با وجود پژوهشهای بسیار که به ویژه در قرون معاصر درباره پیدایش شطرنج و مخترع آن به عمل آمده است، تا کنون هیچ یک از پژوهشگران خارجی و ایرانی به نتیجه قطعی و روشنی دست نیافته اند. اما بررسی سابقه تاریخی شطرنج بر اساس برخی از منابع گواه آن است که ایرانیان حتی قبل از دوره ساسانیان، با شطرنج آشنا بوده اند. میتوان گفت ایرانیان بزرگ ترین تأثیر را در بهبود شطرنج و شناساندن آن به دنیا داشتهاند. ایران را باید گهوارهی این بازی زیبا دانست…
عبدالحسین نوابی درباره انگیزه اصلی نگارش کتاب سیر شطرنج ایران در جهان مینویسد:
هرگز فراموش نمی کنم نخستین روزی که افتخار آشنایی با پروفسور اُیوه رئیس اسبق فدراسیون جهانی شطرنج نصیبم گردید. بیش از هر چیزی ایرانی بودنم توجه ایشان را جلب نمود و اظهار داشتند: «خرسندم که از سرزمین ایران، یعنی گهواره ی شطرنج آمده اید.»
نخست، گفتهی ایشان را حمل بر تعارف کردم ولی با آشنایی بیشتر با روحیه استاد دریافتم که این جمله پر معنی حاصل مطالعات عمیق ایشان در زمینه شطرنج بوده است.
با وجود پژوهشهای بسیار که به ویژه در قرون معاصر درباره پیدایش شطرنج و مخترع آن به عمل آمده است، تا کنون هیچ یک از پژوهشگران خارجی و ایرانی به نتیجه قطعی و روشنی دست نیافته اند. اما بررسی سابقه تاریخی شطرنج بر اساس برخی از منابع – چنان که خواهیم دید – گواه آن است که ایرانیان حتی قبل از دوره ساسانیان، با شطرنج آشنا بوده اند. می توان گفت ایرانیان بزرگ ترین تأثیر را در بهبود شطرنج و شناساندن آن به دنیا داشته اند.
برای روشن شدن موضوع، اسنادی از دنیای باستان را که در آنها از شطرنج نام برده است مورد بررسی قرار می دهیم و در ادامه به بررسی عمیقتر این مسئله میپردازیم.
از لحاظ تاریخی، کارنامه اردشیر بابکان یکی از کهنترین اسنادی است که در آن از واژه «شطرنج» سخن رفته است. شاید این خلاصه شده کارنامه مفصلتری است که اصل آن امروز در دسترس نیست.
اینک بخشی از آن که مورد نظر است، از همان سند باستانی عیناً نقل میشود:
اردوان چونش اردشیر بدید، شاد شد، و گرامی کرد، و فرمود که هر روز … به نخجیر و چوگان شوید … . به یاری یزدان به چوگان و اسوباری و چترنگ … و دیگر فرهنگ از ایشان همگی چیر و ورد بود.
با استناد به اشارهای که در متن مورد بحث نسبت به شطرنج رفته است چنین استنباط میشود که در زمان اردوان پنجم، آخرین پادشاه اشکانی شطرنج مورد توجه درباریان آن زمان بوده است، به عبارت دیگر از حدود ۱۷ قرن قبل طبقات ممتاز ایران باستان با این هنر آشنا بوده اند.
برای آنکه هنری بتواند مورد توجه طبقهای قرار گیرد و گسترش یابد، باید مدتی به نسبت دراز رایج بوده باشد. اگرچه برخی از پژوهشگران پیشینه شطرنج را به خیلی پیش از تاریخ مورد نظر نسبت داده اند، ولی آنها مدرک و دلیل مستند و قابل اعتماد و دقیقی عرضه نمیدارند.
با این وجود نمونهای از این داستانها که شهرت فراوانتری دارند، یکی حکایت سوباندهو که در حدود اوایل قرن هفتم میلادی، به زبان سانسکریت نوشته شده است، میباشد و دیگری داستان بانا است (قرن هفتم میلادی). در این نوشته برهمنی هندی داستانی را به رشتهی تحریر درآورده است.
اکنون به فرضی که سندیت دو مورد اخیر پذیرفته باشد از لحاظ قدمت تاریخی در مقام مقایسه میبینیم که کارنامه اردشیر بابکان حدود سه قرن قدیمیتر است. اما به هر حال اینکه بازی شطرنج در هندوستان ابداع شده است در منابع ایرانی از جمله شاهنامه فردوسی هم به چشم میخورد.
