مجلس اول مشروطیت | نویسنده: سامان بختیار | واپسین به روزرسانی: 6 آبان 1397 |
تدارک نظامنامه و تشکیل مجلس اول مشروطیت
فرمان مشروطیت در اصل همان فرمان تشکیل مجلس شورای ملی است که مظفرالدین شاه قاجار در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ در پاسخ به متحصنین در جنبش مشروطه ایران امضا کرد و از طریق آن با مشارکت مردم در امر حکومت موافقت کرد و این چنین حکومت مشروطه برای نخستین بار در ایران تأسیس شد.خطاب فرمان به صدراعظم یعنی میرزا نصراللهخان مشیرالدوله است که خود در تهیه آن و راضی کردن شاه به امضای آن کوشش کرده بود. اصل فرمان به خط احمد قوام (قوامالسلطنه) است:
جناب صدر اعظم از آن جا که حضرت باری تعالی جل شانه سر رشته ترقی و سعادت ممالک محروسه ایران را به کف کفایت ما سپرده و شخص همایون ما را حافظ حقوق قاطبه اهالی ایران و رعایای صدیق خودمان قرار داده، لهذا در این موقع که رأی و اراده همایون ما بدان تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشیید و تأیید مبانی دولت اصلاحات مقتضیه به مرور در دوائر دولتی و مملکتی به موقع اجراء گذارده شود. چنان که مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان و علماء و قاجاریه و اعیان و اشراف و ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود. که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازم را به عمل آورده و به هیئت وزراء دولتخواه مادر اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد، اعانت و کمک لازم را بنماید و در کمال امنیت و اطمینان عقاید خود را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات قاطبه اهالی مملکت به توسط شخص اول دولت به عرض برساند که به صحه همایونی موشح و به موقع اجرا گذارده شود؛ بدیهی است که به موجب این دستخط مبارک نظامنامه و ترتیبات این مجلس و اسباب ولوازم تشکیل آن را موافق تصویب و امضای منتخبین از این تاریخ مرتب و مهیا خواهد نمود که به صحه ملوکانه رسیده و به عون الله تعالی مجلس شورای مرقوم که نگهبان عدل ماست افتتاح و به اصلاحات لازمه امور مملکت و اجراء قوانین شرع نماید و نیز مقرر میداریم که سواد دستخط مبارک را اعلان و منتشر نمایید تا قاطبه اهالی از نیات حسنه ما که تماما راجع به ترقی دولت و ملت ایران است، کما ینبغی مطلع و مرفه الحال مشغول دعاگویی دوام این دولت و این نعمت بی زوال باشد.»
در قصر صاحبقرانیه به تاریخ چهاردهم شوال شهر جمادی الثانی ۱۳۲۴ هجری- در سال یازدهم سلطنت ما [۱]
سران مشروطه خواهان و ملیون و عده ای از وزیران و درباریان به دعوت دربار در محل مدرسه نظام، که یکی از عمارات دربار بود، گرد آمدند و عضدالملک از شاهزادگان سالخورده قاجار، از طرف دولت از مهمانان پذیرایی می کرد. در این مجلس که مقدمه ی تشکیل انجمن انتخابات به منظور تهیه و تدوین نظامنامه انتخابات مجلس شورای ملی بود، مشیرالدوله و پس از او ملک المتکلمین، اولی از جانب دولت و دومی از طرف توده ی مردم، سخن گفتند و علیرغم کارشکنی های عناصر مرتجع درباری، که هنوز به دوام و بقای رژیم استبداد امیدوار بودند، سرانجام نظامنامه ی انتخابات تدوین شد و روز ۱۳ رجب سال ۱۳۲۴ قمری به امضای مظفرالدین شاه رسید. [۲]
یرواند آبراهامیان راجب مجلس موسسان چنین مینویسد:
