نیروهای ترکیه هنگام درگیری با کردهای آغری داغ (آرارات)، به بهانه سرکوب کردها و اینکه نیازمند ورود به بخشی از خاک ایران در آن منطقه هستند، بدون مجوز و دلیل کافی خاک ایران را در کوه آرارات اشغال کردند. حتی پس از پایان یافتن مسئله کردهای شورشی آرارات، ترکیه حاضر به تخلیه نقطه مذکور نشد! با وجود دوراندیشیها، توصیهها و هشدارهای برخی از دلسوزان در قضیه معاوضه دامنه شرقی کوه آرارات کوچک به مقامات بلندپایه سیاسی و نظامی ایران، سرانجام بنا به نظر رضاشاه، این کوه راهبردی از قلمرو ایران خارج و به ترک ها داده شد. آرارات کوچک به دولت ترکیه واگذار شد در مقابل دولت ترکیه از ادعای خویش بر ناحیه قطور که اصولا براساس پروتکل ۱۹۱۳ به ایران واگذار شده بود، منصرف گردید.
| نویسنده: سامان بختیار | واپسین به روزرسانی: ۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ |
منطقه راهبردی آرارات کوچک چگونه از ایران جدا شد؟!
در فاصله سال های ۱۳۰۶ تا ۱۳۰۹ ش کردها در منطقه آرارات بر ضد دولت ترکیه به پا خاستند. همکاری ایل جلالی با قیام آرارات باعث شد که بر توان قیام کنندگان افزوده شود. در سال ۱۳۰۶ ش ممدوح شوکت بیگ، سفیر کبیر ترکیه در تهران، از مقامات ایرانی خواست که اقدام مشترکی بر ضد کردها در آرارات صورت گیرد. سفیر کبیر ترکیه در نامه ای به وزارت امور خارجه ایران تأکید کرد که در ماه ایلول اقدامات نظامی بر ضد کردها از سوی نیروهای ترکیه آغاز می شود.
او از ایران خواست از ورود کردهایی که قصد فرار به خاک ایران داشته باشند ممانعت به عمل آید و «از حالا هم اتخاذ تدابیر مؤثره نظامی را برای اقدام به تأدیبات شدیده تأمین فرمایند«.
دولت ایران در پاسخ به دعوت تشریک مساعی با ترکیه در سرکوب کردها در نامه ای ضمن تأکید بر تحکیم روابط و دادیه و صمیمیت کامل بین دو کشور خاطرنشان کرد که ایران کرد های خود را به شدت زیر نظر قرار داده و برای جلوگیری از اینکه از طرف آنها اقدامی بشود، ایلات سرحد نشین را به داخل مملکت کو چائیده و به صاحب منصب ایران امر شده که نگذارد اشرار از سرحد به خاک ایران عبور نمایند و مأموران مزبور با فرمانده قوای ترک در ارتباط مستقیم بوده و از مساعدتهای لازمه که در حدود صلاحیت آنها است خودداری نخواهد کرد. و با این ترتیب دولت ایران کاملا به وظایف دوستی خود عمل کرده است.
در سال ۱۳۰۶ ش محمدعلی فروغی، که در این زمان در اروپا بود، مأموریت یافت که در زمینه حل اختلاف ترکیه و ایران مذاکره نماید. اهم اختلافات دو طرف بر سر مسئله تعیین حدود و کردها بود.
در سال ۱۳۰۹ ش قیام بر ضد دولت ترکیه به اوج خود رسید. در این سال ترکها با دولت ایران به توافق رسیدند که طرفین با تشریک مساعی، کردها را در آرارات سرکوب نمایند. کمک دولت ایران به ترکیه چنین بود که ارتش ایران با هماهنگی نزدیک با فرماندهان نظامی ترکیه در موقع مقرر از پیرامون کوه آگری تا سه کیلومتر از خط سرحد عقب نشینی کند تا نیروهای ترکیه بتوانند کردها را به طور کامل محاصره کرده و به قیام آنها پایان دهند.. حسام بیگ، آتاشه نظامی سابق ترکیه و کاظم بیگ، نائب سرهنگ ایرانی مأموریت یافتند که به اتفاق هم مسئولیت هماهنگی نیروهای نظامی دو طرف را به عهده گیرند.
عملیات ترک ها بر ضد کردها در آرارات در شهریور ۱۳۰۹ آغاز شد. آنها از سمت بازرگان و کوه آی یک گذر کردند و پس از ورود به خاک ایران کردها را از هر سو در میان گرفتند. ارتش ایران برای کمک به ترکیه غیر از عقب نشینی از سرحد و دور کردن کردهای ایران از سرحد به عملیات ترکها بر ضد کردها در آرارات در شهریور ۱۳۰۹ آغاز شد.