نام این بازی را در زبان سانسکریت چاتورانگا میگویند همچنین گفته میشود بازیهای مشابهی در چین هم رواج داشته است که البته برخی معتقدند شطرنج تحت تأثیر آنها است اما اگر این را هم بپذیریم باید توجه داشت که ایرانیان مهمترین نقش را در جا انداختن این بازی و شناساندن آن به تمدنهای دیگر داشتهاند.
واژههای اجزای شطرنج
با بررسی واژههای شطرنج میتوان دریافت که بسیاری از واژهها تحت تأثیر واژههای پارسی هستند. برای روشنتر شدن این موضوع به بررسی چند مورد میپردازیم.
شطرنج
این واژه معرب شترنگ یا چترنگ پارسی است. ترکیبی از دو بخش چتر یا چتور (ستور) به معنای چهار تایی و انگ یا هنگ که به معنی ردیف یا دسته آمده است (چتور اشاره به چهار نوع حرکت اختاصی مهرههای شطرنج هم دارد).
شاه
شاه اساسترین مهرههای شطرنج است و واژهای است پارسی که ریشهی قدیم آن خشایثیه میباشد. این واژه که به خط میخی در سنگ نبشتههای میخی بیستون کنده شده، از روزگار دیرین به یادگار مانده است (𐎧𐏁𐎠𐎹𐎰𐎡𐎹).
باید توجه داشت که شاه در زبان سانسکریت نرپاتی و به هندی و سایر زبانهای نزدیک به آن، «راجا» گفته میشود و شاهنشاه را «مهاراجا» میگویند. در صورتی برای شاه شطرنج همان واژه پارسی شاه را به کار میبرند.
جالب تر آنکه در تمامی زبانهای شبه قارهی هند، مانند اردو، گجراتی و… نیز به این مهرهی شطرنج «شاه» و حتی گاهی «پادشاه» هم میگویند. این در حالی است که در بسیاری از زبانهای سراسر گیتی برای واژه شطرنج همین کلمه شاه را جناس و اقتباس کردهاند.
در فرانسه: اشه (لاروس، کتاب لغت معروف فرانسه، با صراحت در مقابل این لغت اظهار می کند که از شاه پارسی گرفته شده است).
به آلمانی: شاخ
در چک و اسلواکی: شاخی
به روسی: شاخمات (که چنین می نماید که همان شاه مات پارسی است).
به انگلیسی: چس
وزیر
در ایام قدیم، ایرانیان برای وزیر واژه فرزین را به کار میبردند. هنوز هم در برخی از گویشهای محلی ایران واژه فرزین استفاده میشود.
برهان قاطع این مهره شطرنج را فِرز میگوید که در پارسی باستان هم گویا فرژ، فرز و فرزان گفتهاند. بنابراین به سادگی میتوان پذیرفت که وزیر اقتباسی از همین واژه است.
در زبان های دیگر مثلا عربی به آن الفرز میگویند و در روسی فیرز (Fierz) گفته میشود.
کشورهای غربی در اوایل آشنایی با شطرنج به آن فرز میگفتند اما بع ها در جریان ایجاد تغییرات در حرکات شطرنج ، واژههای آن نیز دستخوش تغییراتی شد.
جالب آنکه در زبانهای هندی، گجراتی، اردو، کشمیری و … از واژه ی وزیر در شطرنج استفاده میکنند، در صورتی که این واژه را در سانسکریت «مُنتری» میگویند.
سخن پایانی
موری، محقق بزرگ انگلیسی نظریه ای در باب شطرنج دارد که بخشهایی از آن را به عنوان حسن ختام، در انتهای این نوشتار قرار میدهیم:
اهمیت تأثیری که ایران در دوران پیش از اسلام روی شطرنج باقی گذارده است، بیشتر و با دوام تر از سایر ادوار تاریخی آن می باشد. زیرا، ثبات، نظم، روش کار و فهرست واژهها و اصطلاحاتی که در آن ایام ایرانیان در شطرنج به کار بردهاند، همواره در غرب باقی مانده است. در واقع اگر بگوییم شطرنج اروپا بیشتر مدیون سلف ایرانی خود یعنی شترنگ میباشد، تا جد مبهم و تاریک هندی چاتورانگا، سخنی به گزاف نمیباشد.
اگر هم هندوستان زادگاه شطرنج باشد، ایران را باید گهوارهی این بازی زیبا دانست.
کتابنامه:
عبدالحسین نوابی (1378). سیر شطرنج ایران در جهان. شرکت شباویز.