نوشتارهای مهدیار سپاسی
چندی است میبینم برخی فردوسی گریزان و شاهنامه ستیزان میکوشند تا با چند بندی دروغین که در آغاز ظفرنامه شرفالدین علی یزدی آمده و در این نوشتار نیز از آنها یاد خواهم کرد برای پافشاری بر این یافه که شاهنامه سخنانی دروغین و گناهآلودی است که خود فردوسی نیز از سرودن آنان پشیمان شده و توبه کرده است بهره ببرند از این رو بر آن شدم تا سخن پایانی را درباره این یافه خُرد بگویم دگرچه که امروزه با پژوهشهای پژوهشگرانی چون زنده یادان استاد عبدالعظیم قریب، استاد مینوی،استاد محیط طباطبایی، دکتر خیّامپور، حافظ محمود خان شیرانی و دکتر ریاحی دیگر نباید چنین یافههایی تکرار شود ولی افسوس که فردوسی گریزان و شاهنامه ستیزان از هیچ کاری برای پایین آوردن ارج و مقام فرزانهی توس و یادگار گرانمایهاش شاهنامه فروگذار نمیکنند هر چند که یافهای بیش نباشد.
شاهنامه افزون بر اینکه حماسه میهنی ایران است؛ خردنامه فرزانشی فرهنگ ایرانی نیز به شمارمیآید که فردوسی فرزانهی توس بسیاری از ویژگیهای مینوی و فرزانشی را با هنر سخنوری و داستانپردازی خویش در جای جای ساختارشاهنامه گنجانده است. اگر همه بندهای اندرزآمیز شاهنامه، گفتههای فرزانهی توس و سخنان باشندگان داستانها برونآوری و گردآوری گردد، گرداوردی فرزانشی و جداسر در چند هزار بند بدست خواهد آمد…