پس از یورش خلفا، شهر باستانی استخر هیچگاه نتوانست جایگاه باستانی خود را بازیابد. هنگام فتح استخر در سال ۲۳ هجری، سپاهیان خلیفه کشتار وسیع انجام دادند و بازماندگان را جمع کردند و جزیه بر آنها تحمیل کردند. بعدها عبدالله بن عامر سوگند خورد که آنچنان از مردم استخر بکشد تا جوی خون به راه افتد.
آنچه بارها در منابع میبینیم این است که مورخان مسلمان مطالبی را از راویان (که دشمنی با خلفا نداشتند) نقل کردند و از کشتار گسترده ایرانیان توسط سپاهیان خلفا نوشتهاند.
این منابع را نمیتوان غرضورزانه دانست چرا که راویان حامی خلفا بودند و اکثرا خودشان عرب بودند. از چنین روایاتی میتوان برداشت کرد که در آن دوران و در نزد سپاهیان، تعداد زیاد کشتهها در جنگها و فتوحات نوعی افتخار محسوب میشده است!
باید توجه داشت که این رفتار وحشتناک یورشگران نه به دین و معنویت ربط داشته است و نه با قومیت پیوندی داشته است! بلکه تعابیر و تفاسیر نادرست از دین و معنویت باعث میشده است که این افراد برای کارهای نادرست خود استدلالهای نادرست مطرح کنند!
رفتار وحشتناک و جنایت آمیز سپاهیان خلفا در شهر باستانی استخر بسیار مشهور است و هزاران تن توسط سپاهیان خلفا کشته شدند!
در ادامه نوشته های منابع تاریخی درباره این واقعه را میآوریم.
تحمیل جزیه به بازماندگان بی گناه
هنگام فتح استخر در سال ۲۳ هجری، سپاهیان خلیفه کشتار وسیع انجام دادند و بازماندگان را جمع کردند و جزیه بر آنها تحمیل کردند. در تاریخ طبری این واقعه نقل شده است:
عثمان بن ابى العاص آهنگ استخر کرد و چندانکه خدا خواست بکشتند و چندانکه خواستند غنیمت گرفتند و کسان به غزا رفتند.
پس از آن عثمان مردم را به جزیه دادن و ذمى شدن خواند و کس فرستادند و او نیز کس فرستاد و هربذ و همه فراریان یا گوشه گرفتگان پذیرفتند و تعهد جزیه کردند (تاریخ طبری: ج ۵، ص ۲۰۰۸).
جوی خون مردم (بیش از چهل هزار کشته)
بعدها و پس از سال ۳۰ هجری، مردم استخر شورش کردند و به خشنترین شکل ممکن سرکوب شدند.
بر اساس فارسنامه ابن بلخی، عبدالله بن عامر از مردم استخر بسیار خشمگین شد و سوگند خورد که آنچنان از مردم استخر بکشد تا جوی خون به راه افتد. هر چه میکشتند به هدف نمیرسیدند در نهایت آب گرم بر خون بی گناهان ریختند تا جوی خون به راه افتد!!
گفته شده است که افراد شناخته شده که کشته شدند، ۴۰ هزار تن بودند و این جدا از افرادی است که شناخته نشدند. در واقع بیش از ۴۰ هزار تن در این واقعه وحشتناک کشته شدند!!!
در اینجا متن فارسنامه را عینا می آوریم:
در میانه خبر رسید کی مردم اصطخر عهد بشکستند و عامل او [=عبدالله بن عامر] را بکشتند و چندان توقف نمود کی جور را بستد
در سال سی ام از هجرت و و سوگند خورد کی چندان بکشد از مردم اصطخر کی خون براند.
به اصطخر آمد و به جنگ بستد پس حصار در آن و خون همگان مباح گردانید و چندانک میکشتند خون نمی رفت تا آب گرم بر خون میریختند پس برفت
و عدد کشتکان کی نام بردار بودند چهل هزار کشته بود بیرون از مجهولان (فارسنامه: ص ۱۱۶).
شورش استخر و مناطق فارس در کتاب الکامل ابن اثیر هم آمده است به سرکوب شدید آن دیار اشاره شده است:
(ابن عامر) پارس را چنین هموار و خوار نمود که مردم آن دیار همیشه پریشان و خوار ماندند (الکامل: ج ۹، ص ۱۶۴).
اگر در جزئیات چنین روایاتی اغراق شده است باشد، با توجه به اشتراکی که در منابع درباره اقدامات سپاهیان خلفا وجود دارد، میتوان گفت کشتار وسیعی در استخر رخ داده است.
پس از یورش خلفا و سرکوب قیامها، این شهر باستانی هیچگاه نتوانست جایگاه باستانی خود را بازیابد.
کتابنامه:
– تاریخ طبری (تاریخ الرسل و الملوک)، محمد بن جریر طبری. ترجمه ابوالقاسم پاینده. تهران: اساطیر. ١٣٧۵.
– فارسنامه، ابن بلخی. تصحیح لیسترانج و نیکلسون. تهران: اساطیر. ۱۳۸۵.
– [الکامل] کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران، عز الدین على بن اثیر. ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلى. تهران: مؤسسه مطبوعاتى علمى. ۱۳۷۱.