مجلس مؤسسان به سرعت در تهران تشکیل شد تا قانون انتخابات مجلس شورای ملی آینده را تدوین کند. بیشتر نمایندگان از تجار، روحانیون و بزرگان اصناف بازار تهران بودند. پس شگفتی آور نبود که در این نظامنامه انتخاباتی خاستگاههای اجتماعی و علایق منطقه ای آنان منظور شده باشد. تقسیم بندی نمایندگان عبارت بود از: طبقه شاهزادگان و قاجاریان، علما و طلاب؛ اعیان «دارای محل معین کسب و کار»؛ زمینداران دارای املاکی حداقل به ارزش ۱۰۰۰ تومان؛ و صنعتکاران اصناف شناخته شده دارای مغازه ای که اجاره اش برابر با حداقل میزان اجاره متوسط محل» باشد. همچنین، کل کشور، به ۱۵۶ حوزه انتخاباتی تقسیم شده بود که مطابق آن تهران ۶۰ کرسی داشت و ایالات دیگر در مجموع فقط ۹۶ کرسی داشتند. حتی ایالت پر جمعیت آذربایجان تنها ۱۲ کرسی داشت. افزون بر این، نمایندگان مجلس می بایست بتوانند به زبان فارسی بخوانند، بنویسند و گفتگو کنند. انتخابات ایالات در دو مرحله انجام می گرفت: هر طبقه در هر بخش یک نماینده انتخاب می کرد و به مرکز ایالتی می فرستاد؛ و این نمایندگان سپس نمایندگان ایالتی را برمی گزیدند و روانه مجلس می کردند. ولی انتخابات تهران در یک مرحله انجام میگرفت: قاجار و شاهزادگان چهار نماینده؛ زمین داران ده نماینده علما و طلاب چهار نماینده؛ تجار ده نماینده و اصناف سی و دو نماینده انتخاب می کردند. پیش از انتخابات، ریش سفیدان اصناف، ۱۰۳ صنف شناخته شده در تهران را به سی و دو صنف مرتبط به هم تقسیم کردند و به هرکدام از آنها یک کرسی دادند. صاحبان مشاغل کم درآمدی مانند باربران و شترداران از انتخابات محروم بودند.
در خلال مدتی که فرمان مشروطه صادر و اعلام شده بود، تا تهیه و تدوین نظامنامه ی انتخابات، غالب شهرستان ها از جریان امر بی اطلاع مانده بودند، زیرا به دستور دولت تلگرافخانه از مخابرهی تلگرافات ملیون و زعمای تهران به شهرستان ها خودداری می ورزید. [۳]
کسروی در کتاب خود در این باره چنین می نویسد:
در تهران این همه داستان ها رو داده بود، در تبریز و رشت و مشهد و اسپهان (اصفهان) و شیراز و کرمان، مردم چیزی نمی دانستند. جلوگیری از تلگراف به حال خود می بود. مشیرالدوله جانشین عین الدوله شده و همان رفتار او را می کرد: از اینجا دانسته میشد، عین الدوله تنها نمی بوده و دیگرانی – یا بهتر بگویم:
دست های دیگری هم کار می کرده اند و جلو توده را می گرفته اند. دستخط های شاه که می بایست در همه جا به دیوارها چسبانده شود، نشده و برگزیدن نمایندگان که می بایست در همه جا آغازد، نیاغازیده، شهرها به یکبار ناآگاه می ماندند…
قدر مسلم این است که درباریان و ملایان مرتجع و عده ای از جیره خواران سفره گسترده موقوفات و عناصری نظیر آنان، در برابر ملیون و مشروطه خواهان که اینک، نخستین پیروزی بزرگ را در انقلاب آرام به دست آورده بودند، دست به توطئه هایی می زدند و ساکت و آرام ننشسته بودند.
یکی از اهداف آنان این بود که با استفاده از سستی و فتوری که پس از صدور فرمان مشروطه در فعالیت انقلابی ملیون پدید آمده و با اغتنام فرصت از اشغال رهبران و سران آزادیخواهان به تدوین نظامنامه و تهیه ی مقدمات افتتاح مجلس شورای ملی و آرامشی که در وضع عمومی پایتخت حاصل شده بود، به یکباره اساس مشروطه را در تهران بر هم زنند و پیش از آنکه مردم شهرستانها درصدد همکاری و همدردی با ملیون تهران برآیند، به هر وسیله که باشد، شاه را به تسخ فرمان وادار کنند. اما سران ملیون، به ویژه دو سید و اطرافیان آنان با نهایت هشیاری و واقع بینی مراقب اوضاع و احوال بودند و برای آنکه دشمنان آزادی از عامل زمان برای اجرای نیات خود استفاده نکنند، در تدوین نظامنامه و تهیه ی مقدمات انتخابات مجلس شورای ملی تسریع کردند و حتی، چنانکه خواهیم دید، پیش از آنکه انتخابات شهرستانها پایان یابد، همین که نمایندگان تهران برگزیده شدند، مجلس شورای ملی را تشکیل دادند و شاه را برای افتتاح مجلس دعوت کردند. [۴]
تشکیل مجلس شورای ملی (مجلس اول مشروطیت)
برای روز۲۷ جمادی الثانی افتتاح مجلس شوراملی اعلام گردید.
