کودتای 28 مرداد
مصدق شخصا کاری نکرد بلکه ابتدا با برگزاری رفراندم نظر مردم را جویا شد. آن هم با دو گزینه «انحلال مجلس» یا «انحلال دولت». یعنی صراحتا نظر مردم را درباره کنار رفتن خودش هم جویا شد. بنابراین کسانی که به انحلال مجلس پس از رفراندوم ایراد میگیرند در واقع به رای مردم در رفراندوم ایراد می گیرند. متاسفانه این رویکرد یادآور تاکید بر دیکتاتوری و بی توجهی به رای مردم است.
کودتای ۲۵ مرداد ۱۳۳۲، یک پروژهٔ نافرجام برای سرنگونی دولت محمد مصدق بود که با طراحی و پشتیبانی مالی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و با فرمان محمدرضا پهلوی، شکل گرفت که با شکست روبرو شد.
کودتای ۲۸ مرداد راه بنیادگرایی مذهبی را گشود. سازمان سیا در گروه هایی مثل «حزب زحمتکشان»، «فداییان اسلام» و… نفوذ شدید داشت
درباره وقایع مربوط به کودتای ۲۸ مرداد، مصدقستیزان میگویند شاه حق عزل مصدق را داشت!!! در صورتی که شاه اصلا چنین حقی را نداشت. آنها به نادرست می گویند در زمانی که مجلس منحل شده بود، شاه می توانست نخست وزیر را عزل کند! مشخص است که شاه چه در هنگام وجود مجلس و چه در دوران فترت یعنی زمانی که مجلس وجود نداشت، حق عزل خودسرانه نخست وزیر را نداشته است. به جز این اصلا انحلال مجلس به صورت رسمی پذیرفته نشده بود که شاه بخواهد نخست وزیر را بر کنار کند و حتی پس از رفتن مصدق، همان مجلس تشکیل جلسه داد و کاشانی رئیس مجلس شد!! هفدهمین دوره مجلس شورای ملی در روز ۲۸ آبان ماه سال ۱۳۳۲، یعنی سه ماه پس از دکتر مصدق، به شکل رسمی و از سوی محمد رضا شاه، منحل شد… شاید خود محمدرضا پهلوی در ابتدا چندان تمایل به کودتا علیه مصدق نداشت اما متاسفانه بیگانگان رهبری این کودتا را بر عهده گرفتند.