امیران تیموری | نویسنده: اسماء معصومی نژاد* | واپسین به روزرسانی: ۸ بهمن ۱۳۹۵ |
فرهنگ در دوره امیران تیموری
با فروپاشی دولت ایلخانان و ظهور تیمور، عصری آغاز شد که به دورهی تیموری مشهور است. نگاه سیاسی به این دوره از تاریخ ایران، فضایی پرآشوب و سرشار از جنگ و خونریزی و رقابت بین شاهزادگان را در برابر ما مجسم مینماید. اما از منظر هنر شاهد عصر زرین و طلایی هستیم. شاهان و شاهزادگان تیموری، همانند شاهرخ، بایسنقر و الغ بیگ از شاهان هنر دوست و حامی هنرمندان بودند. آنها نه تنها هنردوست بودند بلکه خود نیز هنرمند بودند. این علاقهی شاهزادگان تیموری به هنر سبب جمع شدن دانشمندان در دربار آنها شده بود. در طول حکومت 140 سالهی تیموریان بر ایران دانشمندان و هنرمندان بسیاری در زمینههای مختلف به خصوص معماری، هنر، خطاطی، کتاب آرایی، ادیبات و … فعالیتهای ارزندهای کردند که سبب اعتلای فرهنگ در این دوره شدند.
نویسنده: اسماء معصومی نژاد (دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ، دانشگاه باهنر کرمان)
در مبحث مطالعات تاریخی و جست و جوی آنچه بیش از این روزگار بر سرزمین ما رفته است. دورهی حکومت تیموریان همواره توجه و علاقهی ویژهی پژوهشگران و آگاهان علم تاریخ را برانگیخته است. تحولات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی این دوره از سویی و علم و فنون و هنرها از ادبیات، موسیقی و معماری تا نقاشی و خوشنوسی بارها مورد مطالعهی کسان بسیاری در سراسر جهان قرار گرفته و بیشتر آنان هم از ظلم و تجاوز و غارتگری و خونخواری تیمور، آغاز کرده و سخن را بدانجا رساندهاند که با وجود همهی این ناآرامیها، تیموریان اهل فرهنگ و هنردوست بودند و از هنرمندان حمایت کردند.
این دوره از جنبهی هنری در تاریخ ایران بی مانند است. امیران تیموری پس از جنگهای پیاپی و کشورگشایی، با سیاست گذاری در زمینههای مختلف، برای تثبیت حکومت خود دست به اقدامات گوناگونی زدند. برنامه ریزی ایشان در امور سیاسی و دینی و اقتصادی و ایجاد انجمنهای مختلف علمی و فرهنگی و بهرهگیری از آنها در پیشبرد اهداف حکومت، از عوامل مؤثر بر اهمیت دروهی تیموریان به ویژه در زمینهی فرهنگ و هنر است.
صدماتی که یورش تیمور در جامعهی ایران وارد آورد نه تنها از ویرانیها و خسارات سپاهیان چنگیز کمتر نبود بلکه در پارهای از موارد شدت خرابیها و آسیبها هولناکتر از حملهی مغولان بود. شاید به همین دلیل باشد که در آغاز دورهی تیموری به واسطهی جنگها و درگیریهای داخلی، قتل و غارت و ناپایداری اوضاع فقدان آسایش و امنیت کافی از حیث آثار علمی و ادبی بسیار فقیر بود. اما رفته رفته حکومت به فرهنگ و هنر بها داد.
بررسی فرهنگ در این دوران به دلیل گستردگی و مبحث کار بسی دشوار و پیچیده است. اما حداکثر کوشش در این بوده است که مطالب به زبان ساده و روان بیان شوند
.
اجتماع هنرمندان
ظهور هنرمندان توانایی که هر یک در دورهی خویش از نوادر روزگار بودند بدون تردید در اوج گیری هنر این دوره تأثیر مستقیم داشت. در قالب اجتماع بزرگی که از هنرمندانی با فرهنگها و آداب و رسوم مختلف و متفاوت شکل گرفت، فرصتی برای تعامل و تبادل اندیشه میان آنها فراهم شد. این آثار سرمشق هنرمندان دورههای بعدی نیز شد که سبب شکوفایی بیشتر هنر شد. چنان که معماری مسجد سمرقند سرمشق معماری مساجد دورههای بعدی شد و با شیوهای که استاد عبدالهی در نقاشی با خود از بغداد آورده بود بر همهی نقاشان بعدی تأثیر گذاشت. در عصر شاهرخ گروهی از نام آورترین رجال ایرانی به ظهور رسیدند به طور مثال میتوان به اشخاصی مانند حافظ ابرو یا شاعر و عارف ارزندهای چون شاه نعمت الله ولی و معماران زبردستی چون قوام الدین و عنایت الدین شیرازی و نقاشی چون کمالالدین بهزاد و دانشمند و امیری چون امیرعلیشیرنوایی اشاره کرد (ن.ک: کاوسی، 1387: صص 24-27).