این روز میمون و تاریخی، این روزی که برای بدست آوردن آن آرزوها زبرخاک رفت، فغانها در سینه ها خنه شد، ناله ها در کرشه سیاهچاله ای محبس از دل مظلومین بیرون آمد، خون های بی گناهان ریخته شد و مردمانی جلای وطن کردند، این روز برای عاشقان آزادی بزرگترین عید بود و برای عدالتخواهان روزی مسعود.
این روز، روز وصال به محبوب بود و در آغوش کشیدن معشوق، ابن روز مظهر آزادی. بود، این روز دوباره ایران را در مقابل دنیا سرافراز کرد و شایستگی ملت ایران را به جهانیان نشان داد.
پایه حکومت مردم بر مردم از این روز شروع شد و شرکت ملت ایران در تقدیرات خود در این روز مسلم کشت، این روز بقای ایران را مستقر ساخت و به کاخ واژگون شده ستمگران لبخند زد، این روز نوید آینده درخشانی به ملت ایران می داد و از این روز زنجیر لارت و بندگی از پای ملت ایران برداشته شد.
عمارت مدرسه نظام که بزرگترین و مجلل ترین بنای تهران بود، برای تاسیس اولین جلسه مجلس شورای ملی معین شد و از طرف دولت بنام. شاه دوهزار نفر از شاهزادگان، وزرا، علما، اعیان و اشراف، تجار، رؤسای ابلات، اصناف و سفرای خارجه و سرداران و صاحب منصبان بلند پایه دعوت شدند. این مجلس که تا آن روز نظیرش در تاریخ ایران دیده نشده بود از برق ایران مزین شده بود و گلهای رنگارنگ و شیرینی و میوه بسیار روی میزها را پوشانده بود و دهها هزار نفر در خیابان های اطراف با شادی شعف فریاد زنده باد مشروطیت، زنده باد ایران را می کشیدند و دسته های گل به طرف نمایندگانی که به طرف مجلس می رفتند، پرتاب می کردند و آنها را به حفظ حقوق ملت سوگند می دادند. [۵]
در همان مراسم افتتاح مجلس شورای ملی، نمایندگان به حضور مظفرالدین شاه رفته و شاه نیز در سخنانی خطاب به نمایندگان مردم، از آرزوی خود در برپایی مجلس قانونگذاری و اهتمام تمامی طبقات مردم برای قانونمند کردن نظام اجرایی کشور و انجام اصلاحات در سیستم سیاسی، سخن گفت. با پشت سر گذاشتن مراسم افتتاحیه، نمایندگان منتخب مردم تهران در اطاق نظام جمع شده و مشغول تهیه نظامنامه انتخاباتی و تدوین اولیه ی قانون اساسی شدند. [۶]
اقدامات مجلس اول مشروطیت
▪تدوین قانون اساسی
روز بعد اولین جلسه مجلس تشکیل شد و صنیع الدوله را به ریاست انتخاب کردند. دو سه جلسه اولیه مجلس در همان مدرسه نظام منعقد گردید ولی طی نامه ای از شاه درخواست محلی برای مجلس شد. به دستور شاه کاخ بهارستان را که میرزا حسین خان سپهسالار کنار مسجد و مدرسه خود ساخته بود، به مجلس دادند.
نظامنامه داخلی مجلس نیز به وسیله همان هیأتی که طرح نظامنامه انتخابات را نوشته بود تهیه شد.
همین که مجلس ملی به کار پرداخت، از دولت مطالبه قانون اساسی را کرد. دستخط مظفرالدین شاه در جلسه ۸ آبان به مجلس رسید که اعلام کرده بود: «کتابچه قانون اساسی را همین دو روزه ملاحظه و عودته خواهد داد. قرار بود طرح قانون اساسی به مجلس فرستاده شود تا پس از تصویب مجلس مجددا برای توشیح شاه ارسال گردد. ولی مدت ها گذشت و خبری نشد.
لازم به توضیح است که دولت نوشتن طرح قانون اساسی را بر عهده برادران پیرنیا و مؤیدالسلطنه گذاشته بود، که در همکاری شان با ملیون تردیدی نبود. اما وقتی طرح تمام شد، انجمنی در دربار مأموریت یافت که آن را مطالعه کند. این انجمن دو ایراد اصلی گرفت: یکی نسبت به اختیار مطلق مجلس ملی در انشای قوانین و دیگر راجع به مصون بودن نخستین دوره مجلس از انحلال، در ضمن به تأسیس مجلس سنا اصرار ورزیدند. ولیعهد محمد علی میرزا هم که بر اثر شدت بیماری شاه به پایتخت آمده بود – ۲۵ آذر ماه – شریک آن ایرادهاشد. اما، به ملاحظاتی، به مخالفت آشکار با قانون اساسی برنیامد.
