مانی را میتوان یکی از اشخاص تأثیر گذار جهان باستان نامید. شاید خردمندی و دانایی مانی باعث میشد که گفتار او برای دانایان مفید باشد و به واسطه نگارگری و هنرمندیاش برای عوام جذاب بود. او خیلی خوب نگارگری را میدانست و پس از اسلام با عنوان نقاشی زبردست شناخته میشد. همچنین مانی در پزشکی هم دستی بر آتش داشت.
مانی با دانستن از فرهنگها و آیینهای ملل گوناگون شاید به دنبال دوستی و مودت بین مردمان گوناگون با دینها و آیینهای مختلف برآمد. مانی هم برای بودا، هم برای زرتشت و هم برای عیسی احترام ویژهای قائل بود از این رو مورد توجه ملل گوناگون از شرق تا غرب عالم قرار گرفت. شاپور یکم، شاهنشاه ساسانی از مانی استقبال کرد و این موضوع شاید با توجه به سیاستمداری شاپور بود. اما موبدان و شاهنشاهان بعدی دوران ساسانی به مقابله با او پرداختند.
گرچه بسیاری از پژوهشگران آیین مانی را تلفیقی از ادیان گوناگون میدانند و در سخنان منسوب به مانی هم آمده است که «در هر زمانی انبیاء حکمت و حقیقت را از جانب خدا به مردم عرضه کرده اند، گاهی هندوستان به وسیله پیغمبری به نام بودا و گاهی در ایران به واسطه زردشت و زمانی در مغرب زمین به وسیله عیسی، عاقبت من که مانی پیغمبر خدای حق هستم، مأمور نشر حقایق در سرزمین بابل گشتم» (کریستنسن، ۱۳۸۸: ص ۲۰۹). اما اساسیترین مفاهیم دین مانی بر مبنای اسطورههای ایرانی استوار است. آیین مانی چنان که خود مانی در کتاب شاهپورگان میگوید مبتنی بر دو اصل (دو بن) بود. این نظام دو بنی برای تبلیغ پیام خود از اصطلاحات زردشتی بهره میگرفت که زرتشیان با آن مأنوس بودند (دریایی، ۱۳۹۲: ص ۶۳). به طور کلی آیین مانی سرشار از عناصر ایرانی است و اسطورههای ایرانی کلیدی ترین نقش را در آن ایفا میکنند؛ البته در عین حال نباید نقش آرای گنوسی را در ایجاد نظام دینی او نادیده گرفت (خالقیان، ١۳۹۴: صص ۷۳-۷۴). به عبارتی بسیاری از شخصیتهای اسطورههای دینی ایرانی، از جمله زروان، اورمزد (اهورهمزدا)، اهریمن، و همراهان آنها تعابیر گنوسی به خود گرفته اند. پیام مانی به انسانها به ویژه بر «راستی» که وی به گسترش آن فرمان یافته بود تأکید میکرد. در پشت سر مفهوم راستی میتوان نشانهای از آموزه ایرانی اشه، اشمه، اسپنته یافت که تجسم راستی است؛ به نظر میرسد عبارت «راههای راستی» نخستین بار در گاهان آمده است و مفهوم راستی در آیین مانی نقشی حساس و مرکزی ایفا میکند (ویدنگرن، ۱۳۷۷: ص ۴۲۰). نقطه حرکت دستگاه دینی مانی اندیشۀ اساطیری ایرانی جنگ پایدار میان دو اصل متقابل، یعنی اهورهمزدا و اهریمن است. اما در متون مانوی که به زبانهای پارسی میانه نوشته شدهاند خدای بزرگ اصل خیر نه اهورهمزدا بلکه زروان است (همان: ص ۴۲۷).
بسیاری از روحانیون زرتشتی و مسیحی مخالفت شدید با مانی داشتند و همین موضوع باعث بروز غرض ورزیهای زیادی علیه مانویان شد. اما اگر بخواهیم به حقیقت ایمان و اخلاق پاک و لطیف مانویان پی ببریم باید کتابی مشهور به «اعتراف نامه نیوشاگان(سماعون)» را بخوانیم که ترجمه آن به زبان ترکی قدیم اویغوری تا امروز باقی مانده و در ضمن نسخ خطی تورفان کشف شده است.
در این میان تأثیر پذیریهای آیین مانی از مسیحیت بسیار مورد توجه قرار گرفته است به طوری که برخی بن مایه آیین مانی را دین مسیحی میدانند. اما اگر آیین مانوی را با باورهای مسیحی بسنجیم، بسیار با اصول عقاید مسیحیان در تضاد است به طوری که باید از تفاوت فراوان آیین مانی با آیین مسیحی سخن بگوییم (ن.ک: خالقیان، ١۳۹۴: صص ۷۴-۷۵). عیسای مانویان، آن عیسی نیست که یهود به دار آویخته است و مانی شهادت مسیح را ظاهری میداند و به عنوان نشانه اسارت روح نورانی در عالم اسفل تلقی میکند (کریستنسن، ۱۳۸۸: ص ۲۱۸). دین مانی در باورها و پرستش هیچ درونمایه واقعی مسیحی نداشت، اما دعوی میکرد که آیین مسیحی راستین است و این موضوع موقعیت مانویان در غرب و مباحثات عمومی آنها را دشوار میکرد (ویدنگرن، ۱۳۷۷: ص ۴۴۴). شاید همین تفاوت اساسی با آیین مسیحیت باعث شد که هیچگاه آیین مانوی آن توفیقی را که در قلمروی ساسانی و آسیایمرکزی داشت در غرب نداشته باشد، به هر حال سختگیریهای قلمروی ساسانی هم کمتر از غرب نبود، اما با این حال آیین مانی در قلمروی ساسانی تا مدتها دوام آورد.
بنمایهها و یارینامهها:
– خالقیان، مجید (۲۱ دی ۱۳۹۴). «آیین مانی». پایگاه خردگان.
– خالقیان، مجید (شهریور ١۳۹۴). «نقش سغدیان در حفظ، تداوم و گسترش فرهنگ ایرانی در عهد باستان». پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه تهران.
– دریایی، تورج (۱۳۹۲). شاهنشاهی ساسانی. ترجمه مرتضی ثاقبفر. تهران: ققنوس.
– کریستنسن، آرتور (۱۳۸۸). ایران در زمان ساسانیان. ترجمه رشید یاسمی. تهران: راستی نو.
– ویدنگرن، گئو (۱۳۷۷). «آیین مانوی و زمینه ایرانی آن». ترجمه حسن انوشه. در تاریخ ایران پژوهش دانشگاه کمبریج. ج ۳، ب ۲. تهران: امیرکبیر. صص ۴۱۷-۴۴۶.
شرایط استفاده از نوشتار: