در جوامع باستانی و کهن مانند مصر باستان، قبایل تُرکتبار کهن و حتی یهودیان ازدواجهایی که امروز ازدواج با محارم خوانده میشوند، وجود داشته است ولی هیچگاه آنقدر وسیع نبوده است که اکثریت مطلق جامعه را در بر بگیرد. برخی این پدیده را به اشتباه ویژه ایران باستان میدانند ولی در اقوام و ملل دیگر هم وجود داشته است.
پیوند زناشویی با بستگان درجه یک (پدر - دختر، مادر- پسر، یا برادر - خواهر) دارای مخاطرات فراوان ژنتیکی است و برای همین امروزه کاری غیر علمی و غیر اخلاقی محسوب میشود.
از نظر روانشناسی چنین ازدواجهایی خواستهی اکثر مردم دنیا نیست چرا که وقتی برادرها و خواهرها با یکدیگر بزرگ میشوند گرایشی از نوع گرایش به ازدواج به وجود نمیآید. نوع عاطفه میان محارم، با نوع علاقهای که زن و شوهر دارند تفاوت فراوان دارد.
گرچه هنوز در سراسر جهان گاهی چنین ازدواجها یا رابطههایی رخ میدهد ولی بسیار اندک هستند.
در بسیاری از جوامع برخی از بستگان دیگر هم محارم محسوب میشوند و ازدواج با آنها جایز نیست.
ولی در جوامع باستانی این موضوع بیشتر از روزگار کنونی بوده است ولی هیچگاه آنقدر وسیع نبوده است که اکثریت مطلق جامعه را در بر بگیرد که اگر چنین بود جامعه درگیر انواع بیماریها، نارساییها و… میشد و تداوم چنین جوامعی امکان پذیر نبوده است.
برخی این پدیده را به اشتباه ویژه ایران باستان میدانند، در حالی که شواهد باستانشناسی، متون تاریخی و حتی پژوهشها بر روی DNA، نشان میدهند که ازدواج با محارم در تمدنها و اقوام کهن جهان وجود داشته؛ گاه بسیار رایج در میان فرمانروایان (مانند مصر باستان)، گاه محدود (مانند روم)، و گاه در برخی قبایل یا طبقات اجتماعی به شکل عادی یا استثنایی دیده میشده است.
ازدواج با محارم در مصر باستان
رایجترین نمونههای ازدواج با محارم ازدواجها در خاندان سلطنتی مصر باستان بوده است.
ازدواج میان خواهر و برادر تنی یا میان پدر و دختر بهویژه در دودمان هفدهم تا نوزدهم، بسیار رایج بوده است. این رسم با هدف «حفظ خلوص خونِ سلطنتی» و الگوبرداری از خدایان مصر (مانند اوزیریس و ایسیس) انجام میشد.
چنین ازدواج هایی امروز به اثبات رسیده است چرا که مومیایی فرعونها هنوز در دسترس است و میتوان آزمایش کرد.
برای مثال ثابت شده است که مادر توتعنخآمون، مومیایی KV35 است. بر اساس پژوهشهای علمی و بررسی DNAها، این زن خواهرِ کاملِ پدر او بوده است.
نتایج مطالعه بر روی DNAهای مومیایی های مصر باستان
بنابراین تردیدی وجود ندارد که توتعنخآمون حاصل ازدواج محارم (برادر–خواهر تنی) بود.
ازدواجهای مشابه میان فراعنه مشهور از جمله کلئوپاترا با برادرانش، رامسس دوم با دخترانش و… وجود داشته است.
بیماریهای فراوان در میان فرعونها وجود داشته است که مطالعه بر روی مومیاییها این بیماریها را آشکار میسازد. طول عمر بسیاری از فرعونها هم کم بوده است و در دوران جوانی دار فانی را وداع میگفتند.
البته این بدان معنا نیست که عموم مردم در مصر باستان چنین ازدواجهایی میکردند. احتمال میرود در دورههایی در میان مردم عادی چنین ازدواجهایی رخ داده باشد ولی آنقدر وسیع نبوده که ادعا کنیم اکثریت جامعه مصر باستان چنین ازدواجهایی میکردند.
قبایل تُرکتبار کهن
در منابع جغرافیایی و مردمنگارانه اسلامی چندین گزارش از ازدواج محارم در میان برخی قبایل ترکتبار آمده است.
در کتاب عجایبالمخلوقات و غرایبالموجودات محمد بن محمود طوسی میخوانیم:
قبایل ترکان بسیار است و اطراف عالم گرفته اند…
قومیاند خرگاهی، گویند از آن سوی چین قوت ایشان شیر بود و خواهر و دختر را زن کنند و به نکاح دارند… (عجایب المخلوقات، ۱۳۸۲: صص ۴۲۱–۴۲۲).
