چرا با خنیای نیکو به عرش میرویم؟
| برگرفته از سخنرانی : دکتر میرجلال الدین کزازی* | گزارش : دوهفته نامه امرداد، ۱۶ تیر ۱۳۸۷ |
چرا با خنیای نیکو به عرش میرویم؟
جهان هستی، جهانی که پدیدهها و کارهای پرشمار و گوناگون آن، آن چنان با یکدیگر پیوسته و همبسته اند و بدان سان به سامان در هم تنیده شده اند که مگر آفرینشی خنیایی نمیتوانند بود. خنیا (: موسیقی)، بهسامانترین هنری است که آدمی تاکنون توانسته است پدید آورد و راز شگرف که جادوی زیر و بم است هم میتواند به این ساختار بسیار نغز بهسامان که تنها در هنر موسیقی دیده میشود به سرآمدگی بازگردد. نیز با درودی دیگر از بن جان به شما همشهریان روشندل و هنردوست کرمانشاهی که در اینجا گرد آمده اید تا یکی از فرزندان کرمانشاه را به شایستگی بزرگ بدارید و ارج بنهید. در فرهنگ گرانسنگ و تاریخ بشکوه و نازشخیز ایران، هنر خنیا یا موسیقی از ارج و ارزشی بسیار، همواره برخوردار بوده است. ارج و ارزش خنیا یا موسیقی تا بدان پایه بوده است که در ایران زمین از دورترین روزگارانی که میدانیم تاکنون این هنر، هنری آیینی و فراسویی و مینوی شمرده میشده است. من نمیخواهم در این باره بیش فراخی سخن بگویم تنها به نکته ای در این میان انگشت برمینهم.
هنوز هنگامی که رامشگری شیرین کار شکرزخمه با نواهای دلاویز و جان انگیز خویش، ما را به شگفت میآورد، در ستایش او میگوییم ما را به عرش بردی. این رفتار زیباشناختی را میتوان کنایه دانست و پیشینه ای بسیار کهن در فرهنگ ایران دارد. چرا آن رامشگر چرب دست ما را به عرشی میبرد؟ پیوند عرشی با خنیا چیست؟ بهشت برین آن باغ آرمانی، در اوستا گروسمان نامیده شده است. این واژه ای ست کهن که به پارسی کهن نیز رسیده است. گروزمان، اما واژه ایست کم شناخته. تنها چند بار در سرودههای پارسی کاربرد داشته است. اگر این نام را از دید ریشه شناسی بکاویم از دو پاره ساخته شده است. معنای آن، خانه خنیا یا سرای سرود است. ایرانیان آن کاشانه مینوی را خانه خنیا یا سرای سرود نامیده اند. گروسمان ایرانی به درست برابر میافتد با عرش، پس هنگامی که ما به آن خواننده اهورایی آوا، به آن رامشگر چیره دست میگوییم که تو ما را با آواز دلنواز خویش به عرش بردی، به راستی اگر از دید تاریخ فرهنگ و اندیشه بنگریم به او میگوییم که ما را به بهشت راهنمودی، به همین روی است که یکی از خنیایی ترین و خرم دل ترین سخنوران ایرانی، مولانا، در رازنامه سترگ خود، مثنوی درباره موسیقی گفته است: ما همه اجزای آدم بوده ایم، در بهشت این لحنها بشنوده ایم.
او میگوید لحنهای خنیا بهشتی است. اما این پدیده برین و مینوی هنگامی از آن فرازنا فرو افتاده است به جهان خاکی رسیده است، آن نغزی و نابی و نازکی و پیراستگی نخستین را از دست داده است، اما هنوز پیوند خود را با خاستگاه خویش نگستسته ایم.
گویی نشانی از آن گروسمان را در خود دارد. همان است که ما را بر میشوراند، پیل نهفته در ما را – فرایاد هندوستانی میآورد که نیستان ماست. میستان ماست. آن نی، ما را بسه آن می، میرساند که نار آن میستان چشیده ایم. مزه آن می، را در کام جان ما باری دیگر، برمیانگیزد.
از آن میان اگر ما بخواهیم به جغرافیای موسیقی در ایران زمین بنگریم و بیندیشیم، را من بی گمانم، هر آشنا با تاریخ موسیقی ما، با تیرههایی از کردان در آن به سر میبرند. خنیایی ترین سرزمینهای ایرانی اند. موسیقی در خون و رگهای کردان روان است.
من یک نمونه میآورم، نمونه ای که پیشینه این هنر آیینی شگرف در این سرزمینها را بازمینماید. یکی از کهنترین آهنگها در خنیای ماد یا خنیای کرد، آن است که «هوره» نامیده میشود. انگاره ای در این میان است که میگوید هوره ریختی است بازمانده از خدای باستانی ایران، اهورامزدا. من میگویم دیرینگی هوره، به روزگار گاهان بازمی گردد. به زمانی که زرتشت سرودههای آیینی خویش را در میپیوست. ما میدانیم که موبدان، گاهان را به آهنگ میسروده اند. هنگامی که باژ(:با آوای بلند) میخوانده اند. واژه گاه که در فارسی دری در معنی مقام و آهنگ است، واژه ای خنیایی از این سرودههاست، گاثها یا گاتها. از آنجاست که تازیان، ایرانیان کهن را اهل زمازم میگفته اند، یعنی کسانی که به آواز باژ می خوانند و نیایش میکنند، پس به هیچ روی مایه شگفتی نیست که مردانی مهینه و نامدار موسیقی از این سرزمینها برخیزند چون این سرزمینها، سرزمینهای خنیاست.
شما به هر کدام از تیرههای کرد که بازماندگان باستانی مادها هستند، بنگرید، نواهایی نغز و ناب را که سینه به سینه از پیشینان از پسیانان رسیده است، نزد آنان مییابید. یکی از گرانبهاترین گنجینههای خنیای ایران، خنیای کردان است که تاکنون آن چنان که میسازد، کاویده و بر رسیده نشده است. از آن میان خنیا و موسیقی در کرمانشاه…
پانویس:
*در آیین بزرگداشت شهرام ناظری در کرمانشاه
یک خواهش دوستانه
اگر قصد رونوشت از این نوشتار را دارید، بنمایه (www.kheradgan.ir) و نویسنده آن را یاد کنید
پرسش ها تنها از بخش پرسش و پاسخ
خواهشمندیم پرسشها را تنها در بخش «پرسش و پاسخ» در میان بگذارید. پرسشها در بخش دیدگاهها پاسخ داده نمیشوند. با سپاس فراوان
راهیابی به بخش «پرسش و پاسخ»:
برگههای همیار و همکار خِرَدگان در اینستاگرام:
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
کانالهای همیار و همکار خِرَدگان در تلگرام:
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |

نوشتارهای پیشنهادی
دیدگاهتان را ثبت کنید