مجموعهی این عوامل موجب شد که آخرین سالهای حیات سلسلهی تیموریان در روزگاری که قدرت این خاندان رو به کاهش میرفت، با اوج گیری فعالیتهای فرهنگی و هنری و پیدایی آثار ارزشمند و ظهور هنرمندان کارآمد و بیمانند مقارن شود و کابوس ترسناک کشتار و ویرانگری سالهای آغاز برآمدن این سلسله به خاطرهی ماندگار و افتخارآمیز توسعه و شکوفایی هنر در روزگار برافتادن این خاندان تبدیل شود. باید گفت که هر چند حکومت تیموریان به دست طالبان قدرت از هم فروپاشید، اما حاصل فرهنگی هنری این دوره تا مدتها بعد و تا همین امروز نیز موجبات فرهنگی سرزمین ما تأثیری انکارناپذیر داشته است. آنچه خاطرهی فرمانروایان تیموری را که از نسل اقوام نیمه وحشی بیابان گردان ماورءالنهر بودند در تاریخ جاودان ساخته است، نه جنگ طلبی و جهان گشایی بلکه بی تردید آثار هنری به جا مانده از روزگار ایشان است که حاصل نبوغ ناپذیر هنرمندان ایرانی است برای نشان دادن گستردگی و اعمال شاهان تیموری اشارهای مختصر به مشهورترین شاهان و حاکمان این دوره میکنیم.
.
تیمور
تیمور در 771 هـجری بر ماورالنهر حاکم شد و ده سال بعد به ایران لشکر کشید. او در طول مدت لشکرکشیاش به ایران بسیاری از مردم بیگناه را در کمال قصاوت و بیرحمی قتل و عام کرد و ویرانیهای بسیاری را به بار آورد. اما به رغم آن همه قصاوت و بی رحمیاش او دوستدار علما و دانشمندان بود. از تمامی منابع تیموری چنین استنباط میشود که تیمور پس از فتح و غلبه بر هرشهری علما و دانشمندان و هنرمندان آنجا را جمع میکرد و به سمرقند میفرستاد به طور مثال سعدالدین تفتازانی که دانش او در منطق، صرف و نحو، عربی، فلسفه و کلام و تفسیر و فقه بوده است را از سرخس به سمرقند برد یا میرسید شریف جرجانی را از شیراز به سمرقند فرستاد. درست است که او موجب ویرانیهای بسیاری شده بود اما در مقابل کل منارههایی که به فرمان تیمور از جمجهی کشتگان در نقاط مختلف ایران به پا میشد، منارههای مساجد و مدارس و شرفات ایوان قصور نیز برافراشته میشد. او به آبادانی وساخت بناهای باشکوه علاقهی فراوانی داشت. به ویژه به توسعهی سمرقند توجه بسیاری داشت. این شهر تا آغاز قرن هفتم بسیار آباد بود اما با هجوم مغولها و خود تیمور مثل سایر نقاط ایران از آن خرابهای بیش باقی نماند بود. تا اینکه در اواخر قرن 8 هـجری که تیمور شهر سمرقند را برای پایختی خود برگزید در عمران و آبادانی آن کوشش بسیار کرد و نتیجهی آن اجتماع بسیاری از دانشمندان در این شهر و تبدیل شدن این شهر به مرکزی علمی و مذهبی مشرق زمین بود (برای دانش بیشتر ن.ک: میرجعفری، 1389: صص 68-69).
توجه و اقدامات بسیار تیمور بی شک سبب آبادانی و رونق دو شهر سمرقند و هرات شده بود.
.
شاهرخ
پس از تیمور و خون ریزیهای بسیارش چهارمین پسر او یعنی شاهرخ در سال 807 هـ جانشین تیمور شد. حکومت شاهرخ برای ایران آرامشی نسبی آورد. شاهرخ برخلاف تیمور جهانداری را برجهانگیری مقدم داشت.
شاهرخ یک کتابخانه مجلل و باشکوه و انجمنی برای فنون کتاب نویسی در هرات تأسیس کرد و باید یادآور شد که زمانی سخن از کتابخانه می آوریم منظور مکانی باشکوه با کتابهایی که هنرمندان بسیاری در مراحل مختلف بر روی جلد و نگارش آن کار میکردند (شعبانی و دین پرست، 1389: ص 4).
علاقه وافر شاهرخ به علم دانش سبب شده بود که هرات مرکز علمی آن زمان شود. سعی او در احیاء مبانی سنت و اهتمام در تقویت ظاهر شریعت وی را به توسعهی مساجد و مدارس وا داشته بود. امرا و نزدیکان او نیز به دلیل خوشنودیاش به بنای مساجد و مدارس پرداختند که این امر موجب رونق کار اهل هنر از معمار و نقاش و خطاط در آن عصر گشت. به طور مثال ابراهیم سلطان پسر شاهرخ متولد 797 هـ مردی هنرمند و شعرشناس و خوشنویس چیره دست بود. که در شیراز حکم میراند. از او آثار و کتیبههایی به خط ثلث بر عمارات و مساجد و مدارس شیراز باقی مانده که میتوان از میان آنها به کتیبهای در تخت جمشید که بر پیشانی جرز ایوان جنوبی کاخ تچر نقش بسته و زیر کتیبههای میخی هخامنشی و نیز دو کتیبه دیگر در تاقچهها و پنجرههای همان کاخ که هر سه سال در 826 تحریر شدهاند اشاره کرد. او با خط خوش خودش جزواتی از قرآن کریم را به خط کوفی و با تذهیب بسیار عالی نوشته و بر بقعهی شاه چراغ وقف کرده است (میرجعفری، 1389: ص 126).
شاهرخ در سال 850 درگذشت. اما این علاقه به علم دانش در میان فرزندانش باقی ماند و هر کدام از آنها به سهم خود در اعتلای آن کوشش بسیار نمودند تا هنر و دانش را به اوج خود برسانند.
.
بایسنقر، امیرزادهی خطاط خوش نویس و شاعر
پسر شاهرخ بایسنقر میرزا (799- 833) پس از پدر در خراسان به تخت نشست شاهزاهای هنردوست بود و درخشانترین امیر تیموری در زمینهی اعتلای هنر به حساب میآید.
بایسنقر در تاریخ ایران در میان امراء هنرمند و ادب دوست نامی درخشان دارد. اما با وجود اینکه در 38 سالگی وفات یافت تأثیرات گستردهای بر فرهنگ این دوره داشت. شاعر و خطاط بود، خطهای گوناگون را ماهرانه مینوشت و نامش در شمار خوشنویسان و نقاشان آمده است. مقدمه شاهنامه معروف بایسنقری به نام اوست. به دلیل دستمزدهای زیادی که به خطاطان و کاتبان میپرداخت، نفیسترین و زیباترین نسخهها در ایران حاصل کارگاه خطاطان و تذهیب کاران اوست. ساخت کتابخانهای عظیم با کتب عالی در هرات و تأسیس انجمن ادبی و حرمت بسیار به شاعران از کارهای اوست.
.
الغ بیگ: امیرزاده ی ریاضیدان و ستارهشناس
الغ بیگ از فرزندان شاهرخ بود که مثل پدر علاقهمند و آراسته به علم و ادب و هنر بود. ریاضیات و نجوم و هیئت را خوب می شناخت و در سمرقند برای تأمین رصدخانه تلاش فراوان کرد. مهمترین ریاضی دان یاری گرا و قیاس الدین جمشید کاشانی بود. علاقهی شخصی الغ بیگ به ستاره شناسی سبب گردید تا در 833 فرمان ساخت رصدخانه ای عظیم برفراز تپه ای در اطراف سمرقند را صادر کرد و در زیج الغ بیگ جدول های مثلثات و محاسبات گوناگون علم ریاضی را در حلقه ی سمرقند در پی داشت . از آثار نجوم در دربار الغ بیگ میتوان رساله فی علم الهئیه از ملاء علی قوشچی اشاره کرد، قاضی زاده رومی نیز صاحب چندین اثر هندسی است. اما غیاث الدین کاشانی نام آشناترین ریاضیدان تیموری در زمره ی بزرگ ترین ریاضی دانان تمدن اسلامی است. از آثار او المفتاح فی الحساب در زمینه ی هندسه و جبر است که آن را به الغ بیگ تقدیم کرد. و خودش خلاصه ای از همین اثر با عنوان خلاصه المفتاح تهیه کرد. الابعاد و الاجرام زیج خاقانی که مکمل زیج ایلخانی است. زیج تسهیلات، سلم السلما درباره نسبت قطر و محیط دایره، رساله ی وتر و جیب … ، نوادر سمرقندی، نزه الهدائق در چگونگی ساخت آلتی نجومی به نام طبق المناطق که به جام جمشید هم معروف است. از کارهای غیاث الدین می توان به محاسبه ی دقیق عدد پی، محاسبه ی کسرهای اعشاری، جدول مثلثاتی اشاره کرد (میرجعفری، 1389: صص 109-112).
.
