این نوشتار، از نوشتارهای ارسالی کاربران است
نوشتارهای ارسالی کاربران بر اساس پیماننامه کاربری منتشر میشوند. نگاه کنید به:
| نویسنده: ایمان کیارسی | واپسین به روزرسانی: ۸ آذر ۱۳۹۵ |
تهمت زدن و برچسب زدن، هنر همیشگی افراد منطق گریز!
نویسنده: ایمان کیارسی
از دیرباز این نوع نگرش (تهمت زدن و برچسب زدن) در میان بشر وجود داشته است. خصوصا اشخاصی از این رویه بهره جویی میکنند که بیشتر به دنبال منافع شخصی، قومی، سیاسی و … از نگاهی نامشروع هستند.
می توان گفت که تهمت زدن به این معنا است:
جرم یا حرکت پستی را به دیگری نسبت بدهند بدون آنکه بتوانند آن را به اثبات برسانند!
به برخی از واژه هایی که ایران ستیزان به کار می برند توجه داشته باشید:
«دلار بگیر – مزخرف گو – بت پرست – شیطان پرست – وطن فروش – باستانگرا و … »
این الفاظ زننده و تهمتهای ناروا بارها توسط ایرانستیزان به افرادی زده شده که در راستای دانش تاریخ، به دنبال کشف مسائل تاریخی، بررسی و تحلیل آنها هستند. گویا مباحث تاریخی حرام است و بسیاری از افرادی که در دانشگاهها به خواندن تاریخ و باستانشناسی و رشتههای هم ردیف با چنین رشتههایی پرداختهاند، مجرم و جانی هستند.
با این وجود گویا تحریفات و تهمتزنی های خودشان در راستای انصاف و حقیقت های نوظهور است!!
البته این افراد بیشتر از تهمتها و افتراهای «قولی» بهره میبرند.
به این معنا که افترای قولی، نسبت دادن جرمی به دیگران به صورت لفظی یا از طریق رسانهها یا اوراق چاپی یا نطق در مجامع است که این امر به وضوح توسط ایرانستیزان صورت میگیرد.
ممکن است که بگویید اگر این رفتارها و افترا زدنها، رفتاری ناپسند و حتی مجرمانه است، پس چگونه است که خود شما این افراد را ایرانستیز و تحریفگر میخوانید و به قولی به آنها برچسب میزنید؟
این موضوع قابل بحث است چرا که هنگامی که میتوانید دست آنها را بر ملا کنید و نیت نابخردانه آنها را بر ملا سازید، دیگر میتوانید نامی برای این جریان قائل شوید که برای خودتان قابل اثبات است. مثلا این افراد در ابتدا منکر وجود افراد تاریخی این مرز و بوم همانند «کوروش بزرگ» میشدند اما بعدها پس از اینکه با آنها مقابله شد آنهم با اسناد تاریخی، موضوع را به تحریفات شخصیتی کوروش بزرگ کشانیدند و تهمتهایی از قبیل «غارت»، «سوزاندن مردم»، «سوزاندن شهرها»، «نابودی تمدنها» و … به وی زدند. با این وجود در سایتهای تاریخی از جمله سایت خِرَدگان، پاسخهای خوبی به این نوع تحریفات و برداشتهای غلط داده شده است که مطالعه آنها خالی از لطف نیست.
اما پس از این نوع برخوردها و مقابلهها، دوباره آن افراد شروع کردند به تمسخر و سادهنگریهای مغرضانه!! خوب با این وجود هر فردی که با منش تفکری گام بر می دارد، متوجه یک ستیز مرموز و لجوجانه میشود.
هیچگاه نشده است که از جانب بنده در فضای مجازی و یا در مباحث حضوری با دوستان خود، سعی کنم مجموعهای را با تهمتهای ناروا، تخریب کنم چرا که همواره در این نوع مباحث میبایست بر پایه شخصیتی عمل کرد، به این معنا که اگر شخصی عملی نادرست را صورت داد، نباید به وابستگیهای اجتماعی آن شخص (نژاد، قوم، مذهب و … ) بی احترامی بشود و میبایست با خود آن شخص در راستای عمل نادرستش مقابله کرد.
به همین دلیل شما نمیتوانید در سایت خِرَدگان توهینی بیابید که به اعتقادات دیگران روا داشته شده باشد، بلکه بیشتر سعی شده با اشخاص و جریانهای مشخص شدۀ ایرانستیزانه مقابله شود و نه توهین به وابستگیهای اجتماعی و جغرافیایی آنها.
اما در مقابل همه افراد نیز میبایست چنین رفتاری را از خود بروز بدهند.
مثلا عدهای میگویند چون فلان شخص به اسم تاریخ به اعتقادات دیگران توهینی را روا داشت، ما نیز میبایست همان کار را انجام دهیم و کلا تاریخشناسی را سمی برای جامعه بدانیم!!!! و بلعکس عدهای نیز پیدا میشوند که میگویند به این دلیل که افرادی با نام مذهب به هویتها و شناسههای تاریخی یک ملت توهین میکنند، ما نیز باید از همان رویه استفاده کنیم و به اعتقادات او توهین کنیم.
مشخص است این نوع برخوردها از روی ناآگاهی صورت میگیرد. خوشبختانه این روزها مردم کمتر فریب این عوامل را میخورند اما در فضای مجازی این نوع رفتارها روز به روز در حال گسترش است و عدهای را میبینیم که به نام تاریخ به دیگران توهین میکنند و در مقابل عدهای دیگر به نام مذهب به دیگران و اشخاص خاص توهین میکنند.
خوب اگر کمی تامل کنیم کاملا میتوانیم دریابیم که این نوع رفتارها به گونهای از پیش طراحی شده است برای به جان هم انداختن هویت ملی و هویتهای اعتقادی؛ همان سیاست همیشگی استعمار (تفرقه بی انداز و حکومت کن).
امام جعفر صادق (علیه السلام ) فرمود:
من روى على مۆمن روایة یرید بها شینه و هدم مروءته لیسقط من اعین الناس اخرجه الله من ولایته الى ولایة الشیطان
فلا یقبله الشیطان
الکافی ج2 ص 358
اگر کسى سخنى را بر ضد مۆمنى نقل کند و قصدش از آن، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعىاش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خود خارج مىکند و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد؛
ولى شیطان هم او را نمى پذیرد
حال در این میان مسالهای پیش می آید. آنهایی که به ما تهمت و برچسب میزنند، و از رویی خود را نیز مذهبی و مومن جلوه میدهند، از کجا میدانند که ما همانند خود آنها به دین و مذهب پایبند نیستیم؟ آیا تهمت و برچسب زدن به برادران دینی خود گناهی بزرگ نیست؟
آیا این عمل آنها نشان دهنده این حقیقت نیست، که خود آنها ادای دین داران را در می آورند؟ چراکه یک دین دار واقعی چشم بسته به کسی تهمت و برچسب نمیزند.
آیا خیلی دشوار است که متوجه این امر بشویم که عدهای قصد دارند برای ایجاد تفرقه و اختلاف افکنی مذهب و ملیت را به جان همدیگر بیاندازند؟
به همین دلیل است که افرادی پیدا میشوند و در کمال حفظ احترامهای متقابل، هم به دین و هم به ملیت خود افتخار میکنند اما عدهای در لباس دین پنهان میشوند و به هویتهای ملی یک کشور توهین میکنند و بلعکس عده نیز در لباس تاریخ و باستان، به اعتقادات دیگران توهین میکنند. که همانطور که گفته شد، نیت تنها ایجاد تفرقه و اختلاف افکنی است و هر دوی آنها در یک جهت حرکت میکنند آنهم تخریب ایران و ایرانی است.
سپری به نام تهمت و برچسب:
سپری به نام تهمت و برچسب، هنگامی که فردی خود را پشت این حفاظ پنهان می کند، آیا در نگاه مردم، فردی قابل اعتنا است؟ آیا شخصی که مقابل آن سپر قرار می گیرد، قادر به دفاع از خود نیست؟!
آیا این مفهوم صحیح است؟
اینکه شخصی یک سپر بسازد که سرشار از تهمتها و برجسبها است، و هرگاه اشخاصی بیایند و بخواهند، مطالب و گفتههای آن شخص را به چالش بکشند بلافاصله خود را پشت آن سپر پنهان بکند و در خیال خود گمان کند صورت مساله را پاک کرده است.
برای مثال مدتی پیش بنده زیر یک پست در فضای مجازی مطلبی نوشتم. کسی که آن پست را منتشر کرده بود، تلاش داشت بگوید که هخامنشان و شخصیت کوروش را صهیونیستها و انگلیسیها به ما (مردم ایران) قالب کردهاند تا کشورمان را به تاراج ببرند!
بنده تنها سوال پرسیدم که چگونه ممکن است صهیونیستها و انگلیسیها برای ما تاریخ بسازند در حالی که توانایی ساخت و جعل تاریخ به نفع خودشان را نیز ندارند؟ صهیونیستها و دولت انگلیس گذشتهای با شکوه ندارند و همه افراد اجتماع نیز آگاهی نسبیای بر این واقعیت دارند، ولی چرا آنها ننگهای تاریخی خود را نمیتوانند پاکسازی کنند اما میتوانند برای ما سلسلهای به عظمت هخامنشیان جعل کنند؟
پس از این پرسش ساده از جانب بنده، بلافاصله از من با چنین الفاظی پذیرایی شد:
( کوروش پرست – باستانگرا – وطن فروش – باج بگیر صهیونیست ها و … و … )
ببینید چقدر آسوده و راحت از زیر بار مسئولیت دروغ پراکنی و هذیان گویی خود شانه خالی کردند!
به جای اینکه بیایند و جوابی منطقی بدهند بلافاصله پشت سپر تهمتها و برچسبهای همیشگی خود پنهان میشوند و دیگران را با نگرشهای خودستایشگر، مورد حمله قرار میدهند.
