آیا کتیبه های تخت جمشید جعلی هستند؟
کتیبه های تخت جمشید | نویسنده: کوروش شهرکی | واپسین به روزرسانی: ۸ آذر ۱۳۹۵|
آیا کتیبههای خشایارشا بر دروازه ملل و دیگر کتیبههای پـارسه جعلی هستند؟
تردیدی در اصالت باستانی کتیبههای تخت جمشید وجود ندارد.
تخت جمشید (پارسه) یکی از شاهکار های هنر و تمدن ایرانی است که با بهرهگیری از ذوق و استعداد ایرانی و تجربیات ملل گوناگون ساخته شده است و به راستی آرمانشهر ایرانیان باستان به شمار میرفته است.
به طوری که بسیاری از محققین آتش افروزی اسکندر در پارسه را به علت کاستن از شور مقاومت و ملی گرایی ایرانی در برابر سپاه متجاوز مقدونی میدانند چراکه پارسه شهر ملی آیینی ایرانیان، تبدیل به نمادی شده بود که تا آن نماد پابرجا بود امید به پیروزی علیه سپاه مقدونی هم بود.
اینک این خرابه های دل انگیز جلوهای است از هنر و فرهنگ ایرانی، به همین علت، کسانی که میخواهند با ملیت ایرانی دشمنی بورزند به سراغ این نماد باستانی میروند و سعی در تخریب و تحریف هویت آن میکنند.
جناب آقای ناصر پورپیرار که با سناریوی جعلی بودن تاریخ و فرهنگ ایران زمین چندین جلد کتاب نوشت ، از دیدگاه ناصر پورپیرار یهودیان برای ایران تاریخ جعل کرده اند و حتی در یک نوشته مدعی شد که کتیبه های تخت جمشید جعلی بوده و در دوران معاصر توسط باستان شناسان غربی در دل سنگ کنده شده است! در کنار این ها ایشان مکررا اصرار بر ناتمامی و غیر قابل سکونت بودن تخت جمشید داشتند ، فیلم تختگاه هیچکس با هدف برآوردن این تفکر تهیه و در فضای مجازی منتشر شد.
جعلی خواندن تاریخ مدون و مستند یک کشور آن هم با متهم کردن محققین و باستان شناسان به دروغ گویی و فریب کاری بدون شک یک توهم توطئه است، اگر این سوئ ظن در مقیاس گسترده باشد به آن «پارانوید» گفته میشود، پارانوید فقط در ایران دیده نمیشود ، حتی در کشور های پیشرفته ای مانند آمریکا نیز وجود دارد. البته این بدین معنا نیست که اساسا توطئه ای در جهان وجود ندارد، توطئه ها قابل اثبات اند اما توهم توطئه بیشتر بر پایه احساسات و اخبار کذب شکل میگیرد؛ نظیر آنچه در آرای جناب پورپیرار می بینیم. دیدگاه های ایشان همواره مورد نقد علمی و مستند قرار گرفته و پاسخ داده شده است.
در این مقاله به موضوع کتیبه های تخت جمشید خواهیم پرداخت اما خواننده کنجکاو باید بداند که ادعا های ناصر پورپیرار پیرامون پارسه بیشمار است ، از جمله مهم ترین آن ها که مانور تبلیغاتی فراوانی نیز بر روی آن رفته اند، ناتمامی و غیر قابل سکونت بودن تخت جمشید است که در مقاله زیر به صورت مفصل و تخصصی به آن پرداخته ایم:
آیا تخت جمشید نیمه کاره است؟! (نقد و بررسی مستند)
شاید پرداختن به پاسخ گویی چنین سخنانی کمی عجیب به نظر برسد اما از آنجایی که ممکن است برخی خوانندگان این مطالب به نادرستی ادعا های جناب پورپیرار آشنا نباشند در این نوشتار به بررسی و پاسخ ادعا هایی که در مورد اصالت کتیبه های تخت جمشید شده است میپردازیم ، اسناد و مدارک را مرور میکنیم و نشان خواهیم داد کسانی که مدعی جعلی بودن کتیبه های تخت جمشید هستند خود به دروغ و فریب روی آورده بودند.
از این رو ابتدا شرح ادعا ها و دلایل آقای پورپیرار را می آوریم و سپس به بررسی و نقد آن ها میپردازیم.
ناصر پورپیرار و کتیبههای جعلی
شرح ادعاهای ناصر پورپیرار (نقل قول):
دروازه ملل ورودی شرقی«ناصر، پورپیرار(۲۵ مرداد ماه ۱۳۸۹)»
«این تصویر، که آقای پور ترک به مجموعه عکسهای تاریخی کاخ گلستان متعلق میدانند، بی تردید از نخستین عکسهایی است که موقعیت اسفنکسهای خروجی رو به شرق دروازه ملل را نشان میدهد. این عکس بدون مجامله مربوط به زمانی است که هنوز کم ترین دخالتی در محوطه تخت جمشید صورت نگرفته و راهروی گذر خروجی شرقی و ورودی غربی دروازه، تقریبا به ارتفاع دو متر، در زیر آوار زمانه و جریان مداوم باد و غبار و خاشاک مدفون بوده است.
قصد من توجه دادن به محیط سنگی فراز بال اسفنکس شمالی است… در این جا کاملا مشهود است که فراز بال اسفنکس، ردی از نوشته پیدا نیست» (پورپیرار. ۲۵ مرداد ماه ۱۳۸۹)

دروازه ملل ورودی شرقی«ناصر، پورپیرار(۲۵ مرداد ماه ۱۳۸۹)»
و تصویر بالا هم که چند دهه از عکس قبل جوان تر است و از جلد اول کتاب تخت جمشید اشمیت برداشتهام، باز هم از کم ترین اقدامات مرمت نشانی ندارد، راهروی عبور همچنان بر اثر عوارض زمان، زیر خاک پنهان است وگرچه تمهیداتی برای صیقل دادن بلوک های سنگی صورت گرفته ولی سنگهای دیواره در قسمت بالای بال اسفنکس هنوز هیچ اثری از کتیبه بر خود ندارد(پورپیرار. ۲۵ مرداد ماه ۱۳۸۹).
زبان این عکس باید که سرسخت ترین باستان پرستان و عالی مقام ترین فرزندان کورش و داریوش را با حقیقت آشتی دهد. زیرا که عکس را پس از خاک برداریهای نخستین از دروازه برداشتهاند، راهروی عبور باز است و مشغول نظیف کاریهای بیش ترند و گرچه زاویه دید دوربین کاملا نرمال است و بر روی دیواره فراز بال اسفنکس متمرکز نیست، اما نقش ۳ کتیبه به وضوح دیده می شود. این حکایتی است که با زبان انسانی میگوید کتیبهها را گروه مرمت کار وارد شده بر دروازه حک کردهاند! در تصویر بالا، بر آن سنگها که کمترین علامت نوشتاری و کتیبه نبود، ناگهان با مجموعهای از مکتوبات برمیخوریم. اگر این نوشتارها بر سنگ بالا کاملا قابل دیدار است، پس از جماعت باستان پرست بپرسیم چرا آماده سازی این کتیبهها با ورود مرمت کاران به تخت جمشید همزمان است؟!
حالا با یقین تمام اعلام میکنم که تمام کتیبههای مندرج در سراسر تخت جمشید، جعل جدیدند، خردلی ارزش تاریخی ندارند، چرا که هیچ عقب ماندهای پیش از اتمام ساختمانهایی در دست اقدام، عجولانه انجام آن را به تاریخ گزارش نمیدهد (پورپیرار. ۲۵ مرداد ماه ۱۳۸۹).
