پایگاه خِرَدگان: پژوهشهای مستند درباره تاریخ و فرهنگ ایران زمین، مقابله با تحریف تاریخ و پاسخ به ایرانستیزان
شاید اکنون یکی از بهترین کارها این باشد که غیر ایرانیان را هم با تاریخ و فرهنگ ایرانی بیشتر آشنا کنیم. بر آن شدیم که نوشتههایی که شاید برای مخاطبان غیر ایرانی جذاب باشد را به زبان انگلیسی ترجمه کنیم. میدانیم که برای آنکه این کوشش به نتیجه برسد شاید چندین سال طول بکشد و برای همین ما از الان برای چندین سال بعد کوشش میکنیم.
اینکه گفته شود آرامگاهی شبیه آرامگاه کوروش بزرگ در دوران هخامنشیان وجود نداشته، کاملا اشتباه است. ساخت آرامگاههایی به سبک آرامگاه کوروش بزرگ تا اواخر دوران هخامنشی ادامه داشته است. احتمالا آرامگاه کمبوجیه فرزند کوروش بزرگ هم به همان سبک در حال ساخت بوده است. طبیعی است که در شاخههای گوناگون از یک خاندان شیوههای گوناگونی و ویژه آن شاخه برای آرامگاه به کار برده شده است.
امرداد (بی مرگی و جاودانگی) دارای جایگاه ارزندهای است و نماد جاودانی و تندرستی و دیر زیستن است. امرداد در میان یکی از هفت امشاسپندان جای دارد و واپسین آنها است. هفت در فرهنگ ایرانی یادآور طی کردن راه های کمال است و وجود جشن امردادگان در اوج گرمای تابستان یادآور پختگی و رسیدن به اوج میباشد. در ماه امرداد روزهای ارزشمندی همچون بزرگداشت سهروردی، جشن چله تابستان، صدور فرمان مشروطیت و جشن بامی خواره هم جای دارند.
در شاهنامه واژه ایران علاوه بر اشاره به جهان ایرانی و کشور ایران، گاهی برای اشاره به پایتخت کشور و جایگاه شاهی استفاده میشده است. یعنی ایرانیان برای اشاره به سپاهیان یا پهلوانانی که به فرمان شاه از درگاه شاهنشاهی آمدهاند، به کار میرفته است. آشکار است که سیستان در شاهنامه بخش مهمی از ایران بزرگ بوده است و پهلوانان سیستان جانفشانیهای فراوان برای ایران کردند.
اکنون پایگاه خِرَدگان هیچ فعالیت جدیدی در اینستاگرام ندارد و چنانچه اکانتهایی خود را از نویسندههای این پایگاه معرفی کردند، باید هویت آنها تایید شود وگرنه قابل اعتماد نیستند. به ویژه اکانتهایی که علیه اقوام و مذاهب موضع گیری میکنند یا خود را طرفدار برخی از گروههای سیاسی مانند هوادارن خاندان پهلوی یا مجاهدین خلق معرفی میکنند.
این یادداشت نه نفی کنندهی فرهنگهای دیگر، بلکه دعوتی است به یادآوری! به یادآوردن هویت راستین ایرانی است. به یادآوردن این نکته که ما نیازی به واردات اسطوره نداریم، زیرا خود روزی خالق آنها بودهایم. نمادها فقط تکههایی از فرهنگ نیستند؛ آنها حامل معنا، جهانبینی و الگوهای روانیاند. هنگامی که جامعهای به نمادهای بیگانه دل میبندد، به صورت ناخودآگاه، جهان بینی آن بیگانه را هم جذب میکند.
مطالب مختلف درباره دانشمندان ایران باستان و در پاسخ به جریان ایرانستیز در پایگاه خِرَدگان منتشر شده است. نویسنده محترم وبلاگ مکتب رئالیسم خیلی ساده میتواند پاسخهای خود را در آن نوشتهها پیدا کند. برای آنکه موضوع روشن شود، تصمیم گرفتیم یک نوشتار در پاسخ به مطلب وبلاگ مکتب رئالیسم آماده کنیم و پیوند دیگر نوشتههای مرتبط پایگاه خردگان را در این مطلب قرار دهیم.
به نظر میرسد نویسنده وبلاگ مکتب رئالیسم قصد جوسازی علیه پایگاه خِرَدگان دارد. وقتی پاسخ تاریخپژوهانه ندارد شروع به جوسازی علیه نویسندههای پایگاه خِرَدگان میکند و ادعاهای دروغین را مطرح میکند. در نوشتههای وبلاگ مکتب رئالیسم ضعف آشکار تاریخ پژوهی دیده میشود و نویسنده محترم گفتههای تحریفگران و ایرانستیزان را تکرار کرده است.
درفش کاویانی به عنوان درفشی که از دل مردم آزاده و شیردل ایران زمین برخاسته تا نمادی باشد از قیام و ایستادگی مردم (به رهبری کاوه) در برابر فرمانروایان بیدادگر (ضحاک تازی) از آن پس در جایگاه درفش ملی ایران و نماد شهریاری دادگرانه و بیداد ستیز قرار گرفت. نمادهای مردمی در درفش کاویانی کم نظیر است چراکه در طول تاریخ بیشتر نمادها در درفش تمدنها، صرفا نماد پادشاهان بوده است ولی درفش کاویانی، آشکارا نمادهای مردمی را در دل خود جای داده است.
نشان کنونی کانون ایرانشناسی دانشگاه تهران ریشه در سال ۱۳۹۳ دارد ولی به دلیل کاستیهایی که نشان اولیه داشت، در سال ۱۳۹۴ ویرایشهایی انجام شد و نشان دانشگاه تهران به آن افزوده شد. نشانی که در سال ۱۳۹۴ شکل نهایی خود را گرفت، تا به امروز مورد استفاده قرار میگیرد و کانونهای ایرانشناسی چند دانشکده با الهام گرفتن از این نشان، نشانهایی زیبا را پدید آوردند.