قزوینی نیر در آثار البلاد مینویسد:
بلاد چگل، ایشان نیز طایفهای اند از ترک، …. در میان این طایفه دختر و خواهر و سایر محارم را عقد کنند و تزویج ایشان را حلال دانند (آثار البلاد، ۱۳۷۳: ص ۶۶۴).
حتی تا حدود قرون ۱۷ و ۱۸ میلادی هم روایاتی وجود دارد که اقوام ترک تبار با دختران خود ازدواج میکردند.
منتسکیو در روحالقوانین مینویسد:
تاتارها با دختران خود وصلت مینمایند ولی هرگز با مادران خویش ازدواج نمیکنند (روحالقوانین، ۱۳۴۹: ص ۷۴۲).
این روایت با آنچه در عجایب المخلوقات و آثار البلاد آمده هماهنگی دارد چرا که آن دو منبع هم به ازدواج با خواهر اشاره میکنند ولی به ازدواج با مادر اشاره نکردند.
این نقلقول نشان میدهد که حتی در دوران متأخر نیز در برخی جوامع کوچنشین، نوعی ازدواج محارم وجود داشته است.
ولی وجود این منابع به این معنا نیستند که اکثریت مطلق ترکتباران چنین ازدواجهایی میکردند بلکه میتوان برداشت کرد که در میان برخی قبایل، ازدواج با محارم منعی نداشته است.
لازم به ذکر است که ترکزبانان آذربایجان و آناتولی با اقوامی که ذکر شد تفاوت دارند. هم از نظر نژادی و هم از نظر آیین و سنتها تفاوتهای آشکاری با ترکتباران باستانی دارند.
عبرانیان/یهودیان پیش از محدود شدن قوانین
در کتب عهد عتیق، پیش از آنکه قوانین سختگیرانه سفر لاویان (باب ۱۸) تصویب شود، نمونههایی از ازدواج با محارم را میتوان یافت.
مشهورترین آنها ازدواج ابراهیم و سارا است. سارا خواهر ناتنی ابراهیم بود (سفر پیدایش، باب ۲۰، آیه ۱۲)
نوح دخترِ برادر خود را به همسری گرفت (سفر پیدایش، باب ۲۹، آیه ۱۹ به بعد)
در سفر خروج آمده که عِمران با عمه خود ازدواج کرد و موسی و هارون حاصل این ازدواجاند (سفر خروج، باب ۶، آیه ۲۰)
بعدها در لاویان است که ازدواج با محارم برای بنیاسرائیل بهطور کامل ممنوع میشود.
منع ازدواج با محارم به مسیحیان هم انتقال پیدا کرد و قوانین سختی برای ازدواج با محارم دارند و حتی دختر عمو و پسر عمو هم محرم محسوب میشوند و امکان ازدواج آنها نیست.
دیگر موارد
در قرآن، در سوره نساء آیه ۲۳، فهرستی از محارمی که ازدواج با آنها برای مسلمانان حرام است آمده است. جمله مهم این آیه «إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ» است که اشاره میکند مگر آنچه که پیش از این واقع شده بود.
این عبارت نشان میدهد که احتمالا پیش از آن نمونههایی وجود داشته است و برای نمونههای قبلی کیفری وجود نداشته است؛ زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.
البته اعراب قبایل گوناگونی داشتند و در بسیاری از قبایل عرب پیش از اسلام ازدواج با محارم روا نبوده است و اگر چنین روابطی بوده، خلاف روال بوده است.
ولی چنین اشارهای در قرآن نشان میدهد در آن ناحیه جغرافیایی وجود چنین ازدواجهایی در جهان شناخته شده بود.
در روم باستان هم مواردی بر خلاف روال رخ داده است.
امپراتور روم کلودیوس یکم شبی را در بستر خواهرزاده خود به سر برد و فردایش مجلس سنای روم را مجبور کرد ازدواج آن دو را به رسمیت بشناسد! (ن.ک: مقاله شهبازی برگرفته از ویدنمان، Wiednemann، ص۲۴۰).
همواره شایعات درباره روابط خواهر و برادرها در اقوام و ملل گوناگون وجود داشته است از جمله رابطه سزار بورجیا (Cesare Borgia) و لوکرتزیا بورجیا (Lucrezia Borgia) فرزندان پاپ الکساندر ششم مطرح بوده است که البته هیچگاه ثابت نشد.
سخن پایانی
ازدواج با محارم پدیدهای ویژه یک قوم یا یک تمدن در دوران کهن نبوده است. این رسم اختصاص به ایران باستان نداشته و در بسیاری از تمدنها و اقوام وجود داشته است. قابل انتظار است که در ایران باستان هم نمونههایی وجود داشته باشد ولی اینکه بگوییم فراگیر بوده است، چندان پذیرفتنی نیست.
در اکثر نقاط جهان، با گذر زمان، رشد تمدن، توسعه قوانین اخلاقی و دینی، این رسم کمرنگ یا ممنوع شد؛ به ویژه که از نظر علمی چنین ازدواجهایی برای سلامت فرزندان خطرناک است.