روز ۱۹ آذر لوحه سر در مجلس را که به عنوان «دارالشورای ملی ایران» و «عدل مظفر» بود، طی مراسم باشکوهی نصب نمودند.
مجلس که آگاه بود چرا دولت در فرستادن قانون اساسی امروز و فردا می کند، به اعتراض برخاست. هیأتی از نمایندگان تعیین شد که با دولت در این باب مذاکره کند. عاقبت طرح قانون اساسی به مجلس رسید و از ۴ دیماه، مورد بحث و انتقاد نمایندگان قرار گرفت. مخصوصا حک و اصلاحاتی که در طرح اصلی شده بود مورد توجه بود. طرح اصلی ناظر بود بر مختار بودن مجلس در انشای قوانین و به عبارت دیگر مجلس ملی تنها مقام قانونگذار به شمار می رفت ولی طرح اصلاح شده تصویب مجلس سنا را هم متساویة لازم می شناخت. در پایان بحث و جدال پر سر و صدا و پرشوری، تصمیم گرفته شد کمیسیونی مرکب از چند نماینده مجلس و نمایندگان تام الاختیار دولت رفع اختلاف کنند و رأی شان قاطع باشد.
این کمیسیون تشکیل شد و بعد از مباحثات طولانی ده ماده طرح قانون اساسی را حک و اصلاح کردند.
مهم ترین اصلاح در مورد قوانین مالی و بودجه بود که مجلس شورای ملی نظرش را قبولاند که این قوانین همیشه باید به تصویب مجلس شوری برسد و بعد به سنا فرستاده شود و اگر سنا در این مقام چیزی اظهار دارد مجلس ملی در قبول ورد آن مختار است. اما در مورد مجلس سنا، چون به اصرار محمد علی میرزا ولیعهد تشکیل سنا پیش بینی شده بود، مجلس با آن مخالفتی نکرد ولی معتقد بود که از جمع شصت نفری نمایندگان سنا دو سومش را مردم انتخاب کنند و بقیه را دولت بگمارد.
دولت اصل نصف نصف را می خواست که عاقبت مجلس پذیرفت. در مورد حق انحلال مجلس، نمایندگان اصرار داشتند که دوره اول مجلس مستثنی باشد. دولت قبول داشت ولی می خواست در دستخط جداگانه ای باشد نه در متن قانون اساسی ظاهرأ مجلس مجبور شد نظر دولت را بپذیرد. [۷]
تغییر مهم دیگر مربوط به سوگند نمایندگان بود که ماده دیگری که مجلس تغییر داد اصل یازدهم طرح پیشنهادی بود مبنی بر اینکه:
نمایندگان مجلس سوگند میخورند که:
«نسبت به متبوع معظم خود اعلیحضرت شاهنشاهی راستگو و صادق باشیم و نسبت به اساس سلطنت خیانت نکنیم».
این عبارت چنین اصلاح گردید:
« ما وکلای ملت سوگند یاد می کنیم مادامی که دولت علیه و پادشاه متبوع ما با مقتضیات این نظامنامه همراهی و مساعدت داشته و از اساس مجلس ما تقویت فرمایند، ما نیز نسبت به سلطنت اعلیحضرت خیانت ننموده و نسبت به متبوع معظم خود صادق وراستگو باشیم». یعنی در واقع تعهد اخلاقی مطلق مبدل شد به سوگند مشروط که باز نمای بدگمانی مجلس بود نسبت به تاجدار بعدی محمدعلی شاه .» [۸]
قانون اساسی در ۸دیماه ۱۲۸۵ (چهاردهم ذیقعده ۱۳۲۴) به امضای شاه و ولیعهد رسید.
دو روز بعد صدراعظم، مشیرالدوله، در میان فریادهای شادی مردم، با قانون اساسی به مجلس آمد و مجلس به احترام قانون اساسی بپاخاست.