سلطان میزرا بایقرا: آخرین احیاکنندهی شکوفایی فرهنگ و هنر تیموری
سلطان حسین میرزا بایقرا که از فرزند زادگان عمیرشیخ بن تیمور بود با حمله به خراسان و تصرف شهر هرات، استقلال و اقتدار خود را برای مدت 38 سال (873- 911 ق) در شرق ایران تثبیت کرد. دوره ی فرمانروای او دورهی رونق بازار هنر و ادب و صنایع بود. در زمان او هرات رونق بسیاری یافت و در آن عمارات مختلف از جمله مدرسه و کتابخانههای بزرگی بنا شد. بسیاری از شاعران و مورخان و مؤلفان نام دار روزگار در دربار او بودند. امیر علیشیر نوائی از وزیران و مشاوران این فرمانروا بود او خود پادشاهی هنردوست و شاعر پیشه بود. او بسیار دین پرور بود چنان که او را «زینت اریکهی خلاقت» میخوانند. گرایش او بیشتر به فرقهی نقشبندیه بود. او بسان سایر شاهان تیموری بیش از خود از تعصب و قشریت روی گردان بود و به عقاید ملل و نحل احترام میگذاشت و از افکار منجمد و تعصبات عوام به پیروی از شاعر و عارف بزرگ زمان عبدالرحمن جامی دوری میکرد. دربار وی هنرمندان برجستهای چون مولانا نورالدین عبدالرحمن جامی پرورد. کارگاه کتاب آرایی سلطان حسن محل تجمع بزرگترین نقاشان و خوشنویسان و مذهبان و جلدسازان و جدول کشان بود و در زمینه نقاشی در این زمان کسانی که چون میرک نقاش و مولانا ولیالله و شاه مظفر را میبینیم. مشهورترین خوش نویسان این دوران سلطان علی مشهدی بود (کاوسی، 1387: ص 25-27).
.
سخن پایانی
عهد حاکمیت تیموریان از چشمگیرترین جنبههای فرهنگی ایران پس از مغول به شمار میآید. گونههای متنوعی از قبیل ادبیات، تاریخنگاری، هنر خوشنویسی، معماری و … از این دوره به جا مانده است. گرچه این تنوع متون در بیشتر موارد متأثر از دورهی پیشین و عهد حاکمیت ایلخانان است، اما بیتردید در این روزگار هر یک در نوع خود به سطح بالایی از شکوفایی و انسجام دست یافته و نیز در پرتو حمایتهای حاکمان تیمور، آثار بزرگی در زمینههای مختلف خلق گردید. گرچه در این دوره علوم از نظر کمی گسترش فراوان یافتند. اما از لحاظ کیفی از سطح بسیار پایینتری برخوردارند به خصوص در ادبیات و علوم نقلی اما هنر و معماری و خطاطی و نقاشی و معماری گسترش زیادی پیدا کرد. با وجود آشفتگی های اجتماعی و ویرانیها و وضع نامناسب اقتصادی این دوره، عصر طلایی هنر از دورهی تیمور تا بایقرا نام گرفته است. اعتلای فرهنگی و هنری این دوره را مرهون حمایت و علاقهی شاهان تیموری و اطرافیان آنها مثل همسر شاهرخ گوهرشاد یا وزیران بایسنقر امیرعلیشیر نوایی و شاهی سبزواری از علم و هنر هستیم. با این حال نباید فراموش کنیم که ویرانیهای تیموریان و پیش از آن مغولها، بسیاری از دستاوردهای فرهنگی پیشین ایران را نابود کرد.
پانویس:
*دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ، دانشگاه باهنر کرمان
کتابنامه:
– معصومی نژاد، اسماء (۸ بهمن ۱۳۹۵). «فرهنگ در دوره امیران تیموری». پایگاه خِرَدگان.
نشانی رایاتاری: https://kheradgan.ir/p/15424
– شعبانی، رضا؛ دین پرست، ولی (1389). «مهاجرت هنرمندان ایرانی به عثمانی اواخر دروهی تیموریان و اویل صفویه». فصل نامه علمی- پژوهشی تاریخ اسلام و ایران دانشگاه الزهار. سال 20، شماره 6.
– غلام رضایی، مهدی (1377). سبک شناسی شعرفارسی. تهران: جامی.
– قاضی، عبدالرحیم (1377). «نظام الملک ثانی امیر علیشیر نوائی». تاریخ پژوهش، شماره 36-37
– میرجعفری، حسن (1389). تحولات سیاسی اجتماعی، اقتصادی فرهنگی ایران در دورهی تیموریان و ترکمنان. اصفهان: انتشارات دانشگاه اصفهان.
– کاوسی، ولی الله (بهمن و اسفند 1387). «زمینههای توسعهی هنر در دروهی تیموریان». آینه خیال. ش 12. صص 24-27.
شرایط استفاده از نوشتار: