تاریخ و فرهنگ ایران زمین

آرش کمانگیر

شادباش تیرگان
شادباش تیرگان

جشن تیرگان پیوندی ژرف با داستان باستانی آرش کمانگیر دارد که نمایانگر فرهنگ فداکاری در راه میهن از هزاران سال پیش در ایران‌زمین است. بر پایه داستان‌ها، آرش کمانگیر با آنکه می‌دانست پس از انداختن تیر، جان می‌دهد، ولی برای مردم چنان کرد و همه جان خود را در تیر گذاشت. داستان آرش را باید نماد میهن پرستی و مردم دوستی دانست.

مازندران، پایتخت ایران در شاهنامه
مازندران، پایتخت ایران در شاهنامه

مازندران همواره پهلوان پرور بوده است و در نوشتارهای کهن ایرانی از پهلوان‌پروری این بخش بارها یاد شده است. مازندران در داستان‌های ایرانی جایگاه ارزشمندی دارد، آنگونه که در شاهنامه فردوسی پایتخت پادشاهان خوشنام پیشدادی است. بر اساس داستان‌ها آرش کمانگیر از همان مناطقی تیر خود را رها کرد که پایتخت ایران در زمان فریدون و منوچهر در آن قرار داشته که همان شمال کشور بوده است.

سیب، سپندارمذ، دلدادگان
سیب، سپندارمذ، دلدادگان

ایزد سپندارمذ در اندیشه‌های باستانی، نگهبان زمین و بانوان پارسا و همسر دوست بوده است و شگفت آنکه میوه‌ای مانند سیب که ساختاری گرد دارد نمادی از سپندارمذ (نگهبان زمین) شده است. جدا از جستار زمین و سپندارمذ، شاید آنچه برای ما چشمگیر باشد، همانندی سیب به نماد دلدادگی است. سیب در فرهنگ ایرانی با سپندارمذ پیوند دارد و روز دلدادگان ایرانی برداشتی شایسته از جشن باستانی سپندارمذگان می‌باشد.

داستان آرش کمانگیر
داستان آرش کمانگیر

کمانداری خداباور، پرهیزکار و میهن پرست باید با کمان اساطیری تیر را پرتاب می‌کرد تا مرز ایران و توران مشخص شود. کسی بهتر از آرش، بهترین کماندار ایرانی نبود‌! آرش رو به مردم کرد و گفت: ببینید مرا که تندرستم... ولی با پرتاب این تیر، پاره پاره خواهم شد… من خود را فدای شما می‌کنم.

آرش کمانگیر در اوستا
آرش کمانگیر در اوستا

در تیر یشت اوستا اشاره به داستان آرش کمانگیر شده است که یاد آور همان داستان‌هایی است که در منابع پس از اسلام آمده است. آرش کمانگیر از پهلوانان نامدار اساطیر ایرانی است که نام او از دیرباز در منابع ایرانی دیده می‌شود.

آرش کمانگیر در شاهنامه فردوسی
آرش کمانگیر در شاهنامه فردوسی

با آنکه برخی به اشتباه تصور می‌کنند نام آرش کمانگیر در شاهنامه فردوسی نیامده، ولی چندین بار نام این پهلوان نامدار ایرانی در شاهنامه فردوسی آمده و آشکار است که خردمند توس با داستان آرش کمانگیر آشنا بوده است. البته جزئیات داستان آرش در شاهنامه نیامده و این موضوع باعث تعجب پژوهشگران شده است!

تیرگان: پیوند سه گانه باران و تیر و آرش
تیرگان: پیوند سه گانه باران و تیر و آرش

سیزدهمین روز از هر ماه «تیر روز» نام دارد و وقتی تیر روز از تیر ماه فرا رسد یکی از مهم‌ترین جشن‌های باستانی ایران یعنی تیرگان فرا می رسد. آرش با آنکه می دانست پس از انداختن تیر، جان می دهد، ولی برای مردم چنان کرد و تمام جان خود را در تیر گذاشت. داستان آرش را باید اسطوره میهن دوستی و مردم دوستی دانست.

آرش کمانگیر و متون هندی
آرش کمانگیر و متون هندی

در کتاب هشتم ریگ ودا، سروده‌های مقدس هندوان، نیز ما با نام آرش بصورت آریکش/آریکشا روبرو می‌شویم. بیش از یک قرن پیش نولدکه در مقاله ای کوتاه درباره آرش نکات مهمی ایراد کرد و تا آنجایی که بنده می‌دانم، کسی آنطور که باید و شاید بدان نظر نیانداخته است، بخصوص به چند بند آخر مقاله که بصورت تکمله ای به چاپ رسیده است. عنوان این مقاله «بهترین تیرانداز آریایی در اوستا و طبری » است و به ما می‌گوید که نولدکه در آن زمان این نکته را فهمیده بود که آرش صرفاً یک کماندار ایرانی نیست، بلکه به دنیای هندی نیز تعلق دارد.

جشن های باستانی تیرماه
جشن های باستانی تیرماه

چله تموز، ۱ تیر: جشن آب پاشونک، ۶ تیر: جشن نیلوفر، ۱۳ تیر (١۰ تیر): جشن تیرگان، ۱۵ تیر: جشن خام خواری... ایرانیان همواره رویکرد مثبتی به طبیعت داشتند و پدیده های طبیعی را گرامی می‌داشتند...

به کار گیری یا روگرفت از نوشته‌های این پایگاه تنها پس از پذیرش قوانین پایگاه امکان پذیر است: قوانین پایگاه خِرَدگان
توسعه نرم افزاری: مجید خالقیان
آرش کمانگیر