منطق از روی خام نگری:
آنها میگویند:
چون عدهای در لباس تاریخ به اعتقادات ما توهین کردهاند، پس ما نیز در پی مقابله هستیم و در کل منکر تاریخ و هویت ملی میشویم!
این منطقها همانند این است که بگوییم، چون داعش و گروهکهای تروریستی دیگر، در لباس اسلام به دیگران ظلم میکنند، پس باید در کل منکر وجود اسلام بشویم!
یا اینکه چون عدهای ما را با میوه درخت زردآلو کوفتند، ما نیز باید برویم و تمامی درختان زردآلو را از ریشه بکنیم تا دیگر کسی ما را با میوه درخت زردآلو نکوبد.
خوب این منطقها کاملا مبتدی و بچگانهاند و حتی از هر گونه هوش و عدالت و انصاف تهی میباشند.
مشخصا اگر کسی قصد تخریب مفهومی را داشته باشد، با هر صلاحی دست به تخریب می زند. کما اینکه اگر بخواهند منکر سلسله هخامنشی بشوند خوب از طریق سلسلۀ اشکانیان و ساسانیان وارد گود میشوند.
مشخصا اگر کسی قصد کوفتن شما را داشته باشد، با میوه درخت زردآلو نشده، با میوههای درختان دیگر نیز میتواند به چنین کاری دست بزند و به مقصودش برسد.
پس گمان میرود چنین منطقهای بچگانهای جایی در تفکرات پویا ندارند.حتی میشود گفت که ممکن است عدهای از روی قصد رو به چنین منطقهایی آورده باشند تا به مقاصد ایرانستیزانه و لجوجانه خود رسیدگی کنند.
اما در این میان افراد اندکی هم هستند که فریب چنین سفسطههایی را خوردهاند و گمان میکنند واقعا خبری است! اینکه صهیونیستها و انگلیسیها و در کل غربیها، دست به جعل تاریخ زدهاند تا سلسلهای به بزرگی هخامنشیان را بر ما قالب کنند و از طریق آنها دست به تاراج و فریب بزنند.
باور بفرمایید خنده دارتر از این حرف نخواهید شنید، خود غربیها و بیگانگان در گذشته تاریخ و آثارباستانی ما را به تاراج بردهاند و باید یقه اشان به خاطر این جنایات و دزدیها گرفته شود اما در کمال تعجب عدهای در داخل پیدا میشوند که نه تنها به این موضوع اشارهای نمیکنند و یقه آنها را به خاطر تاراج و نابودی آثارباستانی ما نمیگیرند، بلکه مدعی عکس این عمل نیز میشوند. یعنی مدعی این میشوند که غربیها آمدهاند برای تاراج و فریب مردم ایران تاریخ جعل کرده اند!!
این نوع رویهها در راستای همان پنهان شدن پشت سپر تهمت و برچسب زنیها است، یعنی چون نام این دولتها در ذهن مردم خراب و فاسد است و به درستی نیز چنان است، پس ایرانستیزان هرکسی را که در حال برسی و تحقیق در خصوص تاریخ و هویت ملی ایران زمین است را باج بگیر آن دولتها قلمداد میکنند.
منطق آنها چنین است:
«پشت سپر تهمت زنیها و برچسب زنیها پنهان بشوید، تا دیگر نیازی به بحث و گفتگو نداشته باشید و از پذیرفتن مسئولیت کذب گوییها نیز شانه خالی کنید».
در اقداماتی بیشرمانهتر گاهی مشاهده میشود که می گویند: عدهای که به دنبال تاریخ و هویت ملی سرزمین ایران هستند با دین اسلام مخالفاند و میخواهند در خیابانها فساد و هرزگی بوجود بیاورند.
تهمت از این وقیحانهتر؟
چگونه است که علنا دین و هویت ملی را مقابل یکدیگر قرار میدهید و با بیشرمی دیگران را متهم به بیدینی و هرزگی میکنید؟
آیا وقت آن نرسیده است که عدهای دست از این همه مغلطه و تهمت زنیها بردارند؟
سخن پایانی
این نظر شخصی بنده است که برای اینکه استعمارگران بخواهند کشوری را به تجزیه بکشانند ابتدا، هویت آن کشور را مخدوش میکنند تا ریشه و بنیه افراد و اقوام آن سرزمین سست و نا استوار شود. سپس کاری میکنند که مردم آن سرزمین از بردن نام کشور خود نزد دیگران خجل و درمانده بشوند، به همین دلیل است که بسیاری در فضای مجازی به نام ایران و ایرانی در صفحات افراد مشهور بین المللی دست به توهین و فحاشیهای رکیک میزنند. سپس در مرحله بعد، با ترفندهایی اقوام آن سرزمین را به جان یکدیگر میاندازند و در حملهای موذیانه اعتقادات همگانی آنها را نیز مخدوش میکنند تا کوچکترین وجه مشترکی میانشان باقی نماند. در این زمان است که مردم آن سرزمین یکدیگر را به چشم یک دشمن مینگرند نه یک هم میهن.
شرایط استفاده از نوشتار: