تاریخ و فرهنگ ایران زمین

بررسی ادعاهای نادرست درباره بزرگمهر بختگان

نگاهی کوتاه:

برخی ادعاهای نادرست درباره بزرگمهر بختگان ذکر شده است. برخی ادعا می‌کنند بزرگمهر افسانه‌ای بوده است و برخی دیگر هم بزرگمهر بختگان و برزویه پزشک را یکی می‌دانند که می‌توان گفت این ادعاها چندان معتبر نیستند. در این نوشتار کوتاه تلاش می کنیم، پاسخی کوتاه به این گفته‌ها ارائه دهیم تا مشخص شود این گفته ها چندان معتبر نیستند.

بزرگمهر بختگان، اندیشمند، اخترشناس و بزرگ فرماندار دوران خسرو انوشیروان بود که گفته شده نوشته هایی در زمینه‌های اخترشناس، اخلاقی و ادبی تألیف کرده است.

شاید بتوان او را مشهور ترین دانشمند ایران باستان دانست. با این حال برخی ادعاهای نادرست درباره او ذکر شده است که می‌توان گفت این ادعاها چندان معتبر نیستند.

در این نوشتار کوتاه تلاش می کنیم، پاسخی کوتاه به این گفته‌ها ارائه دهیم تا مشخص شود این گفته ها چندان معتبر نیستند.

آیا بزرگمهر افسانه‌ای بود؟

برخی پژوهشگران ادعا کردند که بزرگمهر بختگان، یک شخصیت افسانه‌ای است و وجود خارجی نداشته است! دلیل اصلی آنها این است که تمام منابعی که از بزرگمهر یاد می کنند مربوط به دوران پس از اسلام است و در منابع باستانی یادی از او وجود ندارد!

با توجه به منابع زیادی که درباره او گفته اند، برای چنین ادعایی باید شواهد جدی وجود داشته باشد. وگرنه اگر صرفا به ادعا باشد، باید گفت بسیاری از شخصیت‌های تاریخی و مذهبی افسانه هستند چرا که در منابعی که چند سده با آنها فاصله دارند، نام آنها آمده است و از زمان خود آنها سندی در دست نیست. برای مثال بسیاری از شخصیت های کتب عهد عتیق چنین شرایطی دارند.

این در حالی است که از بزرگمهر، رسالاتی به زبان پهلوی باقی مانده که از آنان می‌توان به «یادگار بزرگمهر» و «گزارش شطرنج» یا «شطرنج نامه» اشاره کرد. البته نسخه نهایی این رسالات در دوران پس از اسلام آماده شده است. ولی آشکار است که اصل آنها برگرفته از متون دوران ساسانیان بودند (ن.ک: BOZORGMEHR-E BOḴTAGĀN – Encyclopaedia Iranica).

این نوشته ها که مربوط به بزرگمهر است می تواند دلیل کافی برای وجود تاریخی او باشد. در منابع گوناگون هم نام او آمده است.

آیا برزویه پزشک و بزرگمهر بختگان یکی هستند؟

یکی از ادعاهای دیگر این است که بزرگمهر، با برزویه پزشک (پیشوای پزشکان دوران خسرو انوشیروان) یکی بودند. پژوهشگر شاخص که این فرضیه را مطرح کرده است آرتور کریستین‌سن بوده است. قطعا کریستن‌سن یکی از برجسته‌ترین پژوهشگران دوران ساسانیان است ولی هرکس با تاریخ پژوهی آشنا باشد، می‌داند که فرضیات با هدف پیشرفت دانش مطرح می‌شوند ولی تا شواهد کافی برای اثبات آن وجود نداشته باشد در حد یک فرضیه باقی می‌ماند.

در ادامه برخی از شواهد درباره یکسان بودن بزرگمهر و برزویه را می آوریم و نشان می‌دهیم که این شواهد نمی‌توانند قطعی باشند.

۱ـ یکی از موارد مربوط به افسانه های بسیار کهن است. در یک سند به جا مانده از پادشاهی آشوری در قرن پنجم ق.م. که مربوط به یکی از وزیران پادشاه آشور است، حکایاتی مانند بزرگمهر آمده است. گفته می شود به همین دلیل ایرانیان به پزشک دربار خسرو انوشیروان این حکایات را نسبت دادند و اینگونه شخصیت مشهور بزرگمهر در ادبیات پس از اسلام خلق شد.

نمی‌توان به این موضوع چندان اتکا کرد. در طول تاریخ بسیاری از افسانه‌های قدیمی‌تر به شخصیت‌های جدیدتر نسبت داده شده‌اند و دلیل محکمی برای افسانه‌ای خواندن آن شخصیت یا اینکه با شخص دیگری یکی باشد، نیست.

سوال این است اگر بزرگمهر واقعی، پزشک دربار بود، پس بزرگ فرماندار دوران خسرو انوشیروان دقیقا چه کسی بود؟! آیا نام دیگری وجود دارد که به عنوان بزرگ فرماندار انوشیروان گفته باشند؟ همچنین آیا راحت‌تر نبود که حکایات وزیر آشوری را به بزرگ فرماندار نسبت دهند تا به پزشک دربار؟!

۲ـ مورد دیگر که می‌گویند آن است که نام آن پادشاه هند که شطرنج را به ایران فرستاد و بزرگمهر راز آن را حل کرد با آن پادشاه که کلیله و دمنه را در اختیار برزویه گذاشت و او آن را ترجمه کرد یکی هستند.

این موضوع فقط ثابت می‌کند یک پادشاه در هند هم کلیله و دمنه را در اختیار داشت و هم بازی شطرنج را نه چیز دیگر

۳- از دیگر موارد که ذکر می‌کنند این است که زادگاه بزرگمهر و برزویه هر دو مرو است.

این در حالی است که زادگاه باربد (موسیقی دان برجسته دوران ساسانیان) هم مرو بوده است (ن.ک: BĀRBAD – Encyclopaedia Iranica).

آیا به دلیل آنکه زادگاه افرادی یک جا هست می‌توان گفت باربد و برزویه و بزرگمهر یکی هستند؟! پس این مورد هم نمی‌تواند چندان معتبر باشد.

 

می بینیم که این دلایل چندان محکم نیستند. گذشته از این ما در هیچ روایتی نمی‌بینیم که برزویه، بزرگ فرماندار باشد یا در امور سیاسی و نظامی دخالت کند. همچنین جایی هم نوشته نشده که بزرگمهر پیشوای پزشکان یا پزشک دربار بوده است. 

آیا بزرگمهر خواجه بود؟!

موضوعی دیگری که برخی از مورخان، به علت سو برداشت از منابع مطرح کردند این است که بزرگمهر خواجه (به معنای مردان اخته شده) بوده است!

این موضوع ناشی از این است که بزرگمهر، در اندرزنامه «یادگار بزرگمهر» در بند نخست، یکی از مناصب خود را «دیوان‌بد شبستان (۱) انطاکیه» معرفی می‌کند. هیچ سندی وجود ندارد که دیوان‌بد شبستان‌ها حتما خواجه‌ها بودند. در واقع برخی دانسته‌های خود از دوران قاجار و… را به دوران ساسانیان فرافکنی می‌کنند.

البته خواجگان در دوران ساسانیان، از نجبا محسوب نمی‌شدند و جایگاه بالایی رسماً در دربار نداشتند؛ هرچند گاهی نفوذ سیاسی داشتند (۲). بنابراین غیر منطقی به نظر می‌‌رسد که یک خواجه توانسته باشد به بالاترین مقام در دوران ساسانیان، یعنی بزرگ فرماندار برسد! همچنین رئیس خواجگان در آن دوران نامش «مرد بد» بوده است و نه دیوان بد شبستان (۲)! 

گذشته از اینها هیچ منبعی به صراحت به خواجه بودن بزرگمهر اشاره‌ای نمی‌کند!!

این موارد نشان می‌دهد که فرضیه خواجه بودن بزرگمهر چندان معتبر نیست. هرچند اگر کسی خواجه باشد، دلیلی نیست که خدمات او و کاردانی او را نادیده بگیریم.

به نظر می‌رسد بزرگمهر مسئول رسیدگی به امور دیوانی و مالی شبستان را هم بر عهده داشته است ولی این بدان معنا نیست که حتما خود مستقیما در شبستان شاه حضور داشت! همان طور که به عنوان بزرگ فرماندار، مسئولیت اداره امور دیوانی و مالی کل کشور را داشت ولی خود مستقیما در بسیاری از مناطق حضور نداشت.

پانویس:

۱- شبستان محل زندگی زنان شاهان ایران باستان بوده است که تقریباً با حرمسرا های حاکمان مسلمان مطابقت دارد.

۲- کریستن‌سن، آرتور (۱۳۸۵). ایران در زمان ساسانیان. ترجمه رشید یاسمی. تهران: صدای معاصر.:ص۲۸۵

برچسب:
بزرگمهر

دیدگاه‌ها


دیدگاه خود را در اینستاگرام در میان بگذارید:

خِرَدگان در تلگرام و اینستاگرام

کانال تلگرام خردگانبرگه اینستاگرام خردگان

خط میخی

خط میخی پارسی باستان - سامانه بومیش
با ما همراه باشید:
Instagram
Telegram
به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
بررسی ادعاهای نادرست درباره بزرگمهر بختگان