مفاخر، آرش (۱۳۹۳). درآمدی بر اهریمن شناسی ایرانی. تهران: نشر باد.

– بهار، مهرداد (۱۳۹۰). بندهش – فرنبغ دادگی. تهران: توس.

– تفضلی، احمد (۱۳۸۵). مینوی خرد. تهران: توس.

– خالقیان، مجید (۲۶ تیر ۱۳۹۴). «نگاهی کوتاه به تحولات آیین زرتشتی». پایگاه خردگان.

– دریایی، تورج (۱۳۹۲). شاهنشاهی ساسانی. ترجمه مرتضی ثاقب‌فر، تهران: ققنوس.

– دوستخواه، جلیل (1385). «سرآغاز» در اوستا: کهن‌ترین سرودها و متنهای ایرانی. تهران: انتشارات مروارید.

– صائبی، میثم (شهریور ۱۳۹۴). «اهریمن نیست!». سرزمین آزادگان. شماره ۵. صص ۲۵-۲۷.

– فضیلت، فریدون (۱۳۸۱). کتاب سوم دینکرد. تهران: فرهنگ دهخدا.

– مزدا پور، کتایون؛ آذر نیوش، زهرا (۱۳۹۱). «ثنویت ایرانی و پیام گاهانی زرتشت». مجله باستان‌شناسی و تاریخ. ش ۵۰. صص ۱۲۹-۱۴۰.

– West, E. W. (1882). Dadestan-i Denig, SBE, Vol. 18.

یک خواهش دوستانه

خواهشمند است اگر قصد رونوشت از این نوشتار را دارید، بن‌مایه ( www.kheradgan.ir ) و نویسنده آن را یاد کنید

دیدگاه‌ها


دیدگاه خود را در اینستاگرام در میان بگذارید:

خِرَدگان در تلگرام و اینستاگرام

کانال تلگرام خردگانبرگه اینستاگرام خردگان

خط میخی

خط میخی پارسی باستان - سامانه بومیش

درباره بزرگان

درباره زرتشتدرباره کوروش بزرگ
درباره فردوسیدرباره دکتر مصدق
به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
اوستا و زرتشتى‌گرى نخستین