ارداویرافنامه روایت سفر روحانی مردی به نام ویراف (Virāf) به جهان دیگر است که برای مشاهدهٔ سرنوشت روانها به بهشت و دوزخ میرود. این اثر نه تنها از لحاظ دینی و اخلاقی اهمیت دارد، بلکه در حوزهٔ ادبی، اسطورهشناختی و حتی جامعهشناسی ایران ساسانی نیز ارزش فراوانی دارد. ارداویرافنامه به طور غیر مستقیم بر آثار برجسته جهان مانند کمدی الهی دانته تاثیر گذاشته است.
ادبیات دینی ایران باستان، خاصه در دوران ساسانی، دربردارندهٔ آثاری است که از آمیزش اندیشهٔ موبدان زرتشتی با مفاهیم اسطورهای و اخلاقی پدید آمدهاند. یکی از مهمترین این متون، ارداویرافنامه است؛ روایتی از سفری مینوی که در آن انسان پارسایی، برای تثبیت باور مردم به معاد و رستاخیز، روح خویش را به جهان دیگر میفرستد و پس از بازگشت، مشاهدات خود را بازگو میکند.
این کتاب، از نظر تاریخی در ردیف آثاری چون دینکرد، بندهشن و شایست ناشایست قرار دارد و از جهت مضمون به آثار عرفانی و تمثیلی جهان شباهت دارد.
ارداویرافنامه از نخستین نمونههای سفرنامههای مینوی در تاریخ ادبیات جهان است. پژوهشگران همچون هِنینگ و بهار به شباهت آن با متون یونانی-سریانی، و نیز با آثار بعدی مانند کمدی الهی دانته (Divina Commedia) اشاره کردهاند.
همچنین، مقایسه با «معراجنامه» پیامبر اسلام (در ادبیات فارسی) نشان میدهد که الگوی دیدار مینوی در سنت ایرانی احتمالاً بر نگارشهای اسلامی تأثیر گذاشته است. بیان مفاهیمی چون «پل صراط»، «وزن اعمال» و «پاداش نیکوکاران» در این آثار تحت تاثیر اندیشههای زرتشتی بودند.
در این مقاله، ضمن بررسی تاریخچه، ساختار و محتوای ارداویرافنامه، جنبههای فلسفی و اخلاقی آن تحلیل شده و با نمونههای مشابه در دیگر سنتهای دینی تطبیق داده میشود.
تاریخ نگارش و جایگاه اثر
بر اساس پژوهشهای دکتر احمد تفضلی (۱۳۷۲) و ژاله آموزگار (۱۳۷۶)، ارداویرافنامه احتمالاً در سدهٔ سوم تا پنجم میلادی و در اواخر دورهٔ ساسانی نوشته شده است. انگیزهٔ نگارش آن، احیای ایمان مردم پس از آشفتگیهای ناشی از حملات اسکندر و ضعف باورهای دینی عنوان شده است.
در مقدمهٔ متن آمده است که پس از نابسامانیهای ناشی از تردید مردم در حقانیت دین زرتشت، موبدان تصمیم میگیرند فردی پارسا را برای دیدار با مینویان برگزینند. در نسخهٔ پهلوی آمده است:
> "U-š ān ī dēn-mazdēsnān ruwānān pad šāyestīh ō gētīg ēstād, ō yazdān pad ādur ī Mehr ī Ādur-Farrōbay rāy āfrīnīd."
(یعنی: و روانهای دیندارانِ مزدیسنی را شایسته دانستند که به جهان مینوی روند، و به آتش مهر و آذر فَرُّخ فَرُّوبای نیایش کردند.)
این قطعه نشان میدهد که متن از آغاز رنگی آیینی دارد و هدف اصلی آن تأیید آموزههای معادشناسانهٔ دین زرتشتی است.
تاثیر غیر مستقیم ارداویرافنامه بر کمدی الهی دانته
کمدی الهی دانته تاثیر فراوانی بر آثار هنری جهان گذاشته است و یکی از آثار برجسته ایتالیا و جهان است.
دانته آلیگیری در قرن چهاردهم میلادی با نگارش «کمدی الهی» طرحی مشابه از سفر روح به جهان پس از مرگ ارائه داد. هرچند دانته خود بهصورت مستقیم با «ارداویرافنامه» آشنا نبوده، اما پژوهشگران چون میگل آسین پالاسیوس (Miguel Asín Palacios) در کتاب معروف La Escatología musulmana en la Divina Comedia نشان دادهاند که دانته از طریق منابع اسلامی ـ بهویژه «معراجالنبی» و «کتاب المعراج» ـ با ساختار و جزئیات مشابهی روبهرو بوده که ریشهی ایرانی دارند.
با گسترش اسلام در ایران و تماس تمدن ایرانی با جهان عرب، بسیاری از مفاهیم و ساختارهای روایی «ارداویرافنامه» از طریق ترجمهها و اقتباسهای ادبی به معراجنامههای اسلامی راه یافت. آثاری چون «رسالة الغفران» از ابوالعلاء معری و «کتاب المعراج» منسوب به ابن عباس، نمونههایی هستند که در آنها صعود روح به آسمان، مشاهده بهشت و جهنم، و گفتوگو با موجودات اخروی با شباهتهایی چشمگیر به روایت ویراف همراه است.
محققانی مانند هنری کربن (Henry Corbin) و نولدکه (Theodor Nöldeke) تأکید کردهاند که این انتقال فرهنگی میان ایران زرتشتی و جهان اسلامی، یکی از مسیرهای مهم انتقال مفاهیم اخروی به ادبیات اروپای قرون میانه بوده است.
در قرون میانه، بهویژه از طریق جهان اسلام و تماسهای فرهنگی در اندلس و سیسیل، مضامین معراجی و اخروی به دنیای مسیحی راه یافت.
تأثیر «ارداویرافنامه» بر «کمدی الهی دانته» را میتوان تأثیری غیرمستقیم و فرهنگی دانست که از طریق چندین لایهی تاریخی ـ از ایران ساسانی به متون عربی اسلامی و سپس به ادبیات لاتینی قرون وسطا، منتقل شده است.
در هر دو اثر، روح انسانی در سفری نمادین از جهان خاکی به قلمروهای پاداش و کیفر میرود، و هدف هر دو، بیدار کردن اخلاق و ایمان در انسان است. این همپوشانیها، چنانکه هنری کربن در تاریخ فلسفه اسلامی و محمدتقی راشد محصل در ادبیات دینی ایران پیش از اسلام بیان کردهاند، نشانهی پیوستگی در اندیشهی اخروی و انسانشناسی شرق و غرب است.
نسخهها و منابع مکتوب ارداویرافنامه
از ارداویرافنامه نسخههای متعددی موجود است. مهمترین نسخهها در کتابخانهٔ کُدهَم پارسیان بمبئی و دانشگاه آکسفورد نگهداری میشود. نخستین تصحیح علمی متن توسط E. W. West در مجموعهٔ Sacred Books of the East (جلد ۵، آکسفورد، ۱۸۸۲) منتشر شد. در ایران، ترجمه و شرحهای مهمی توسط مهراد بهار (۱۳۷۵)، تفضلی و آموزگار (۱۳۷۵)، و محمدتقی راشد محصل (۱۳۷۰) ارائه شده است.
از نسخههای فارسی میانه و ترجمههای فارسی نو، مهمترین چاپها عبارتاند از:
- ارداویرافنامه، ترجمهٔ ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی، ۱۳۷۶.
خلاصهای در دینکرد (کتاب نهم) و نیز اشارههایی در بندهشن آمده است.
ساختار و محتوای ارداویرافنامه
ارداویرافنامه در مجموع از ۹۱ بند (یا فصل) تشکیل شده است. ساختار کلی اثر را میتوان در سه بخش خلاصه کرد:
الف) بخش نخست: برگزیدن ویراف و آمادگی روحانی
در آغاز، هفت موبد پارسا در آتشکده جمع میشوند و از میان خود مردی پاکسرشت و پارسا را برمیگزینند. ویراف هفت خواهر دارد که هر هفت با او ازدواج کردهاند؛ نشانهای از آیین خویشگزینی در سنت مزدیسنی. وی هفت جام شراب آمیخته به بنگ (حشیش مقدس آیینی) مینوشد و به خوابی عمیق فرو میرود تا روحش از بدن جدا شود.
ب) بخش دوم: سفر روح به دوزخ و بهشت
روح ویراف، با راهنمایی ایزدان سروش (Sraosha) و آذر (Ātar)، از پل چینوت (Činwad Puhl) میگذرد؛ پلی که روان آدمیان را پس از مرگ از آن عبور میدهند. در آن سوی پل، به تماشای سرنوشت نیکان و بدان میپردازد.
> "U-š Sraosha ud Ātar pad dast gīrīd, ud ruwān ī Weerāf pad Chinwad puhl burīd."
(سروش و آذر دست ویراف را گرفتند و روان او را از پل چینوت گذر دادند.)
در دوزخ، ویراف مجازاتهای گوناگون گناهکاران را میبیند؛ از جمله دروغگویان، زناکاران، رشوهگیران، و بیدینان. توصیفهای دوزخی در این بخش، از لحاظ تصویری بسیار زنده و نمادین است؛ به گونهای که بعدها در آثار عرفانی و تمثیلی اسلامی نیز تأثیر گذاشته است.
ج) بخش سوم: بازگشت و روایت مشاهدات
پس از مشاهدهٔ بهشت و دوزخ، روح ویراف بازمیگردد و پس از هفت روز بیدار میشود. مردم گرد او جمع میشوند و او مشاهداتش را بازگو میکند. اثر با ستایش اهورامزدا و تأکید بر پاداش نیکوکاران و عذاب گناهکاران پایان مییابد.
مضامین دینی و اخلاقی
ارداویرافنامه در اساس، بازتاب آموزههای اساسی جهانشناسی و انسانشناسی زرتشتی است. در این اثر، جهان دارای دو جنبهٔ متقابل است: گیتی (جهان مادی) و مینوی (جهان روحانی). انسان با کردار نیک، گفتار نیک و پندار نیک میتواند از مسیر تاریکی به سوی نور گذر کند.
الف) مفهوم داوری و پل چینوت
پل چینوت در ارداویرافنامه نماد داوری است. روانها پس از مرگ بر این پل میایستند؛ نیکوکاران آن را چون پلی پهن و آسان مییابند و بدان از آن به بهشت میروند، در حالی که گناهکاران از آن سقوط میکنند. این اندیشه در ادیان بعدی (اسلام، مسیحیت و حتی بودیسم ایرانی) بازتاب یافته است.
ب) اهمیت عمل اخلاقی
متن بارها تأکید میکند که ایمان بدون عمل بیارزش است. در بند ۴۵ آمده است:
(آن که در گیتی در دین و راستی کوشید، در مینوی از سوی ایزدان شادی یافت.)
ج) ثنویت اخلاقی
نظام اخلاقی اثر بر پایهٔ نبرد میان سپنتَهمَینو (روح مقدس) و اَنگرَهمَینو (روح اهریمنی) استوار است. در این جهان، هر عمل انسان در خدمت یکی از دو نیروست؛ و پس از مرگ، روح او به سپهر نیکان یا به تاریکی دوزخ میرود.
جنبههای ادبی و سبک نگارش
از نظر ادبی، ارداویرافنامه از نثرهای کلاسیک پهلوی است؛ نثری آهنگین، با تکرارهای موزون و اصطلاحات دینی خاص. ساختار روایت ساده اما تمثیلی است، و گاه از تصویرسازیهای شاعرانه بهره میبرد. مهرداد بهار (۱۳۷۵) این اثر را «نمونهٔ نخستین ادبیات تمثیلی در ایران» دانسته است.
ویژگیهای ادبی مهم آن عبارتاند از:
- کاربرد ساختارهای سهگانه (سه پرسش، سه پاسخ، سه پاداش)
- وصفهای حسی و نمادین از عذابها
- وجود گفتوگوهای آیینی میان ویراف و ایزدان
- نثر ساده و خطی، اما سرشار از واژگان مینوی
نمونهای از تصویرسازی دوزخ در بند ۶۵:
> "Čand ruwān dīdam, kē pad āhanīn padārān dast o pā bast īstād hēnd."
(بسی ارواح دیدم که در بندهای آهنین، دست و پای بسته ایستاده بودند.)
نتیجهگیری
ارداویرافنامه تنها یک اثر دینی نیست، بلکه سندی فرهنگی از اندیشهٔ ایرانی دربارهٔ مرگ، داوری، و رستگاری است. در این متن، مرز میان فلسفه، دین و اسطوره از میان رفته و تجربهٔ روحانی انسان در قالب زبانی نمادین روایت میشود. ویراف، بهعنوان نمایندهٔ انسان پارسا، از جهان خاکی به مینوی میرود تا پیامآور ایمان و اخلاق برای مردمان باشد.
از دیدگاه ادبی، این اثر مقدمهای بر شکلگیری ادبیات عرفانی فارسی است؛ جایی که سفر روح از ظلمت به نور، به صورت تمثیلی در آثار صوفیان و شاعران بعدی تکرار میشود. از لحاظ تاریخی نیز ارداویرافنامه تصویرگر نظام دینی ساسانیان و باور ژرف آنان به نظم کیهانی و داوری پس از مرگ است.
فهرست منابع
منابع فارسی:
1. آموزگار، ژاله و تفضلی، احمد. ارداویرافنامه. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی، ۱۳۷۶.
2. بهار، مهرداد. پژوهشی در اساطیر ایران. تهران: نشر توس، ۱۳۷۵.
3. راشد محصل، محمدتقی. زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن. تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۰.
4. تفضلی، احمد. تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. تهران: سمت، ۱۳۷۲.
5. آموزگار، ژاله. اسطوره، دین و اندیشه در ایران باستان. تهران: نشر چشمه، ۱۳۸۰.
6. آیدنلو، سجاد. ادبیات تمثیلی و دیدار از جهان دیگر در ایران باستان و ادبیات فارسی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی، ۱۳۹۵.
منابع غیر فارسی (نسخههای مرجع):
7. West, E. W. Arda Viraf Namak. In: Sacred Books of the East, Vol. 5. Oxford: Clarendon Press, 1882.
8. Menasce, J. de. Le Livre d’Arda Viraf. Paris: Adrien Maisonneuve, 1945.
9. Henning, W. B. “The Book of Arda Viraf.” Bulletin of the School of Oriental and African Studies, Vol. 12, 1948.