هوشتانه
دانشمندان، اندیشمندان و هنرمندان ایران باستان که در حوزههای پزشکی، اخترشناسی، فلسفه، کیمیاگری، موسیقی، ادبیات و… تبحر داشتند و نامشان باقی مانده کم نیستند. این دانشمندان ارزش ویژهای دارند چراکه با آن همه نابودی که توسط یورشگران و سلطهگران رخ داد، جایگاه والا و شهرت فراگیر داشتند که نام آنها به دست ما رسیده است. سامانههای آموزشی، کتابخانههای بزرگ و مراکز علمی مانند دانشگاه گندیشاپور در ایران باستان قابل توجه بودند.
به راستی در سده ۲۱ ما باید نوشتههایی درباره جاودگری را باور کنیم؟! ایرانستیزان به منابعی استناد میکنند که نویسندههای آنها به جادوگری و رمالی اعتقاد داشتهاند. از طرفی این نویسندهها گویا آشنایی چندانی با تاریخ و جغرافیای ایران نداشتهاند به طوری که یکی از آنها نوشته است پاسارگاد و آرامگاه کوروش بزرگ در شرق پارسه (تخت جمشید) قرار داشته است!!! در صورتی که می دانیم پاسارگاد در شمال غربی پارسه قرار دارد. تنقاضات در نوشته بیگانگان فراوان است. برای مثال اگر بر اساس این نوشتهها هوشتانه جادوگر بود پس باید پذیرفت خیلی از دانشمندان یونانی مانند افلاطون و فیثاغورث هم به دنبال یادگیری جادو بودند! به نظر میرسد برخی از اروپاییان وقتی سطح بالای علم و دانش ایرانیان و کارهایی مانند کیمیاگری را درک نمیکردند، آن را به جادو و جمبل و… مرتبط میساختند. همانطور که درک درستی از موقعیت جغرافیایی ایران نداشتند. با وجود آنکه هوشتانه و حتی دیگر دانشمندان ایرانی شهرت جهانی داشتند ولی دانش ما درباره آنها اندک است. دلیل این دانش اندک هم یورش و سلطه بیگانگان بوده است.
از جمله ادعاهای ایران ستیزان، نادان و بیسواد خواندن ایرانیان باستان است. آنها سطح تمدن و پیشرفت را در ایران باستان هیچ جلوه میدهند و همه چیز را مرهون تمدنهای همسایه و البته اقوام مطبوع خویش معرفی میکنند.