مظفرالدین شاه، ده روز بعد، ۱۸ دیماه، درگذشت.[۹]
گزارشی از از ناظم الاسلام کرمانی از فوت مظفرالدین شاه :
روز چهارشنبه ۲۴ ذی القعده ۱۳۲۴ – شب گذشته مقارن با مغرب شرعی شاهنشاه ایرانیان مظفرالدین شاه به حالت احتضار و شش ساعت از شب گذشته به رحمت ایزدی پیوست. امروز بازارها برای احترام از پادشاه بسته و مردم در خیال تهیه مجالس فاتحه. از احدی شرارتی ظاهر نشد. آقایان علماء اعلام برای تشییع جنازه و نقل آن به تکیه دولت و تعزیت و تسلیت ولیعهد محمدعلی میرزا به ارک رفته ولیعهد خیلی گریه و بی تابی می نمود به جناب آقای طباطبائی گفته بود که پدرم را کشتند و به مظلومیت مرد. عجب است که در این دو روزه اخیره متوالیة نماز قضا می خواند . روز گذشته در حالت جلوس واعتماد پنجاه رکعت نماز خواند آقایان هم ولیعهد را تسلیت و تعزیت گفته. [۱۰]
درباره تجلیل مردم از این پادشاه بسیار نوشته اند. ما کوتاه ترین روایت را از حاجی میرزا یحیی دولت آبادی نقل می کنیم:
و از طرف ملت در تمام مملکت سوگواری پر حرارتی در مرگ او به جای آورده می شود که نظیرش کمتر دیده شده است.» محمدعلی شاه روز ۲۸ دیماه ۱۲۸۵ تاجگذاری کرد.[۱۱]
همچنین بخوانید:
بختیار، سامان (2 آبان 1397)، « تدارک نظامنامه و تشکیل مجلس اول مشروطیت »، خردگان
نشانی رایاتاری: https://kheradgan.ir/p/18815
پانویس:
۱. روزنامه اخبار مشروطیت و انقلاب ایران، یادداشت های: حاج میرزا سید احمد تفرشی درسال های ١٣٢٢-١٣٢٨ به کوشش ایرج افشار،انتشارات امیرکبیر(١٣۵١)صص ۴٣-۴۴
۲. ایران در دوره سلطنت قاجار، نوشته : علی اصغر شمیم،انتشارات بهزاد(۱۳۸۷)صفحه ۴۴۵
۳. ایران بین دو انقلاب،نوشته:یرواند آبراهامیان،ترجمه: احمد گل محمدی و محمد ابراهیم فتاحی ولیلایی، انشارات نی(۱۳۷۷)صفحه ۱۱۰
۴. ایران در دوره سلطنت قاجار، نوشته : علی اصغر شمیم،انتشارات بهزاد(۱۳۸۷)صفحه۴۴۵-۴۴۶
۵.تاریخ انقلاب مشروطیت ایران،نوشته: دکتر مهدی ملک زاده،انتشارات سخن(۱۳۸۳)دوره سه جلدی اول،صفحه ۳۸۳
۶. تاریخ مشروطه ایران، نوشته:احمدکسروی،انتشارات کوشش(١٣٨٨)صفحه ١۵١
۷. مروری در انقلاب مشروطیت ایران،نوشته:ایرج پزشک زاد،انتشارات البرز(۱۳۸۵)صص ۷۱-۷۲-۷۳
۸. ایدولوژی نهضت مشروطه ایران،نوشته:فریدون آدمیت،انتشارات کانون کتاب ایران(۲۵۳۵)صفحه ۳۹۱
۹.مروری در انقلاب مشروطیت ایران،نوشته:ایرج پزشک زاد،انتشارات البرز(۱۳۸۵)صفحه ۷۴
۱۰. تاریخ بیداری ایرانیان(روزنگار مشروطه) نوشته : ناظم الاسلام کرمانی، به کوشش : علی اکبر سعید سیرجانی،انتشارات بنیاد فرهنگ ایران (۱۳۵۷)،صفحه۵۷
۱۱. مروری در انقلاب مشروطیت ایران،نوشته:ایرج پزشک زاد،انتشارات البرز(۱۳۸۵) صفحه ۷۴
شرایط استفاده از نوشتار:
از آنجایی که هرگونه استفاده یا رونوشت از نوشتارها بر اساس پیمان نامه کاربری امکان پذیر است، اگر قصد رونوشت از این نوشتار را دارید، بنمایه آن را یاد کنید. طبیعی است که ذکر مواردی مانند نام پدیدآور (نویسنده، گردآورنده و…)، تاریخ واپسین به روز رسانی، عنوان کامل نوشته به همراه پیوند (لینک) و همچنین ذکر تارنمای خردگان (www.kheradgan.ir) ضروری است.