شوروی
در قرون معاصر برخی با تحریف منابع تلاش کردند کوروش را بدنام کنند که البته موفق نبودند. در بررسی ریشههای این کوروشستیزیها نقش شوروی سابق و گروههای داخل ایران که وابسته به شوروی بودند بسیار پررنگ است. سردمداران شوروی از تاریخ باستانی ایران و کوروش بزرگ متنفر بودند و دستگاه تبلیغاتی گستردهای برای تخریب تاریخ باستانی ایران توسط رفقای خود در داخل ایران راه انداختند.
میرزا کوچک خان که به «میهن گرایی» و «دین» باور داشت و تنها مانع بر انقلاب کمونیستی بود. میرزا کوچک خان بر آن باور بود که با آرامش زمینهی دگرگونیها را پدید آورد و تندروهای دلبسته به کمونیسم بر آن بودند که آرامش را کنار نهاده و به تندی زمینههای دگرگونی در گیلان و سپس ایران را فراهم کنند. با این حال اوضاع بر خلاف خواست میرزا پیش رفت و کارهای زیادی بدون هماهنگی و توافق با او انجام شد. گروههای جدیدی از نیروهای مسلح شوروی بدون درخواست و اطلاع و موافقت میرزا کوچک وارد گیلان شدند. در ژوئیه ۱۹۲۰ کمیتهی مرکزی حزب کمونیست ایران به این نتیجه رسید که زمان سرنگونی میرزا کوچک خان فرا رسیده است. سادگی میرزا کوچک جنگلی در برخورد با نیرویهای سرخ باعث شد نیرو های سرخ تدارکات کودتا (جلب نظر چپ گرایان) آماده کرده و به اجرا در آوردند…
چه عواملی باعث تخلیه ایران از قوای روسی و باعث دگرگونی سیاست شوروی در قضیه آذربایجان گردید؟ در مورد علل تخلیه ایران از قوای روسی نویسندگان و پژوهشگران به عوامل متعددی اشاره کرده اند که از مهمترین آنها می توان به اولتیماتوم هاری ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا به دولت شوروی یاد کرد. در کتاب های درسی ایران معمولا در قضیه اشغال نظامی آذربایجان و تلاش برای تجزیه این منطقه از سوی جریان پیشه وری به امتیازاتی که قوام نخست وزیر وقت ایران به شوروی داد اشاره میشود. پیرو این نظریه قوام با سفر به شوری قول نفت شمال و نیز خرید تسلیحات میدهد و آن ها را راضی به خروج از ایران میکند. اما نکته ای که این نظریه را سست میسازد این است که هیچگاه حکومت پهلوی زیر بار دادن امتیاز نفت به روس ها نرفت. در سوی دیگر به نظر میرسد که آمریکا با تهدید شوروی این کشور را مجبور به تخلیه خاک ایران کرده است.