نیروهای ترکیه هنگام درگیری با کردهای آغری داغ (آرارات)، به بهانه سرکوب کردها و اینکه نیازمند ورود به بخشی از خاک ایران در آن منطقه هستند، بدون مجوز و دلیل کافی خاک ایران را در کوه آرارات اشغال کرده و حتی پس از پایان یافتن مسئله کردهای شورشی آرارات، حاضر به تخلیه نقطه مذکور نشدند.
در ارتباط با همین وقایع، وزارت امور خارجه ایران، در تاریخ ۹ اسفند ۱۳۰۹، طی یادداشت اعتراض آمیزی، سفیر ترکیه در تهران را مخاطب قرار داده و اعلام کرد که در همان ایام سرکوب کردها، دولت ایران از هرگونه همکاری با نیروهای ترکیه مضایقه نکرد و در عملیات بر ضد کردها شرکت کرد، ولی مأموران ترکیه به این اندازه اکتفا نکرده، بعد از پایان سرکوبی کردهای شورشی در خاک ایران ماندند و با اینکه به تکرار از طرف دولت ایران به این قضیه اعتراض و تقاضای بازگشت نیروهای نظامی ترکیه به عمل آمد، ترکها اقدامی نکردند.
آنها از سمت بازرگان و کوه آی یک گذر کردند و پس از ورود به خاک ایران کردها را از هر سو در میان گرفتند.ارتش ایران برای کمک به ترکیه غیر از عقب نشینی از سرحد و دور کردن کردهای ایران از سرحد بسه کردهای ایران اجازه نداد که به کردها در آرارات کمک نمایند. پس از سرکوب قیام، احسان نوری پاشا، رهبر قیام، و شیخ عبدالقادر به ایران پناهنده شدند و نخست در خوی ساکن و اندکی بعد به تهران روانه شدند.
کوه آرارات کوچک برای دولت ترکیه، جهت سرکوب کردها و نیز تسلط بر آذربایجان، اهمیت راهبردی داشت. آنها پس از عقب نشینی نیروهای ایرانی آرارات کوچک را اشغال کردند، اما پس از پایان جنگ آن را تخلیه نکردند و خواستار معاوضه این منطقه با مناطق کوچکی در قطور شدند [1].
اهمیت منطقه «آغری داغ» برای ایران
آتاشه نظامی ایران در پاریس در نامه ای بر اهمیت فراوان منطقه آرارات کوچک تأکید کرد و به مقامات سیاسی ایران یادآور شد که این منطقه بر دره ارس و راه آهن جلفا و فلات مجاور تسلط دارد.
او در مراسله خود بیان داشت که:
اگر ترک ها روزی نظر خوبی نسبت به ما نداشته باشند مقصودشان این خواهد بود که حائل و نوار کردنشین را که بین آذربایجان و ارض روم است برطرف نمایند.
وی افزود:
صرفه به حال ما نیست که این حال از بین برود و بنابراین در دست داشتن کوه آرارات حکمیت ما را در منازعات کرد بهتر تثبیت می نماید [2].
او در ادامه گزارش خود هشدار داد که رفع این حائل به نفع ما نیست. بنابراین، در اختیار داشتن کوه آرارات کوچک، حکمیت ما را در منازعات گرد بهتر تثبیت می کند، در صورتی که اگر این کوه را از دست بدهیم، نه فقط نقطه راهبردی مهمی را از دست داده ایم، بلکه کردها نیز از ما سرخورده می شوند و به جلب توجه و مساعدت دیگران روی خواهند آورد.
با وجود دوراندیشیها، توصیه ها و هشدارهای سرهنگ ریاض در قضیه معاوضه دامنه شرقی کوه آرارات کوچک به مقامات بلندپایه سیاسی و نظامی ایران، سرانجام بنا به نظر رضاشاه، این کوه راهبردی از قلمرو ایران خارج و به ترک ها داده شد [3].
در خاطرات سرلشگر ارفع چنین آمده است که رضاشاه به اهمیت آغری داغ توجه ای نداشت. وی اینچنین نوشته است:
من نقشهها و کاغذها را جمع کرده و یک راست به کاخ سلطنتی رفتم و به اتاق داخل شدم و گفتم عرایضی دارم چند دقیقه بعد شاهنشاه وارد شدند درحالی که من نقشهها را روی میز پهن کرده بودم. همین که نقشهها را دیدند فرمودند: «موضوع چیست؟» من شروع کردم به توضیح دادن که فلان تپه چنین است فلان منطقه چنان است، آن جا سخت مورد نیاز ماست، و از این حرف ها … ولی پس از مدتی که با حرارت عرایضی کردم با کمال تعجب دیدم اعلیحضرت چیزی نمیفرمایند.