تناقض در گفتار:
جناب پورپیرار در نوشتاری که آورده شد مدعی هستند که کتیبه های دروازه ورودی تخت جمشید جعلی و جدیدند و خردلی ارزش تاریخی ندارند.این بسیار جالب است که پیش از این ایشان قاطعانه حرف دیگری میزدند به عنوان مثال به نقل قول زیر از جناب پورپیرار توجه کنید:
کتیبه های فراز دروازه ملل«پورپیرار،ناصر (۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۶)»
«این کتیبه خشایارشا در دروازه ی ورودی و نخستین علامت حضور او در ابنیه ی تخت جمشید است. اندک تردیدی در قدمت و کهنگی آن نداریم و متن آن به روشنی گواهی می دهد که خشایارشا به هنگام بنای دروازه ی ورودی تخت جمشید، سلطان سلسله بوده است» (پورپیرار،۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۶)
«بیرون از باور تبلیغاتی موجود، در تخت جمشید اثری از حضور داریوش دیده نمی شود و در حالی که از خشایارشا در نقاط مختلف تخت جمشید، قریب پانزده کتیبه ی قابل تایید می شناسیم، از داریوش اول هخامنشی هیچ کتیبه مسلّم و قابل اثباتی، که ظن جعل بر آن نرود، نمی بینیم!!!» (پورپیرار،همان)
عجیب است که جناب آقای پورپیرار که «اندکی تردید در قدمت و کهنگی» کتیبه های دروازه ملل نداشت و حداقل ۱۵ کتیبه متعلق به خشایارشا را قابل تایید میخواند به یکباره در نوشتاری دیگر عنوان میکند که «تمام کتیبههای مندرج در سراسر تخت جمشید، جعل جدیدند، خردلی ارزش تاریخی ندارند» و مصرانه تلاش میکند تا کتیبه های خشایارشا نقش بسته بر دروازه ملل را جعلی و نو کنده بنمایاند !
باری فرض را بر این قرار میدهیم که ایشان از ادعای پیشین خود برگشته و در تازه ترین اکتشافات خود نتایج جدیدی به دست آورده است و به بررسی این ادعای عجیب خواهیم پرداخت.
برسی و نقد :
آقای پورپیرار با آوردن یک عکس قدیمی که ادعا میکند از آرشیو کاخ گلستان است . مدعیست که پیش از آمدن گروه مرمت کار یا به عبارتی پیش از آمدن باستانشناسان خارجی و حفاریهای آنان ، در فراز بالهای پیکره های نقش بسته در دروازه ملل هیچ کتیبهای وجود ندارد و با توجه به عکس جدیدتر گرفته شده که آثار سه کتیبه را در خود دارد این کتیبهها را جعلی و نو ساز میداند ، و این موضوع را تعمیم به کل داده تمامی کتیبه های پارسه را بی ارزش و جعلی میخواند.
در پاسخ باید چند مسئله را ابتدا برسی کرد. نخست تاریخچه عکاسی از تخت جمشید است. عکاسان بسیاری در زمان قاجار از تخت جمشید دیدن کرده اند و عکس هایی گرفته اند از جمله این افراد میتوان به لوییجی پشه افسر ایتالیایی، سلطان اویس میرزا، آنتوان سوریوگین، خان باباالحسینی، میرزا حسن عکاس باشی اشاره کرد (طالبیان،۱۳۹۳:ص۳۸ تا ۴۱).
از میان این افراد آنتوان سوروگین عکاسی برجسته و موفق بود که در سفارت روسیه در تهران از پدر و مادری گرجی تبار در سال ۱۸۴۰ میلادی متولد شد. او تمام عمر خود را در ایران زندگی کرد و به عکاسی از آثار تاریخی ایران پرداخت. او همچنین عکسهای بسیاری از شاهان قاجار گرفت. سر انجام در سال ۱۳۱۲ خورشیدی دار فانی را وداع گفته و در گورستان ارامنه دروازه دولاب تهران به خاک سپرده میشود (طالبیان، ۱۳۹۳: ص۳۹ و ۴۰).
همانطور که در شرح ادعا های آقای پورپیرار مشخص است او ساخته شدن کتیبه ها را مربوط به زمان بعد از خاک برداری از کف دروازه ملل میداند و بر طبق ادعای او زمان این عمل حفاری در هنگام ریاست دکتر اشمیت یا پس از آن صورت گرفته است. در نتیجه اگر فرض را بر جعلی بودن این کتیبه ها قرار دهیم باید قبل از زمان ریاست دکتر اشمیت (۱۳۱۴ خورشیدی) خبری از این کتیبه ها در دروازه ملل نباشد!
با توجه به اینکه دکتر اشمیت حفاری ها در پارسه را در سال ۱۳۱۴ آغاز مینماید(تجویدی:۱۳۵۵:ص۱) و این تاریخ دو سال بعد از مرگ آنتوان سوروگین است ( مرگ آنتوان سوروگین ۱۳۱۲) تمام عکس های سوریوگین مربوط به پیش از آمدن گروه های خارجی است .و همچنین باید توجه شود بیشتر عکس های سوروگین مربوط به دوران قاجار میشود. زمانی که هیچ گروه تحقیقاتی در تخت جمشید حضور نداشت، برای بررسی صحت ادعای جناب پورپیرار نگاهی به آرشیو عکس های آنتوان سوروگین از تخت جمشید می اندازیم.
این عکس از مجوعه آنتوان سوروگین انتخاب شده و یکی از بهترین عکسهایی است که کیفیت و وضوح و فاصله مناسب دارد و میتوان کتیبهها را بر فراز بال گاوهای دروازه شرقی مشاهده کرد (با پیکان قرمز رنگ مشخص شدهاند) زمان عکس بنا به مشخصات درج شده بر روی عکس بین سال های ۱۹۰۲-۱۹۰۵ میلادی گزارش شده که برابر با سال های ۱۲۸۰-۱۲۸۳ خورشیدی میباشد، این سال ها مصادف با حکمرانی مظفر الدین شاه قاجار است و ۲۶ سال با ورود باستان شناسان خارجی به پارسه و ۳۱ سال با آغاز فعالیت های دکتر اشمیت فاصله دارد.
برای دید بهتر بر روی این قسمت بزرگنمایی میکنیم.

بزرگ نمایی عکس آنتوان سوروگین از ورودی شرقی دروازه ملل، ۱۲۸۰-۱۲۸۳ بیست و شش سال پیش از ورود باستان شناسان خارجی به پارسه(سایت موسسه collections search center)
در دیگر عکسهای آقای سوروگین نیز کتیبهها دیده میشوند اما به علت فاصله دور و کیفیت کم عکس باید کمی دقت کرد. به عکس های زیر بنگرید:

عکس آنتوان سوروگین از ورودی شرقی دروازه ملل، ۱۲۸۰-۱۲۸۳ بیست و شش سال پیش از ورود باستان شناسان خارجی به پارسه(سایت موسسه collections search center)
بزرگ نمایی:

بزرگ نمایی عکس آنتوان سوروگین از ورودی شرقی دروازه ملل، ۱۲۸۰-۱۲۸۳ بیست و شش سال پیش از ورود باستان شناسان خارجی به پارسه(سایت موسسه collections search center)

بزرگ نمایی عکس آنتوان سوروگین از ورودی شرقی دروازه ملل، ۱۲۸۰-۱۲۸۳ بیست و شش سال پیش از ورود باستان شناسان خارجی به پارسه(سایت موسسه collections search center)
بزرگ نمایی:

بزرگ نمایی عکس آنتوان سوروگین از ورودی غربی دروازه ملل، ۱۲۸۰-۱۲۸۳ بیست و شش سال پیش از ورود باستان شناسان خارجی به پارسه(سایت موسسه collections search center)

عکس آنتوان سوروگین از ورودی غربی دروازه ملل، ۱۲۸۰-۱۲۸۳ بیست و شش سال پیش از ورود باستان شناسان خارجی به پارسه(سایت موسسه collections search center)
بزرگ نمایی:

بزرگ نمایی عکس آنتوان سوروگین از ورودی غربی دروازه ملل، ۱۲۸۰-۱۲۸۳ بیست و شش سال پیش از ورود باستان شناسان خارجی به پارسه(سایت موسسه collections search center)
این کتیبه ها در عکس های دکتر هرتسفلد اولین باستان شناس مجموعه پارسه هم دیده میشود. بر اساس ادعا های جناب پورپیرار کتیبه ها پس از خاکبرداری پای دروازه ملل در زمان دکتر اشمیت (۱۳۱۴) حجاری شده اند ، حال آنکه عکس زیر متعلق به دکتر هرتسفلد است که در بین سال های ۱۳۰۱-۱۳۰۶ از پارسه برداشت شده ؛ آن هم هنگامی که هنوز خاک های پای دروازه ملل حفاری نشده است.
بزرگ نمایی:
با توجه به عکسهای بالا اثبات میشود که کتیبه های دروازه ملل مدت ها پیش از ورود باستان شناسان خارجی و عملیات حفاری آنان در آن مکان موجود بودند و هیچگونه عمل جعلی صورت نگرفته است، در واقع پورپیرار در صدد سوء استفاده از کیفیت کم و فاصله دور برخی عکس های قدیمی پارسه است.
در نگاهی به این عکسها باید توجه کرد که فاصله و کیفیت عکس مناسب باشد چراکه خطوط میخی بسیار کوچکاند.
این فقط عکسها نیستند که بر وجود کتیبههای دروازه ملل شهادت میدهند بلکه در سفرنامه برخی از اروپاییانی که به تخت جمشید سفر کردهاند میتوان رد پای این کتیبهها را جستجو کرد.
کارستن نیبور جهانگرد اروپایی است که در سال ۱۷۶۵ مصادف با حکومت کریم خان زند از ایران دیدن کرده است (طالبیان،۱۳۹۵:ص۱۷۶۵) و در سفرنامه خود شرحی از پارسه را بدین شکل ارائه میکند:
«تمام بدن این حیوان بزرگ به طور برجسته تراشیده شده است، اما سر و پاهای جلو حیوان از دیوار فاصله گرفته و به طور کامل نشان داده شده است. سر هر دو حیوان در این دو دیوار از بین رفته است، احتمالا در نتیجه خشونت. در عین حال از پنجههای باز و هیئت کلی آنها بر میآید، که حیوانی یک شاخ و خیالی هستند، که در این خرابهها به فراوانی به چشم میخورند. در سمت شرقی این محل دو دیوار دیگر از این نوع به چشم میخورد، اما حیوان خیالی این دیوارها به شکل B /هفت است. این حیوان هم چهار پا و هفت اینچ از سطح زمین بلندی دارد و فاصله پاهای جلو از پاهای عقب ۱۷ پا و شش اینچ است، سر این انسان گاوتن ایرانی را هم میخواستهاند بشکنند، اما، جز دماغ حیوان، جای دیگری آسیب ندیده است. این شکستگی در B /هفت ترمیم شده است. بالای هرکدام از چهار حیوان یادشده، در ارتفاعی بلند، سه سنگنبشته وجود دارد، که همه حروفش از خطوط مستقیمی تشکیل شده.»(نیبور، ۱۳۹۰: ص ۵۶)
واضح است که نیبور دروازه ملل پارسه و مجسمه گاو های آن را توصیف میکند (نیبور ،۱۳۹۰:ص ۵۶ ،پا نویس دکتر پرویز رجبی) و آن را همراه با سه کتیبه در بالای هر یک از گاوها گزارش مینماید.
در حدود ۶۵ سال پیش از کارستن نیبور و ۲۰۰ سال قبل از ورود باستان شناسان آمریکایی جهانگرد اروپایی دیگری به نام « کورنلیس دبروئین» از پارسه بازدید کرده بود که بر خلاف جهانگردان پیشین، وی نقاشی چیره دست بود :
« تصاویر دبروئین از تخت جمشید را میتوان به نما ها ویا منظره های کلی از تخت جمشید از چهار جهت اصلی شمال ، جنوب ، غرب و شرق و طرح هایی از بخش های مختلف کاخ ها تقسیم نمود. دقت و درستی کار دبروئین معلول آن است که طرح های او تقریبی و تخمینی نبوده بلکه تصاویری هستند که با دقت و حوصله در محل کشیده شده و با آبرنگ کامل شده اند » (اسلامی ، بهار ۱۳۹۲: ص ۴۷)
دبروئین اولین شرح مشاهدات خود را از ایران را در سال ۱۶۹۸ میلادی منتشر نمود و در سال های ۱۷۰۰ و ۱۷۰۴ میلادی ترجمه هایی از کتاب او در شهر پاریس به چاپ رسید.(اسلامی،بهار۱۳۹۲:ص۴۶) او طرحی از دروازه ملل در کتاب خود دارد که در این طرح کتیبه های دروازه ملل بر فراز بال گاو کاملا مشهود هستند.

نقاشی دروازه ملل دبروئین که در کتاب سفرنامه او به سال ۱۷۱۴ چاپ شده است. (اسلامی، بهار ۱۳۹۲:ص ۴۷) و (DE Bruins,1714:صفحه ۴۳۵ نسخه دیجیتالی)
نقاشی دبروئین در حدود سال های ۱۷۴۵/۱۷۴۴ میلادی در نشریه Universal History در اروپا نیز به چاپ رسید .

نقاشی دروازه ملل در سال ۱۷۴۵ در نشریه Universal History با کد Ref H889 به چاپ رسیده است(سایت ANCESTRY IMAGES)
این کتیبه ها در نقاشی جهانگرد نامدار انگلیسی «سر رابرت کرپورتر» نیز دیده میشود،(طالبیان،۱۳۹۳:ص۳۲) وی نقاشی هایی از تخت جمشید و دروازه ملل را در سال ۱۸۱۸ با آبرنگ کشیده است.
اوژن فلاندن دیگر سیاح اروپایی که در سال ۱۸۴۰ به ایران می آید (طالبیان، ۱۳۹۳: ص۳۳ ) در سفرنامه خود مینویسد:
«دو جرز دیگر مشابه اولیهاست منتهی مجسمهها با حیوانات پیش بسیار متفاوتاند، این حیوانات جسد و پاهایشان بشکل تنه و پای ورزاب است منتهی بالهایشان پهن و بزرگ و با سر انسانی که کلاهی مانند تاج کیانی بر سر دارند شبیه میباشد، صورتشان پر ریش و به پشت گردن گیسوان انبوه افتاده و تاج کیانی از اکلیل که دارای گل های ستاره و ساقه های چندیست تزیین شده و در قسمت جلو این تاج سه شاخه است.
بر بالای هر جرزی سه تابلوی کوچک است که هر یک مشتمل بر بیست سطر میباشد. از طرز خط میخی هر یک نمیشود قیاس کرد که هر سه یکی باشند» (فلاندن، ۱۳۵۶: ص ۲۹۹).
در سفرنامه اوژن فلاندن نیز این کتیبه ها را بر بالای مجسمه های دروازه ملل میبینیم . این در حالی است که هم فلاندن و هم نیبور دهه ها پیش از آمدن باستان شناسان اروپایی به تخت جمشید از آنجا بازدید کرده اند و کتیبه های دروازه ملل را گزارش کرده اند.
از دیگر کسانی که به کتیبه ها اشاره کرده اند میتوان به مادام دیولافوآ اشاره کرد. مادام دیولافوآ و همسرش مارسل دیولافوآ که هردو جهانگردان و محققانی فرانسوی بودند دو بار به ایران سفر کردند . بار نخست در تاریخ ۱۸۸۱ و بار دوم در تاریخ ۱۸۸۴ مصادف با ۱۲۶۳ خورشیدی و هم زمان با حکومت ناصرالدین شاه قاجار به ایران میآیند ( دیولافوآ، ۱۳۶۱:ص۳).
هدف آن ها کشف آثار تاریخی و باستانی در شوش است و بسیاری از آثار تاریخی ایران را با خود به فرانسه میبرند.شاید اکنون بتوان فهمید که چرا برخی از موزه های غربی بخش تاریخ ایرانشان مفصل تر و کامل تر از موزه های خود ایران است!
اما به هر حال مادام دیولافوآ کتابی تحت عنوان« سفرنامه دیولافوآ» از خود به جای میگذارد که در آن سنگ نوشته های بالای دروازه ملل را اینگونه توصیف میکند:
«این گاومیش ها خیالی هیکل چاق و درشتی دارند ولی ساق پای آن ها با مطالعه حجاری شده و درست مانند پای گاو است و دارای بال هایی هستند که در کمال ظرافت حجاری شده و در انتهای بال ها انحنای قشنگی دارند به طوری که از حیث زیبائی به مراتب بهتر از غول های خشن و بد ترکیب آشوری میباشد…. در بالای بال این حیوانات سه کتیبه با سه زبان به خط میخی وجود دارد و میرساند که این رواق و مدخل با عظمت از ساخته های خشایارشا میباشد»(دیولافوآ، ۱۳۶۱:ص۳۸۴ و ۳۸۵).
دیولافوآ در سفرنامه خود حتی ترجمه متن کتیبه بالای دروازه ملل را ارائه میکند چراکه تحقیقات بر روی متن کتیبه های باستانی ایران از دو قرن پیش از او یعنی از سال ۱۶۲۲ با کپی برداری پیترو دولاواله از چند علامت سنگ نوشته ها و ارسال آن ها به اروپا عملا آغاز میشود وبا تلاش علاقه مندان به تاریخ باستان و خطوط میخی سر انجام در حدود سال ۱۸۵۷ با پیشرفت های چشمگیر سرهانری راولینسن کشف رمز میشود و این کتیبه ها پس از گذر هزاران سال قابل خواندن میشوند(سامی،۱۳۹۲:ص۲۴۸تا ۲۵۵).
باید توجه داشت که دیولافوآ در حالی از کتیبه های بالای دروازه ملل صحبت میکند که حدود ۴۶ سال با ورود اولین باستان شناسان خارجی و کاوش در پارسه فاصله دارد.
این کتیبه ها در نوشته ها و نقاشی های ایرانیان نیز آمده است. به طوری که فرصت الدوله شیرازی در کتاب معروفش «آثار عجم» نقش و طرحی از دروازه ملل را در حدود سال ۱۲۷۵ هجری خورشیدی و دوران حکومت مظفرالدین شاه قاجار کشیده است. این تاریخ نیز حدود سه دهه پیش از ورود باستان شناسان خارجی به تخت جمشید است.

نقاشی دروازه ملل تخت جمشید، اثر فرصت الدوله شیرازی سال ۱۲۷۵ هجری خورشیدی ۳۰ سال پیش از ورود و حفاری باستان شناسان خارجی (فرصت حسینی شیرازی، ۱۳۱۲-۱۳۱۳: نقاشی نمره ۱۹)
در نقاشی فرصت الدوله شیرازی نیز کاملا کتیبه ها بر فراز درگاه ها و بال گاو ها قابل مشاهده است.
نتیجه گیری:
جناب پورپیرار «جعلی بودن کتیبههای دروازه ملل» را دلیلی قرار داده برای جعلی خواندن کل کتیبههای تخت جمشید اما نادرستی گفتههای پورپیرار آشکار است و تردیدی نیست که علاوه بر کتیبههای دروازه ملل، تمام کتیبههای تخت جمشید درست و تاریخی هستند.
«این کشور را اهورامزدا از دشمن، از خشکسالی و از دروغ محفوظ دارد»
(کتیبه DPd، داریوش بزرگ)
مطالعه بیشتر در مورد صحت دیگر کتیبه های هخامنشی:
آیا کتیبه های بیستون و نقش رستم جعلی هستند؟
نوشته های بیشتر در پاسخ به پورپیرار:
بارگیری نگارش درخور چاپ (نسخه PDF)
کلیک کنید:
بنمایهها و یارینامهها:
-شهرکی، کوروش ( ۹آذر ۱۳۹۵). «آیا کتیبه های تخت جمشید جعلی هستند؟». پایگاه خردگان.
نشانی رایاتاری:http://kheradgan.ir/?p=15102
-اسلامی-طاهره (بهار۱۳۹۲) «بررسی سفرنامه اروپاییان در دوره صفویه و زندیه،با رویکرد تحلیل نقش ها و طرح های دروازه ملل تخت جمشید » ، فصل نامه علمی نقش مایه
– تجویدی، اکبر (۱۳۵۵)، دانستنی های نوین درباره هنر و باستان شناسی عصر هخامنشی بر بنیاد کاوش های پنج ساله تخت جمشید (سال های ۲۵۲۷ تا ۲۵۳۲ شاهنشاهی). انتشارات اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر.
– طالبیان، عبدالحسین (۱۳۹۳). تخت جمشید در تاریخ معاصر. شیراز: انتشارات نوید شیراز.
– فلاندن، اوژن (۱۳۵۶). سفرنامه اوژن فلاندن به ایران. ترجمه حسین نور صادقی. انتشارات اشراقی.
– فرصت الحسینی شیرازی، محمد نصیر (۱۳۱۲-۱۳۱۳) «آثار عجم»، چاپ دوم، باهتمام عبدالله طهرانی، چاپ بمبئی،
– نیبور، کارستن (۱۳۹۰). سفرنامه کارستن نیبور. ترجمه پرویز رجبی. انتشارات ایران شناسی،چاپ اول
– (۱۷ تیر ۱۳۸۱). «پیرامون کتاب ۱۲ قرن سکوت ناصر پورپیرار، مولف: من به هیچ مورخی کار ندارم». ایسنا.
-پورپیرار،ناصر (۲۵ مرداد ماه ۱۳۸۹). « ایران شناسی بدون دروغ، ۲۷۷، نتیجه۸۵، درباره کتیبه های تخت جمشید». نارنیا.
-پورپیرار ، ناصر (۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۶). «ایران شناسی بدون دروغ، ۵۷». نارنیا
-مادام دیولافوآ (۱۳۶۱) سفرنامه دیولافوآ، ترجمه فره وشی، چاپ دوم،چاپخانه سعدی،ناشر کتابخانه خیام
-سامی،علی (۱۳۹۲) تمدن هخامنشی، چاپ سوم، جلد اول، انتشارات سمت
Bruins.cornelis de, Reizen over Moskovie,Door Persie En Indie, Amesterdam, 1714-
با سپاس از سایت موسسه collections search center
با سپاس از سایت ANCESTRY IMAGES
با سپاس از سایت BRITISH LIBRARY
شرایط استفاده از نوشتار:
پرسش ها تنها از بخش پرسش و پاسخ
خواهشمندیم پرسشها را تنها در بخش «پرسش و پاسخ» در میان بگذارید. پرسشها در بخش دیدگاهها پاسخ داده نمیشوند. با سپاس فراوان
راهیابی به بخش «پرسش و پاسخ»:
برگههای همیار و همکار خِرَدگان در اینستاگرام:
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
کانالهای همیار و همکار خِرَدگان در تلگرام:
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |

نوشتارهای پیشنهادی
باسلام برای بنده سوال اینه که آیاپادشاهان هخامنشی مومیایی بودن ویاآیااثری ازاجسادشان پیداشده یانه وآیاسکه وهرشیء دیگری ازاین دوره(درکدام موزه )نگهداری میشود.
پرسش شما به بخش «پرسش و پاسخ» انتقال یافت
نگاه کنید به: https://goo.gl/fhZLsV