بنیانگذار روزنامه در ایران میرزا صالح شیراز است. از شاگردانی بود که در زمان عباس میرزا برای تحصیل علوم جدید به انگلستان رفت. ضمنا به ذوق خود فن چاپ را آموخت، و از جمله کسانی است که در ایران مطبعه سنگی را تأسیس نمود. به علاوه او را پیشرو اندیشههای سیاسی جدید مغرب زمین در ایران میشناسیم. میرزا صالح نخستین روزنامه ایران را در زمان محمد شاه به سال ۱۲۵۲ در تهران بر پا کرد، و چنانکه به استناد نوشته «دو تامپله فرانسوی مؤلف «دودمان قاجاریه: زندگانی ناصرالدین شاه» ۴ بدست دادیم، نخستین شماره آن روزنامه در ۲۵ محرم ۱۲۵۳ (یکم مه ۱۸۳۷) انتشار یافت.
روزنامهای بود که ماهی یک بار با چاپ سنگی منتشر می شد، و بیش از چند سالی دو ام نکرد. از این مطلب را باید بیفزائیم که در ذیحجه ۱۲۵۸ که «برزین» شرق شناس روسی به تهران آمد، روزنامه میرزا صالح تعطیل گشته بود، و بانی هوشمند آن به عنوان محصله براتهای دیوانی روزگار می گذراند. برزین می نویسد: «فرهنگ و ادبیات از حمایت مخصوص محمدشاه برخوردار نبود، چنانکه انتشار روزنامه منحصر به فردی که در تهران طبع می شد، قطع گردید. نویسنده آن میرزا صالح که یکی از اشخاص محترم و صاحب سبک ایران است، در تهران بدون هیچ کاری سر می کرد، و شغلش جمع آوری پول برات بود. همچنین مطبعه سنگی که میرزاصالح بنا کرده، و در آن قرآن با ترجمه زیر نویس فارسی، و تعز یه نامه و تفسیر قرآن و غیره چاپ شده بود، بیکار افتاده است.
دیگر آگاهی تازه ای که میافزائیم اینکه در ۱۲۵۲ برای خرج باسمه خانه کاغذ اخبار مبلغ سه هزار تومان در وجه میرزا صالح به حساب حکومت گیلان حواله گردید. گماشته میرزا صالح در پی وصول وجه رفت، اما در کار سازی آن امروز و فردا می کردند. به عیسی خان نایب الحکومه گیلان دستور رفت که: «به تأکیدات حکم شده است که وجه برات باسمه خانه را بدهید… بیشتر از این کوتاهی نکنید. در ضمن دو شماره اول و دوم «کاغذ اخبار شهر محرم و صفر را مصحوب حامل مرسول داشتم، و بعد از این آدمی گذارده ام که کاغذ اخبار را باسمه می کنند. شما هم بعد از وصول به معالات گیلان بفرستید». به علاوه تصریح گردیده که محمد جعفر برادر میرزا صالح، منشی کاغذ اخبار بود و برادرش را درانتشار روزنامه یاری می کرده است.
و هدف میرزا صالح را در ایجاد روزنامه از «اعلام نامه» آن باید شناخت. این اعلام نامه بطوری که در متن آن تصریح رفته در دهه آخر رمضان ۱۲۵۲ یعنی چهار ماه پیش از انتشار نخستین شماره روزنامه اصلی منتشر گشته. می گوید:
مخفی نماناد که همت خسروانی مصروف براین گشته که «ساکنین ممالک محروسه تربیت شوند». و از آنجا که اعظم تربیت آگاه ساختن از کار جهان است، لهذا به حسب حکم شاهنشاهی کاغذ اخباری مشتمل بر اخبار شرقی و غربیه در دارالطباعه ثبت و به اطراف و اکناف فرستاده خواهد شد». و از اخبار جهان «هرآنچه طرفه بوده و تازگی داشته، و استماع آنها مورث آگاهی و دانش و عبرت اهالی این مملکت خواهد بود، به طبع خواهد رسید. سپس شرحی از دادپروری دولت، بنای صنعت جدید مثل کاغذگر خانه، کارخانه شکرریزی، باروت سازی، تشویق هنرمندان، و علاقه به آبادی کشور می نگارد. در پایان اعلام نامه، نوید میدهد: «ماهی یک مرتبه اخبار و مطالبی که متضمن منافع و آگاهی و بینائی خلق باشد» منتشر خواهد گشت.
معلوم است که میرزا صالح به جهان نو و تربیت مردم و نشر دانش توجه خاص داشت. این جهت روشنفکری و نوجویی او در سفر نامه اش به انگلستان نیز نمایان می باشد. از این نظر نخستین روزنامه ایران مترقی تر از دیگر روزنامه هایی بود که پیش از آن در کشورهای دیگر اسلامی تأسیس یافته بود. باید دانست که اولین روزنامه کشورهای اسلامی را محمدعلی پاشا خدیو مصر در ۱۲۴۴ به نام «وقایع مصریه» برپا کرد. پس از آن نخستین روزنامه ترکی در ۱۲۴۷ به اسم «تقویم وقایع» در اسلامبول راه افتاد، و مدیر آن یک نفر فرانسوی بود. دومین روزنامه ترکی در ۱۲۷۷ به اسم «جریده حوادث» منتشر شد، و تصدی آن را یکی از اتباع انگلیس بعهده داشت. مندرجات روزنامه های مصر و عثمانی محدود به اخبار داخلی و حاوی احکام و فرمانهای دولتی بود.
و حدس ما این است که میرزا صالح از روزنامه های مهر و عثمانی یعنی وقایع مصریه عربی و تقویم وقایع تر کی آگاهی نداشته، وگر نه شاید از نام آنها برای اسم گزاری روزنامه خود استفاده می کرد. و حال آنکه روزنامه او بی اسم است. و در اعلام نامه مزبور اصطلاح «کاغذ اخبار»، را بکار برده که عینا ترجمه لفظ انگلیسی است. و عنوانی که به اصل روزنامه نهاده اخبار و وقایع دارالخلافه تهران» است (آدمیت،فریدون،۱۳۶۲؛صص۳۷۰-۳۷۱).
در یادداشتهای روزانهی میرزا صالح اطلاعات مهمی دربارهی علاقهی وی به «هنر چاپ» به چشم میخورد، علاقهای که باعث شد به شاگردیِ چاپخانه دار و حروفچینی انگلیسی (به احتمال زیاد ریچارد واتس) درآید. وی همچنین از مواجههاش با روزنامههای لندن گزارشی به دست میدهد. میرزا صالح کلمه ی«newspaper» را به «کاغذ اخبار» ترجمه کرد و احتمالا به همین دلیل است که در اکثر منابع برای ارجاع به روزنامهی بیعنوان او از «کاغذ اخبار» (و اغلب «اخبار وقایع») استفاده میکنند (ایزدپناه، برنا).
تصویر «کاغذ اخبار» شمارهی جمادیالاولی که در نخستین نسخهی چاپی سفرنامهی میرزا صالح، به تصحیح اسماعیل رایین، انتشار یافت.
تاسیس روزنامه وقایع اتفاقیه
لغت «روزنامه» با اوان دولت امیرکبیر به همان معنی قدیم آن یعنی شرح وقایع روزانه و گزارش جاری استعمال می گردید. و برای ادای مفهوم «روزنامه» به معنای امروزی آن، «کاغذ اخبار» و «گازت» می گفتند. در نوشته های رسمی و غیر رسمی آن زمان «روزنامه نویس»،«روزنامه نگار» و «روزنامه نگاری» به همان مفهوم سابق آمده است. سپس تا مدتی به مفهوم قدیم و جدید هردو استعمال گردیده، تا سرانجام معنی جدید جانشین مفهوم قدیم شد.
ذهن امیر کبیر درباره روزنامه و ارزش سیاسی و مدنی آن خوب روشن بود، و از روزنامه های فرنگستان آگاهی داشت. حتی خوانده بود که: در شهر فرانکفورت آلمان «باسمه کردن کاغذ اخبار که از تاریخ ۱۶۵۱ مسیحی… بنا شده، الى حال مطلقا بسته نشده، و همیشه در کار باسمه اخبار است».
توجه میرزاتقی خان معطوف به دو معنی بود: یکی اطلاع یافتن دولت از اوضاع جهان، و دیگر پرورش عقلانی مردم و آشنا کردن آنها به دانش جدید و احوال دیگر کشورها و از همان آغاز دولت خود دستگاهی برای گرد آوردن روزنامه های خارجی و ترجمه آنها بر پا کرد. زبده مطالب روزنامهها را به صورت گزارش تنظیم میکردند، امیر همه را میخواند و به نظر شاه نیز میرسانید. از این گزارشها چند قسمت به عنوان «ترجمه روزنامه فرنگستان» و اسلامبول و هندوستان (مربوط به ۱۲۶۵) به دست ما رسیده که حاوی اطلاعات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در باره آن کشورها میباشد. نمونه ای از آن ترجمهها را پیش از این آورده ایم. مباشر ترجمه روزنامههای چنانکه در مجموعه مزبور تصریح گردیده «برجیس انگلیسی مترجم» بود، و نگارش آنها به زبان فارسی کار «عبدالله ترجمه نویس» بود. روزنامه وقایع اتفاقیه روی همین گرده بنا گردید، و همان دو نفر به نویسندگی روزنامه گمارده شدند.
روزنامه وقایع اتفاقیه
«وقایع اتفاقیه» که به تشویق و دستور امیرکبیر تأسیس و شماره اول آن در روز جمعه پنجم ربیع الثانی ۱۲۹۷ در طهران انتشار یافت روز نامهای بود هفتگی و به چاپ سنگی در سه یا دو ورق به تفاوت هفته به طبع میرسید. شماره اول آن در چهار ورق است که صفحه اول و آخر آن سفید گذاشته شده و عنوان مخصوص هم ندارد (اقبال،عباس،۱۳۴۰؛صص۱۴۷-۱۴۸).
اولین روزنامه فارسی در ایران به همت میرزا صالح شیرازی در رمضان ۱۲۵۲ منتشر گردیده بود که پس از انتشار چند شماره موقوف شد. منظور میرزا تقی خان از احداث روزنامه وقایع اتفاقیه آشنا کردن مردم به تمدن و معارف جدید اروپا و نهضت های علمی و فکری آنجا بود (آدمیت،فریدون،۱۳۹۴؛صفحه۳۵).
سرلوحی دارد که علامت شیر و خورشید ایران در میان دو در خت نقش است و در بالای آن علامت نوشته شده:«یا اسدالله الغالب». ولی در شماره دوم بالای یک شیر و خورشید ساده این عبارت را نوشته اند :«روزنامه وقایع اتفاقیه به تاریخ جمعه یازدهم شهر ربیع الثانی مطابق سال ایت ئیل ۱۲۹۷، و جزء اول این عبارت یعنی«روزنامه وقایع اتفاقیه،در هر شماره تکرار می شود.
شماره اول چنین شروع شده:
از آنجا که همت حضرت اقدس شاهنشاهی مصروف بر تربیت اهل ایران و استحضار و آگاهی آنها از امورات داخله وقایع خارجه است لهذا قرار شد که هفته به هفته احکام همایون و اخبار داخلہ مملکتی و غیره را که در دول دیگر کازت می نامند در دار الطباعه دولتی زده شود و به کل شهرهای ایران منتشر گردد که اهالی ممالک ایران نیز در هر هفته از احکام دار الخلافه مبارکه و غیره اطلاع حاصل نمایند و از جمله محسنات این کازت یکی آنکه سبب دانائی و بینائی اهالی این دولت علیه است دیگر اینکه اخبار کاذبة اراجیف که گاهی برخلاف احکام دیوانی و حقیقت حال در بعضی از شهرها و سرحدات ایران پیش از این باعث اشتباه عوام این مملکت میشد بعد از این بواسطة روزنامچه موقوف خواهد شد و بدین سبب لازم است کل امنای دولت ایران و حکام ولایات و صاحب منصبان معتبر و رعایای صادق این دولت این روزنامه ها را داشته باشند و بر حسب قرارداد فوق در یوم جمعة پنجم شهر ربیع الثانی ایت ئیل سنه ۱۲۹۷ به این کار شروع شد و مباشر این روزنامه ها به هر کس که طالب باشد هفته به هفته خواهد رساند (عباس،اقبال؛۱۳۴۰،صص۱۴۸-۱۴۹).
شماره اول روزنامه وقایع اتفاقیه روز جمعه پنجم ربیع الثانی ۱۲۶۷ (هفتم فوریه ۱۸۵۱) انتشار یافت. در صفحه اول علامت شیر و خورشید ایران و عبارت «یا اسدالله الغالب»، نگاشته شده بود. این شماره به عنوان «روزنامچه اخبار دار الخلافه تهران» منتشر گردید. از شماره دوم به نام «روزنامه وقایع اتفاقیة» خوانده شد. و تا ده سال بعد یعنی تا سال ۱۲۷۷ به همین اسم نشر می شد. در این سال هنگام تصدی میرزا ابوالحسن خان غفاری کاشانی صنیع الملک، نام آن تغییر کرد و از شماره ۴۷۴ به «روز نامه دولت علیه ایران» مبدل شد، و ضمنا به شکل روزنامه مصور در آمد. این نخستین روزنامه مصوری است که در ایران انتشار یافته است. دیری نگذشت که دوباره اسم آن تغییر یافت و به «روز نامه دولتی»، موسوم شد. پس از آن به نام «روزنامه ایران» منتشر گردید و تا انقلاب مشروطه همین اسم را حفظ کرد.
هدف از تاسیس روزنامه
هدف روزنامه «تربیت مردم است، و آگاهی یافتن ملت از امور ایران و جهان، و اینکه «بر دانش و بینش آنها بیفزاید». این معنی بارها تکرار گردیده و در نخستین شماره روزنامه میخوانیم از آنجا که همت… شاهنشاهی مصروف برتر بیت اهل ایران و استحضار و آگاهی آنها از امورات داخله و وقایع خارجه است، لهذا قرار شد که هفته به هفته احکام همایون و اخبار داخلہ مملکتی و غیره را که در دول دیگر گازت می نامند، در دار الطباعه دولتی [ باسمه] زده شود، و به کل شهرهای ایران منتشر گردد… از جمله محسنات این گازت یکی آنکه سبب دانائی و بینائی اهالی این دولت علیه است. دیگر اینکه اخبار کاذبة اراجیف که گاهی برخلاف احکام دیوانی و حقیقت حال در بعضی از شهرها و سرحدات ایران پیش از این باعث اشتباه عوام… میشد بعد از این به واسطه روز نامچه موقوف خواهد شد. و بدین سبب لازم است کل امنای دولت ایران و حکام ولایات و صاحب منصبان معتبر و رعایای صادق این دولت روز نامه ها را داشته باشند….».
و باز در توضیح مرام روزنامه می نگارد: «البته در ابتدای هر کاری خوبی آن معلوم نمی شود. بعد از آنکه قرار گرفت، امید هست که روز بروز بهتر بشود، و خاص و عام از فواید آن بهره یاب گردند. آنها که سیاحت کرده اند و از امورات دول خارجه اطلاع دارند، می دانند که در اکثر دول روی زمین هم دولت و هم اعیان و رعایا و خاص و عام از این روزنامه ها خبر و منفعت می برند. از آنجا که همت خسروانی… مصروف به تربیت اهالی و اعیان و رعایا و تجار و کسبه دولت خود است که بردانش و بینش آنها بیفزاید، و از گزارش داخله و خارجه خبردار باشند، لهذا به انطباع روزنامه … فرمایش علیه فرموده اند. و امید کلی هست که به واسطه این روزنامه ها اطلاع و آگاهی و دانائی و بینائی اهالی… بیشتر شود.»
همان توجه به تربیت همه طبقات اجتماع و بیدار ساختن افکار عمومی بود که مقرر گردید:«امنا و اعیان و ارکان دولت و مقربان حضرت و حکام و عمال و مباشرین و خوانین و معارف تجار و معتبرین ولایات، و خوانین و ایل، بیگیان ایلات، و عموم صاحب منصبان نظام بر سبیل حکم دیوانی از این روزنامه ها باید بگیرند. و سایر خلق به اختیار و میل خودشان هر کس طالب باشد» بخرند. پس به همه ولایات دستور رفت که صورت نام خوانین و معتبرین و معارف هر ولایت را از شهرها و بلوکات و ایلات، به دفتر روزنامه ارسال دارند که برای آنان روزنامه فرستاده شود. نوشته اند: «امیر قرار داد هرکس در ایران دارای دویست تومان مواجب دولتی است باید اجیر یک روزنامه شده، در سال دو تومان قیمت آن را بدهد. یک جنبه بسیار مترقی اندیشه امیر این بود که حتی از تربیت ایلات غافل نبود، و خوانین محلی و ایل بیگیان را نیز مشمول اشتراک اجباری روزنامه قرار داد.»
و برخورد توده مردم با بساط روزنامه نویسی که تا آن زمان چیزی از آن نشنیده بودند، خیلی قابل توجه است:«بعضی مردم نفهمیده و نمی دانند که حسن این روزنامه چیست، و مصرفش چه می باشد؟ پاره ای اشخاص خیال می کنند که کاری است که دیوانیان عظام راه انداخته اند به جهت منفعت و مداخله و برخی هم چنین تصور میکنند که این روزنامه مثل منصبی است که به کسانی که از دیوان اعلى اسامی آنها معین شده، باید برسد، و به دیگران نباید برسد. و لکن هیچیک از اینها نیست… این اخبار چیزی است… به جهت تربیت خلق و اطلاع آن ها از امورات دیوانی و غیره، و اخبار دول خارجه و منفعت خاص و عام…. آن عکس العمل بدبینانه مردم، نتیجه طبیعی بی اعتقادی همیشگی ملت بود نسبت به شیوه دولت و آئین اهل دیوان. اما چون به حقیقت امر و خیرخواهی دولت پی بردند، به این بنیاد تازه روی آوردند: در اول راه افتادن روزنامه برخی مردم چون قانون روز نامه در میانشان متداول نبود و محسنات آن را نمی۔ دانستند، چندان طالب نبودند. بعد از چند هفته که روزنامه قرار گرفت… بسیاری از اشخاص با رغبت و میل خودشان، اسامی خود را قلمداد نموده و از این روزنامه خواهش کرده اند که هفته به هفته به آنها نیز برسد که استحضار حاصل نمایند.»
«وقایع اتفاقیه»روزنامه هفتگی بود، با چاپ سنگی بطبع میرسید. شیوه نگارش آن ساده و روشن و بکلی خالی از تقلید و تکلف بود (آدمیت،فریدون،۱۳۶۲،صص۳۷۲-۳۷۳).
مدیریت این روزنامه از طرف امیر کبیر در عهده حاجی میرزا جبار رئیس تذکره که بعدها ملقب به ناظم المهام شد ( پدر میرزا جواد خان سعدالدوله ) قونسول سابق ایران در بغداد گذاشته شد و مباشر و مترجم آن شخصی بود انگلیسی به نام ادوارد برجیس و شخص دیگری به نام میرزا عبدالله روزنامه نویس ۲ نویسنده (ظاهرا کاتب) آن بود (اقبال،عباس،۱۳۴۰؛صص۱۴۹-۱۵۰).
مندرجنات روزنامه
این علاوه بر اخبار داخلی ایران و اخبار خارجه که از جراید خارجی ترجمه و درج می گردید، مقاله های بسیار سودمندی نیز از همان روزنامه ها اقتباس و در وقایع اتفاقیه منتشر میشد.
فهرست اینگونه مطالب که در سال اول آن روزنامه، یعنی دوره زمامداری میرزا تقی خان انتشار یافته بدین قرار است: شرح مشورتخانه های (پارلمان ممالک اروپا، اوضاع سیاسی اروپا، احوالات مازینی پیشوای بزرگ ایطالیا و عقاید انقلابیون و آزادیخواهان آنجاو کشمکش آنها با اطریش، نقشه ترعة سوئز و سابقه تاریخی آن از زمان عمر، اوضاع اجتماعی هندوستان، احداث راه آهن، تحقیقات در علم هیئت و پی بردن به کمربند ستاره حل، علل معرفة الارضی زلزله، اکتشافات قطبی، سابقه تمدن در آمریکا، معادن پنگی دنیا، استخراج معادن طلای آنجا و اثر آن در تنزل قیمت طلا در بازار انگلیس، کارخانجات منچستر، حاصل خیزی دشت نیل، کشت پنبه آمریکایی در ایران، اختراع بالون، سرشماری در انگلستان، تصفیه آب آشامیدنی و اثرات صحی آن، احوالات مردم آدمخوار جزیرة بارنئو.
فهرست موضوع های مزبور بخودی خود محور افکار میرزا تقی خان را در آشنا کردن مردم به حقایق زندگی جدید و تمدن اروپا آشکار می سازد، این نکته نیز قابل ذکر است که حدس یکی از دانشمندان معاصر مبنی بر اینکه از احوال نهضت های آزادی و انقلابات ارها در نیمه قرن نوزدهم میلادی خبری به ایران نرسیده بود مورد تأیید نیست. چه می دانیم علاوه بر گزارش اخبار خارجه که توسط ادوارد برجیس انگلیسی از جراید اروپایی مربا ترجمه می گردید و به نظر شاه و صدراعظم میرسید، موضوع نهضت آزادی ایطالیا و احوالات مازینی پیشوای آن در روزنامه وقایع اتفاقیه در همان زمان آمده است. بنابراین لااقل عده ای از مردم ایران فی الجمله اطلاعی از اینگونه تحولات سیاسی و فکری اروپا پیدا کرده بودند. سابق نیز دیدیم بعضی از شاگردان ایرانی که در اوایل قرن نوزدهم به انگلستان فرستاده شده بودند از اصول آزادی و حکومت ملی انگلستان و نیز از افکار پیشروان انقلاب فرانسه خبر داشتند و تا حدی درک عزت آزادی و آئین دمکراسی را کرده بودند.
امیرکبیر تأسیسات چاپخانه را توسعه داد. مدرسه دارالفنون خود مطبعة علی حدهای داشت که تألیفات مؤلفین خارجی در آنجا به طبع میرسید. به طبع و نشر کتب صحی مخصوصا راجع به طرز جلوگیری از آبله و وبا توجه زیاد شد. اینگونه رساله ها میان معاریف شهر، کدخدایان و ملاها توزیع گردید که مردم را به رعایت دستورهای صحی وا دارند. آبله کوبی اجباری و عمومی و احداث اولین مریضخانه دولتی در آن زمان صورت گرفت (آدمیت،فریدون،۱۳۹۴؛صص۳۶-۳۷).
واکنش دولت های خارجی نسبت به این اقدام امیرکبیر
خبر تأسیس وقایع اتفاقیه در روزنامه های پاریس و لندن و وین و پطرزبورگ منتشر شد. از آنجا که «اهل این دول میدانند که روزنامه باعث آگاهی و تربیت و خیر و منفعت خلق است… و زبان پارسی نیز در میان علما و دانایان آنجا پسندیده و شیرین است، بسیار خرسند شده و اظهار مسرت نمودند ۲۳. شیل موضوع تأسیس روزنامه را اینطور عنوان کرد: «همت امیر نظام برای اصلاحات و شوق او در تقلید از بنیادهای اروپا او را وادار کرد که روزنامه ای بر پا نماید. نیت حقیقی امیر این است که اندیشه های خود را منتشر گرداند، و وقایعی که با افکارش جور باشد نشر دهد».
ترجمه زبده روزنامه را برای پالمرستون فرستاد و گفت:«وزیر مختار روسیه تلاش کرد که بنای این روزنامه را مانع گردد خاصه وقتی که فهمید مباشرت آن به عهده برجیس انگلیسی سپرده شده خواست جلو آن را بگیرد. به قرار معلوم پرنس دالگوروکی برای خود حقی قائل است که هر مقاله ای که بخواهد در آن منتشر، سازد، اما بدون تردید این تصور او خطاست. و یقین دارم که امیر نظام تسلیم چنین ادعایی نخواهد گشت». اگر نوشته شیل درست باشد، پرنس روسی مرد ابلهی بوده و هنوز نفهمیده بود که امیر چه جور آدمی است!
باری عکس العمل پالمرستون با شیل فرق داشت. به او نگاشت:«تأسیس این روزنامه «نشانه ایست از عزم امیر نظام برترقی ایران و روشن گردانیدن افکار هموطنانش. مراتب خرسندی مرا به ایشان برسانید».
به علاوه لازم است همه کنسولان انگلیس در ایران آن را آبونه گردند، و به وزارت امور خارجه و سفارت انگلیس در اسلامبول نیز هر هفته یک نسخه بطور مرتب فرستاده شود. شیل در ۶ رمضان ۱۲۶۷ به امیر نوشت :
«این روزها جناب جلالت و نبالت نصاب لارد بالمستان دوستدار را مأمور کرده اند به آن جناب اظهار دارد که: از وقوع «کاغذ اخباره که آن جناب در ایران گذاشته اند که هر هفته باسمه شده و باعث آگاهی خلایق ایران گردد، دولت انگلیس از استماع این فقره زیاد خشنود و خورسند گردیده اند. و هم به دوستدار اعلام داشته اند که از آن جناب خواهش نماید که ازین گازت اخبار، قرار بدهند که هفته یک گازت هم به اسم جناب معظم الیه به این سفارت بفرستند، که دوستدار ارسال دارد. از اینکه از جانب جناب معظم الیه مامور بود نگارش رفت زیاده زحمتی ندارد».
در پاسخ آن امیر سه روز بعد نگاشت: به «مستر برجیس مباشر روزنامه اخبار نوشته شد که هر هفته یک کاغذ اخبار به اسم جناب عزی الیه بفرستد (آدمیت،فریدون،۱۳۶۲؛صص۳۷۵-۳۷۶).