وقتی سرم را بلند کردم دیدم شاه با حالت مخصوصی به من نگاه میکند گویی به حرفهایم چندان توجهی ندارد و تنها چشم به چشم من دوخته است تا ببیند من چه می گویم. من سکوت کردم.
فرمودند: معلوم است منظور مرا نفهمیدی… بگو ببینم این تپه این جا از آن تپه که می گویی بلندتر نیست؟
عرض کردم: «بلی».
فرمودند: «منظور این تپه وأن تپه نیست. منظور من این است همیشه به زیان هر دو کشور و به سود دشمنان مشترک ما بوده است از میان برود. مد نیست که بر این تپه از آن که باشد آنچه مهم است این است که ما با هم دوست باشیم» [4].
ترک ها پس از اشغال کوه آرارات خود را در موضع برتر دیدند و بر سر معاوضه این منطقه اصراری نداشتند، زیرا منطقه دلخواه خود را بدون هزینه تحت کنترل داشتند. دولت ایران اصرار داشت که کمیسیون سرحدی کار خود را آغاز کند و مسئله معاوضه را هر چه زودتر انجام دهد. آتاشه نظامی ایران در پاریس به مقامات وزارت خارجه تذکر داد که قبل از رضایت به هرگونه معاوضه بایستی دولت ایران اصرار نماید که ترکها خاک ایران را تخلیه کنند و سپس بر سر میز گفتگو بنشینند. دولت ایران بارها از مقامات ترکیه خواست مناطق اشغالی را تخلیه نمایند.
اما ترکها با در دست داشتن این منطقه راهبردی توجه چندانی به درخواستهای ایران نکردند و تا پایان معاوضه، این منطقه همچنان در اشغال نیروهای ترکیه باقی ماند.
با وجود اختلافات مرزی و اشغال بخشی از خاک ایران توسط نیروهای ترکیه، دولت ایران همچنان به همکاری با ترکیه در زمینه سرکوب کردها ادامه داد. در سال ۱۳۱۰ش نیروهای نظامی ایران در جهت همکاری مستمر با ترکیه در عملیاتی باقی مانده کردهای آرارات را، که در مناطق مرزی ایران پناه گرفته بودند، متواری و گروهی را دستگیر و بقیه را نیز به خاک ترکیه فراری داد. وزارت جنگ ایران از وزارت امور خارجه خواست که به دولت ترکیه اطلاع داده شود که آنها آخرین نفرات کردها را در آرارات قلع و قمع نمایند و در این زمینه اقدامات جدی به عمل آورند.
مقامات ترکیه در سال ۱۳۱۱ش به دولت ایران خبر دادند که احسان نوری پاشا، رهبر قیام آرارات، که در ساوه تحت کنترل شدید نیروهای ایرانی بود، به خاک عراق فرار کرده است. اما وزارت خارجه ایران در نامه ای به سفارت ترکیه در تهران خاطرنشان ساخت که این اخبار صحت ندارد. در این نامه آمده است که: «دولت ایران برای کنترل بیشتر بر احسان نوری پاشا او را از ساوه به کرمان انتقال داده است و فعلا در تحت نظر و مراقبت مأمورین مربوطه در آنجا متوقف است» [5].
قرارداد کمیسون تحدید ایران و ترکیه ١٣١٢
بعد از آن که کمیسیون دولت ترکیه در سال ١٣٠٩ برحسب دستور دولت ترکیه به کمیسیون دولت شاهنشاهی ایران پیشنهاد تعویض قسمت آرارات (آغری داغ کوچک) ایران را نمود و مراتب از طرف کمیسیون ایران به وزارت جلیله امور خارجه عرض شد و برای مطالعه در این فقره آقای مظفرخان اعلم رئیس کمیسیون تحدید حدود ایران با آقای میرزا عبدالرزاق خان بغایری رئیس هیئت فنی کمیسیون احضار تهران شده و چند نفر از اعضای کمیسیون در بورالان متوقف و منتظر امر مقامات عالیه خود بودند تا به واسلة طول زمستان که دیگر موقع عملیات کمیسیون ها گذشته بود هر دو کمیسیون از طرف مراکز خود احضار و در مقامات مربوطه دولتین راجع به پیشنهاد دولت جمهوری ترکیه در معاوضه قسمت آغری داغ کوچک مذاکرات جریان داشت و توافق نظر بین دولتین حاصل نمیگشت و به همین مناسبت در سال ۱۳۱۰ اعزام کمیسیون به حدود برای عمل تحدید معوق ماند و اقدام به کار نشد.
تا در اواخر سال ۱۳۱۰ آقای دکتر توفیق رشدی بیگ وزیر امور خارجه دولت ترکیه مسافرت به تهران نموده و در مدت اقامت خود در تهران و پذیرایی ها که از طرف دولت شاهنشاهی از معزی الیه می شد مسئله حدود و تحدید آن و عمل معاوضه قسمت آرارات (آغری داغ) مابین ایشان و وزارت امور خارجه ایران مورد گفتگو واقع گردیده و در نتیجه مابین هر دو دولت موافقت حاصل و به موجب ائتلاف نامه مورخه ۲۳ ژانویه ۱۹۳۲ اختلافاتی که متجاوز از یک قرن در مسائل مربوطه به عمل تحدید حدود در بین دولتین دوام می کرد مرتفع و در ائتلاف نامه مزبور سرحد دولتین از محل التقای رودخانه قره سوی سفلی به رود ارس تا آخر حدود دولتین که تا کلشین امتداد پیدا میکند، تعیین و تشخیص گردیده و به امضای وزارت امور خارجه طرفین رسید و قرار شد پس از تصدیق مجلسین شورای هر دو مملکت با اعزام کمیسیونها به حدود عمل تحدید را انجام داده، خاطر اولیای مملکتین از این امر که قرنها زمامداران امور را مشغول میداشت فراغت حاصل نماید [6].
نتیجه
پس از سفر مجدد رشدی بیگ به ایران در بهمن همان سال (۱۳۱۰)، موضوع تعیین حدود بار دیگر در دستور کار قرار گرفت و مقرر گردید اختلاف نظر میان دو کشور براساس توافق سه سال پیش فروغی و رشدی بیگ حل شود. به این ترتیب که در ناحیه آغری داغ قطعه زمینی از کوهستان مذکور به دولت ترکیه واگذار گردید و در عوض دولت ترکیه در ناحیه بارژ مقداری از اراضی خود را به دولت ایران تسلیم نمود. ضمنا در ناحیه قطور که سالهای دراز بین دولتین اختلاف بود و خط سرحدی مبهم مانده بود، دولت ترکیه پذیرفت مقداری از اراضی متنازع فیه را به تصرف دولت ایران در آورد. به این ترتیب خط سرحدی مشخص شد و اختلافات مرزی دولتین، مرتفع گردید.
به دنبال این توافق، کمیسیون تعیین حدود ایران و ترکیه، پس از مدتی وقفه در اواخر سال ۱۳۱۱ کار خود را دوباره از سر گرفت. در هیات نمایندگی، عملیات تعیین حدود و نشانه گذاری مرزی را از محل برخورد رودهای ارس و قرسو آغاز کردند و تا اواسط سال ۱۳۱۳ در کوه دالانپر، یعنی در نقطه مرزی مشترک میان ایران، ترکیه و عراق، پایان دادند. براساس این قرارداد، آرارات کوچک که در خلال لشکرکشی ترکها بر ضد قوای احسان نوری به تصرف نظامیان ترک در آمده بود. به دولت ترکیه واگذار شد و در مقابل دولت ترکیه از ادعای خویش بر ناحیه قطور که اصولا براساس پروتکل ۱۹۱۳ به ایران واگذار شده بود، منصرف گردید [7].
– بختیار، سامان (۴ اردیبهشت ۱۳۹۸). «رضا شاه و جدایی آغری داغ (آرارات کوچک)». پایگاه خردگان.
نشانی رایاتاری: https://kheradgan.ir/p/19982
پانویس
١. اسنادی از ایران و ترکیه، گردآورنده: نظامهای دهنوی،مرکز اسناد تاریخ و دیپلماسی(1386)صص ٣-۴
٢. همان،صفحه ۵
٣. نقش گروه های معارض کرد در مناسبات ایران و ترکیه در دوره پهلوی اول،پدیدآورده: حسین رضا نژاد،( تاریخ روابط خارجی :: بهار و تابستان ١٣٩٣ – شماره ۵٨ و ۵٩ از ١٠٩ تا ١٣٢)
۴. تاریخ بیست ساله ایران،نوشته:حسین مکی،جلد ششم،انتشارات ناشر(١٣۶٢)صص ١۵٣-١۵۴
۵. مرزهای ایران و ترکیه(شرح گزارشات و وقایع یومیه کمیسیون های تحدید حدود ایران و ترکیه) در سال های۱۳۰۹ و ۱۳۱۲،نوشته:رحمت الله معتمدی (معتمد الوزرا)،صص ٢۴٨-٢۴٩
۶. اسنادی از ایران و ترکیه، گردآورنده: نظامهای دهنوی،مرکز اسناد تاریخ و دیپلماسی(1386)صص ۵-۶
٧ . روابط با آتاتورک و جانشینانش تاریخچه روابط ایران و ترکیه در دوره پهلوی، نوشته:سعید خزازی،سال چهارم، دی ١٣٨۴ – شماره ۴٠ از ۵٣ تا ۶١
شرایط استفاده از نوشتار: