در بررسی یورش سپاهیان خلفا به ایران، منظور از صلح، توافق بر سر باج و جزیه دادن از سوی مردم بی دفاع شهرها به یورشگران بوده است! آنطور هم نبوده است که صرفا بحث جزیه مطرح باشد بلکه برخی اوقات سپاهیان خلفا مبالغ هنگفتی را میگرفتند تا از حمله دست بردارند. باید پذیرفت کشورگشاییهای سپاهیان خلفا آنطور که تبلیغ میشود همیشه همراه با صلح و آشتی نبوده است بلکه جنایات فراوانی در این کشورگشاییها رخ داده است.
شاید شنیده باشید که می گویند سپاهیان خلفا با ایرانیان جنگ نکردند و ایران با صلح فتح شد! این در حالی است که روایات فراوانی درباره جنگ و کشتار سپاهیان خلفا در منابع وجود دارد.
بسیاری از افرادی که میگویند شهرهای ایران بدون جنگ فتح شدند، به صلح در شهرها اشاره میکنند و میگویند سپاهیان خلفا با مردم شهر صلح میکردند. اما به راستی صلح به چه معنا بوده است؟!
در واقع منظور از صلح توافق بر سر باج و جزیه دادن از سوی مردم بی دفاع شهرها به یورشگران بوده است. وقتی سپاهیان ایران موفق به عقب راندن مهاجمان نشده بودند طبیعتا بسیاری از شهرها بی دفاع شدند یا صرفا سپاهیان اندک داشتند و نمیتوانستند در برابر لشکر تا دندان مسلح خلیفه دفاع کنند. آن هم جنگجویانی که غنایم فراوانی از جنگها به دست آورده بودند.
آنطور هم نبوده است که صرفا بحث جزیه مطرح باشد بلکه برخی اوقات سپاهیان خلفا مبالغ هنگفتی را میگرفتند تا از حمله دست بردارند به طوری که در آذربایجان پس از جنگی سخت بر سر یک باج هنگفت توافق شد:
مرزبان جنگجویانى را از مردم باجروان و میمذ و نریر و سراة و شیز و میانج و جاهاى دیگر نزد خود گرد آورده بود و چند روز با مسلمانان نبرد شدیدی در پیوست. سپس مرزبان با حذیفه از سوى همه مردم اذربیجان صلح کرد بر این قرار که هشتصد هزار درهم به وزن هشت ادا کند و کسى کشته نشود و به بردگى برده نشود و آتشکدهاى ویران نگردد (فتوح البلدان: ص ۴۵۷).
از این روایت میتوان برداشت کرد که مردم شهرها کشته میشدند، به بردگی گرفته میشدند و آتشکدهها ویران میشدند که در اینجا سپاهیان خلیفه برای آنکه این کار را نکنند باج گرفتند. یعنی اگر شهرها مقاومت میکردند و باج را نمیپذیرفتند یورشگران رفتار بسیار خشنی داشتند.
برخی میخواهند با موضوع جزیه و باج، ظلم سپاهیان خلفا و کشتار مردم توسط آنها را کتمان کنند، ولی وقتی بررسی میکنیم میبینیم که جزیه اساسا مبالغ سنگینی بوده است که از غیر مسلمانان گرفته میشد. بسیاری از شهرها که در ابتدا صلح میکردند بعد از مدتی تحت فشار همین جزیه و باجها شورش میکردند.
برای مثال بسیاری از شهرهای آذربایجان پس از چند سال شورشی شدند (ن.ک: همان: صص ۴۵۹-۴۶۱) و بسیاری از آنها به بردگی گرفته شدند:
عبد الله بن شبل احمسى بر مقدمه سپاه قرار داشت. و بر اهل موقان و ببر و طیلسان یورش برد و غنیمت و بردگان گرفت (همان: ص ۴۵۹).
باید پذیرفت کشورگشاییهای سپاهیان خلفا آنطور که تبلیغ میشود همیشه همراه با صلح و آشتی نبوده است بلکه جنایات فراوانی در این کشورگشاییها رخ داده است.
کتاب نامه:
- فتوح البلدان، أحمد بن یحیى بلاذرى. ترجمه محمد توکل. تهران: نشر نقره. ۱۳۳۷.